یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)
یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)

عظمت حضرت فاطمه در قیامت

کیفیت برانگیخته شدن

برانگیخته شـدن و رستاخیز از لحظات بسیار سخت و وحشتناک آینـده بشر است، زمانى که معصـومین علیهم‌السلام همـواره بدان مىاندیشند و گاه از خوف آن بیهوش مىشدند. فاطمه صلوات الله علیها نیز چنیـن بود و بیشتر به آن زمان مـىاندیشید.

فکر زنده شدن، عریان بـودن انسان‌ها در قیامت، عرضه شـدن به محضـر عدل الهى و... او را در انـدوه فـرو مـىبـرد. امیـرمـومنـان علـى علیه السلام مـىفـرمـایند: 

 

همه در ادامه ی مطلب

امیـرمـومنـان علـى علیه السلام مـىفـرمـایند: "روزى پیامبر خـدا صلی الله علیه و آله بـر فاطمه علیهاالسلام وارد شـد و او را انـدوهناک یـافت. فـرمـود: دختـرم! چـرا انـدوهگینى؟فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: پدر جان! یاد قیامت و برهنه محشـور شدن مردم در آن روز، رنجم مىدهد.

فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: پدر جان! یاد قیامت و برهنه محشـور شدن مردم در آن روز، رنجم مىدهد.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمـود: آرى دخترم! آن روز، روز بزرگـى است. اما جبرئیل از سوى خداوند برایم خبر آورد مـن اولین کسى هستم که برانگیخته مىشـوم. سپس ابراهیـم و آنگاه همسرت على بـن ابىطالب. پـس از آن، خـداونـد جبـرئیل را همـراه هفتاد هزار فـرشته به سـوى تـو مىفرستد. وى هفت گنبد از نـور بر فراز آرامگاهت برقرار مىسازد.

آنگـاه اسـرافیل لبـاس‌هاى بهشتـى بـرایت مـىآورد و تـو آنها را مـىپـوشـى. فـرشته دیگرى به نام زوقائیل مرکبـى از نـور بـرایت مىآورد که مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلاست. تـو بر آن مرکب سـوار مىشـوى و زوقائیل آن را هدایت مـىکنـد. در ایـن حال هفتاد هزار فرشته با پرچم‌هاى تسبیح پیشاپیـش تـو راه مىروند.

اندکـى که رفتـى، هفتاد هزار حـورالعیـن در حالى که شادمانند و دیدارت را به یکـدیگر بشارت مىدهند، به استقبالت مـىشتابند. به دست هر یک از حـوریان منقلـى از نـور است که بـوى عود از آن بـرمىخیزد... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت حرکت مـىکنند.

فاطمه جان، هنگامى که به وسط جمعیت حاضـر در قیامت مـىرسى، کسـى از زیر عرش پـروردگار به گـونه‌اى که تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد مـىزنـد: چشم‌ها را فـرو پوشانید و نظرها را پایین افکنید تا صـدیقه فـاطمه، دخت پیـامبـر صلی الله و علیه و آله و همـراهـانـش عبـور کننـد.

هنگامـى که به همان انـدازه از آرامگاهت دور شـدى، مریـم دختـر عمران همراه هفتاد هزار حـورالعیـن به استقبالت مـىآید و بر تـو سلام مىگـوید. آنها سمت چپت قرار مىگیرند و همراهت حرکت مىکنند. آنگـاه مادرت خـدیجه، اولیـن زنـى که به خـدا و رسـول او ایمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته که پرچم‌هاى تکبیر در دست دارنـد، به استقبالت مىآیند. وقتـى به جمع انسان‌ها نزدیک شدى، حـواء با هفتاد هزار حـورالعیـن به همراه آسیه دختر مزاحـم نزدت مىآید و با تـو رهسپار مـىشـود.

حضـور فاطمه در میان مردم

فاطمه جان، هنگامى که به وسط جمعیت حاضـر در قیامت مـىرسى، کسـى از زیر عرش پـروردگار به گـونه‌اى که تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد مـىزنـد: چشم‌ها را فـرو پوشانید و نظرها را پایین افکنید تا صـدیقه فـاطمه، دخت پیـامبـر صلی الله و علیه و آله و همـراهـانـش عبـور کننـد.

پـس در آن هنگـام هیچ کـس جز ابـراهیـم خلیل الـرحمان و علـى بـن ابـى طـالب علیهماالسلام و... به تـو نگـاه نمـىکنند.

جابربـن عبدالله انصارى نیز در حدیثى از پیامبر خدا صلى الله و علیه و آله این حضور را چنین توصیف مىکند:

روز قیامت دختـرم فاطمه بـر مرکبـى از مـرکب‌هاى بهشت وارد عرصه محشر مـىشـود. مهار آن مرکب از مرواریـد درخشان، چهار پایـش از زمرد سبز، دنباله‌اش از مشک بهشتى و چشمانـش از یاقوت سرخ است و بر آن گنبدى از نور قرار دارد که بیرون آن از درونـش و درون آن از بیرونـش نمایان است. فضاى داخل آن گنبـد انـوار عفـو الهى و خارج آن پرتـو رحمت خـدایـى است. بر فرازش تاجـى از نـور دیـده مـىشـود که هفتاد پایه از در و یاقـوت دارد که هماننـد ستارگان درخشان نور مىافشانند.

در هر یک از دو سمت راست و چپ آن مرکب هفتاد هزار فرشته به چشـم مـىخـورد. جبرئیل مهار آن را در دست دارد و با صـداى بلند نـدا مىکند: نگاه خود فراسوى خویش گیرید و نظرها پایین افکنید. ایـن فـاطمه دختـر محمـد است که عبـور مـىکنـد. در ایـن هنگام، حتـى پیامبـران و انبیـا و صـدیقیـن و شهدا همگـى از ادب دیـده فـرو مىگیـرند تا فاطمه صلوات الله علیها عبـور مـىکنـد و در مقابل عرش پـروردگارش قرار مىگیرد.

در هر یک از دو سمت راست و چپ آن مرکب هفتاد هزار فرشته به چشـم مـىخـورد. جبرئیل مهار آن را در دست دارد و با صـداى بلند نـدا مىکند: نگاه خود فراسوى خویش گیرید و نظرها پایین افکنید. ایـن فـاطمه دختـر محمـد است که عبـور مـىکنـد. در ایـن هنگام، حتـى پیامبـران و انبیـا و صـدیقیـن و شهدا همگـى از ادب دیـده فـرو مىگیـرند تا فاطمه صلوات الله علیها عبـور مـىکنـد و در مقابل عرش پـروردگارش قرار مىگیرد.

منبرى از نور براى فاطمه علیهاالسلام

در ادامه گفتگوى پیامبر صلی الله و علیه و آله با دختر گرامىاش درباره چگـونگـى حضـور وى در عرصه قیامت، چنیـن مىخـوانیـم: سپـس منبرى از نـور برایت برقرار مـىسازنـد که هفت پله دارد و بیـن هر پله‌اى تا پله دیگر صف‌هایـى از فرشتگان قرار گرفته‌انـد که در دستشان پـرچم‌هاى نـور است. همچنین در طرف چپ و راست منبـر حـورالعیـن صف مـىکشنـد.

آنگاه که بر بالاى منبر قرار مىگیرى، جبرئیل مىآید و مىگـوید: اى فـاطمه! آنچه مـایلـى از خـدا بخـواه.

شکایت در دادگاه عدل الهى

اولیـن درخواست فاطمه علیهاالسلام در روز قیامت، پس از عبور از برابر خلق، شکایت از ستمگران است.

جابربـن عبـدالله انصارى از پیامبـر اکرم صلی الله علیه و آله چنیـن نقل مىکنـد: هنگامـى که فاطمه در مقابل عرش پروردگار قرار مىگیرد، خـود را از مرکب به زیر انداخته، اظهار مىدارد: الهى و سیـدى، میان من و کسـى که مرا آزرده و بـر مـن ستـم روا داشته، داورى کـن. خـدایـا! بیـن مـن و قـاتل فـرزنـدم، حکـم کن...

جابربـن عبـدالله انصارى از پیامبـر اکرم صلی الله علیه و آله چنیـن نقل مىکنـد: هنگامـى که فاطمه در مقابل عرش پروردگار قرار مىگیرد، خـود را از مرکب به زیر انداخته، اظهار مىدارد: الهى و سیـدى، میان من و کسـى که مرا آزرده و بـر مـن ستـم روا داشته، داورى کـن. خـدایـا! بیـن مـن و قـاتل فـرزنـدم، حکـم کن...

بر اساس روایتـى دیگر، پیامبـر اکرم صلی الله علیه و آله فرمـود: دختـرم فاطمه در حالـى که پیـراهن‌هاى خـونیـن در دست دارد، وارد محشـر مـىشـود. پـایه‌اى از پـایه‌هـاى عرش را در دست مـىگیـرد و مـىگـوید: «یا عدل، یا جبار، احکم بینى و بیـن قاتل ولدى»؛ اى خداى عادل و غالب، بیـن مـن و قـاتل فـرزنـدم داورى کـن.

قـال:« فیحکـم لابنتـى و رب الکعبه» به خـداى کعبه سـوگنـد، به شکـایت دختـرم رسیـدگـى مـىشـود و حکـم الهى صـادر مـىگـــردد.  

دیدار حسن و حسین علیهماالسلام 

 

دومین خـواسته فاطمه علیهاالسلام در روز قیامت از خداوند چنیـن است: خدایا! حسن و حسین را به من بنمایان.

در این لحظه، امام حسـن و امام حسیـن علیهماالسلام به سوى فاطمه صلوات الله علیها مىروند، در حالـى که از رگ‌هاى بریده حسیـن علیه السلام خـون فـوران مـىکنـد.

پیامبر خـدا صلی الله علیه و آله مىفرماید: هنگامى که به فاطمه گفته مـىشـود وارد بهشت شو، مىگـوید: هرگز وارد نمـىشـوم تا بدانـم پـس از مـن با فرزندانم چه کردند؟

به وى گفته مـىشـود: به وسط قیـامت نگـاه کـن.

پـس بدان سمت مىنگرد و فرزندش حسیـن را مىبیند که ایستاده و سر در بـدن نـدارد. دخت پیـامبـر صلی الله علیه و آله نـاله و فـریـاد سـر مـىدهـد.

فرشتگان نیز(با دیـدن ایـن منظره) ناله و فریاد بـرمـىآورنـد.

امام باقر علیه السلام مىفرماید: هنگامى که فاطمه به در بهشت مـىرسـد، به پشت سـرش مىنگرد. نـدا مـىرسـد: اى دختـر حبیب! اینک که دستـور داده‌ام به بهشت بروى، نگران چه هستى؟ فاطمه صلوات الله علیها جـواب مىدهد: اى پـروردگار! دوست دارم در چنیـن روزى با پذیـرش شفاعتـم، مقام و منزلتم معلوم شود.ندا مـىرسـد: اى دختر حبیبـم! برگرد و به مردم بنگر و هر که در قلبـش دوستى تو یا یکى از فرزندانت نهفته است داخل بهشت گردان.

امام صادق علیه السلام مىفرماید: حسیـن بـن على علیهماالسلام در حالى که سر مقدسـش را در دست دارد، مـىآیـد. فـاطمه علیهاالسلام بـا دیـدن ایـن منظره نـاله‌اى جانسـوز سر مىدهد. در ایـن لحظه، هیچ فرشته مقرب و پیامبر مرسل و بنده مومنى نیست مگر آن که به حال او مىگرید.

در ایـن موقعیت، خداوند به خشـم آمده، به آتشـى به نام «هبهب» که هزار سال در آن دمیده شده تا سیاه گشته و هیچ آسـودگـى در آن راه نمىیابد و هیچ اندوهى از آنجا بیرون نمىرود، دستـور مـىدهد کشندگان حسیـن بـن على را برگیر و جمع کـن... آتش به فرمان پروردگار عمل کرده، همه آنها را برمىچیند...

شفـاعت بـراى دوستان اهل‌بیت علیهم السلام

سـومیـن درخـواست فاطمه صلوات الله علیها در روز قیامت از پـروردگـار، شفـاعت از دوستان و پیروان اهل‌بیت علیهم السلام است که مـورد قبـول حق قرار مـىگیـرد و دوستـان و پیـروانـش را مـورد شفاعت قـرار مـىدهـد. امام باقر علیه السلام مىفرماید: هنگامى که فاطمه به در بهشت مـىرسـد، به پشت سـرش مىنگرد. نـدا مـىرسـد: اى دختـر حبیب! اینک که دستـور داده‌ام به بهشت بروى، نگران چه هستى؟ فاطمه صلوات الله علیها جـواب مىدهد: اى پـروردگار! دوست دارم در چنیـن روزى با پذیـرش شفاعتـم، مقام و منزلتم معلوم شود.

ندا مـىرسـد: فاطمه! راست گفتـى، مـن تـو را فاطمه نامیدم و به وسیله تـو، دوستان و پیروانت و دوستان فرزندانت و پیروانشان را از آتـش دور گردانیـدم. وعده مـن حق است و هرگز تخلف نمـىکنـم.

ندا مـىرسـد: اى دختر حبیبـم! برگرد و به مردم بنگر و هر که در قلبـش دوستى تو یا یکى از فرزندانت نهفته است داخل بهشت گردان.

امام باقـر علیه السلام در روایتـى دیگـر مـىفـرمایـد: در روز قیامت بـر پیشانى هر فردى، مـومـن یا کافر نـوشته شده است. پـس به یکى از محبـان اهل‌بیت علیهم السلام که گنـاهـانـش زیـاد است دستـور داده مىشود به جهنـم برده شود. در آن هنگام، فاطمه علیهاالسلام میان دو چشمـش را مىخواند که نوشته شده است: دوستدار اهل‌بیت. پـس به خدا عرضه مىدارد: الهى و سیدى! تـو مرا فاطمه نامیدى و دوستان و فرزندانـم را به وسیله مـن از آتش دور ساختى و وعده تو حق است و هرگز وعده‌ات را زیر پا نمىنهى ندا مـىرسـد: فاطمه! راست گفتـى، مـن تـو را فاطمه نامیدم و به وسیله تـو، دوستان و پیروانت و دوستان فرزندانت و پیروانشان را از آتـش دور گردانیـدم. وعده مـن حق است و هرگز تخلف نمـىکنـم.

این که مـىبینـى دستـور دادم بنده‌ام را به دوزخ برند، بدیـن جهت بـود که درباره‌اش شفاعت کنـى و شفاعتت را بپذیـرم تا فـرشتگان، پیامبـران، رسـولان و همه مردم از منزلت و مقامت آگاهـى یابنـد.

حال بنگر، دست هر که بر پیشانى‌اش «مـومـن» نـوشته شده، بگیر و به بهشت ببر.

شفاعت دوستان فاطمه از دیگران

عظمت و مقام حضـرت فاطمه صلوات الله علیها در روز قیامت چنان است که خـداونـد به خاطـر فاطمه به دوستـان آن حضـرت نیز مقام شفاعت مـىدهـد.

امام باقر علیه السلام به جابر فـرمـود: جابـر! به خـدا سـوگنـد، فاطمه علیهاالسلام با شفاعت خـود در آن روز شیعیان و دوستـانـش را از میان اهل محشـر جدا مىسازد. چنان که کبـوتر دانه خـوب را از دانه بد جدا مىکند.

عظمت و مقام حضـرت فاطمه صلوات الله علیها در روز قیامت چنان است که خـداونـد به خاطـر فاطمه به دوستـان آن حضـرت نیز مقام شفاعت مـىدهـد.

هنگامى که شیعیان فاطمه همراه وى به در بهشت مـىرسند، خداوند در دلشان مـىافکند که به پشت سـر بنگـرند. وقتـى چنیـن کنند، نـدا مـىرسـد: دوستـان مـن! اکنـون که شفـاعت فـاطمه را در حق شمــا پذیرفتم، نگران چه هستید؟

آنان عرضه مـىدارنـد: پـروردگارا! ما نیز دوست داریـم در چنیـن روزى مقـام و منزلت مـا بـراى دیگـران آشکـار شود.

ندا مىرسد: دوستانـم! برگردید و بنگرید و هر که به خاطر دوستى فاطمه شما را دوست داشت و نیز هـر که به خـاطـر محبت فـاطمه به شما غذا، لباس یا آب داده و یا غیبتـى را از شما دور گردانیـده، همراه خود وارد بهشت کنید.

به سوى بهشت

حضرت فاطمه علیهاالسلام، پـس از شفاعت از دوستان خود و فرزندانـش و رسیدگى به شکایتـش در دادگاه عدل الهى به فرمان خدا، با جلال و شکـوه خاصى وارد بهشت مىشـود. پیامبـر اکرم صلوات الله علیه مـىفرمایـد: روز قیامت دخترم فاطمه در حالـى که لباس‌هاى اهـدایـى خـداونـد را که با آب حیات آمیخته شده، پـوشیده، محشور مـىشـود و همه مردم از مشاهده ایـن کـرامت تعجب مـىکننـد.

آنگـاه لبـاسـى از لبـاس‌هاى بهشت بـر وى پـوشانده مـىشـود. بر هزار حله بهشتـى براى او با خط سبز چنیـن نوشته شده است: دختر پیامبر را به بهترین شکل ممکـن و کامل‌ترین هیبت و تمام‌ترین کرامت و بیشتریـن بهره وارد بهشت سازیـد. پـس، فـاطمه سلام الله علیها را به فـرمـان پـروردگـار در کمـال عظمت و شکـوه، در حالى که پیرامونـش هفتاد هزار کنیز قرار گرفته، به بهشت مىبرند.

استقبال حوریان بهشتى

رسـول خدا صلی الله علیه و آله به فاطمه علیهاالسلام فرمـود: هنگامى که به در بهشت مىرسـى، دوازده هزار حـوریه، که تاکنـون به ملاقات کسى نرفته و نخـواهند رفت در حالـى که مشعل‌هاى نـورانى به دست دارنـد و بر شترانـى از نـور که جهازهایشان از طلاى زرد و یاقـوت سـرخ و مهارهایشـان از لولو و مروارید درخشان است سـوارند، به استقبالت مىشتابند.

پـس وقتى داخل بهشت شدى، بهشتیان به یکدیگر ورودت را بشارت خـواهند داد و براى شیعیانت سفره‌هایى از گـوهر، که بر پایه‌هایى از نـور برقرار ساخته‌اند، آماده مىسازند و در حالـى که هنـوز سایر مردم گـرفتـار حسـابـرسـىانـد، آنـان از غذاهـاى بهشتـى مـىخـورنـد

اولین سخن فاطمه در بهشت

سلمـان فـارسـى از پیـامبـر اسلام صلی الله علیه و آله چنیـن روایت کرده است:

هنگامى که فاطمه داخل بهشت مـىشـود و آنچه خـداونـد برایـش مهیا کـرده، مـىبینـد، ایـن آیه را تلاوت مـىکند:

«بسـم الله الرحمـن الـرحیـم الحمـدلله الذى اذهب عناالحزن ان ربنا لغفـور شکور الذى احلنا دارالمقامه مـن فضله لایمسنا فیها نصب ولا یمسنا فیها لغوب»؛ ستـایـش و سپـاس ویژه خـدایـى است که اندوهمان را زدود. همانا پروردگار ما آمرزنده و پاداش دهنـده است. پروردگارى که در سایه بخشـش خود ما را به بهشت و اقامتگاه همیشگىمان فرود آورد. مـا در آن جـا بـا رنج و ملالـى رو به رو نمـىشـویم.

تسنیـم، چشمه‌اى است که خـداونـد آن را به فـاطمه علیهاالسلام دختـر پیـامبـر صلی الله و علیه و آله و همســـــر على بن ابى طالب علیه السلام بخشید و از پاى ستـون خیمه فاطمه جارى مىشود. آب آن چشمه چنـان گـواراست که به سـردى کـافـور و طعم زنجفیل و عطر مُشک شباهت دارد... .

نـورانـى شـدن بهشت از نـور فاطمه زهرا علیهاالسلام

ابـن شهرآشوب مىنویسد: در بسیارى از کتاب‌ها، از جمله کشف ثعلبى و فضائل ابـوالسعادات، در معناى ایـن آیه «لایـرون فیها شمسـا ولا زمهریـرا»؛ (و نمـىبیننـد در بهشت نه آفتـاب و نه سـرمایـى را) آورده‌انـد که ابـن عبـاس گفت: چنـان که بهشتیان در بهشت هستنـد، ناگاه نورى مـىبینند که باغ‌هاى بهشت را نـورانـى کرد.

اهل بهشت اظهار مـىدارند: خـدایا! تـو در کتابـى که بر پیامبرت فرستادى، فرمـودى:«لایرون فیها شمسا»؛ "بهشتیان در بهشت خورشیدى نخـواهند دید." نـدا مـىرسـد: ایـن، نـور آفتاب و ماه نیست، بلکه علـى و فاطمه از چیزى تعجب کرده و خندیدند و از نور آن دو، بهشت روشـن گردید.

زیارت انبیا از فاطمه زهرا سلام الله علیها در بهشت

آنگاه که همه انبیا و اولیاى خـدا وارد بهشت شـدند، آهنگ دیدار دختر پیامبر خدا مـىکنند. رسـول خدا صلی الله و علیه و آله به فاطمه فرمـود: هرگاه اولیاى خـدا در بهشت مستقـر گردیـدنـد، از آدم گـرفته تا سایـر انبیا همه به دیدارت مىشتابند.

عنایات خداوند به فاطمه علیهاالسلام در بهشت

پروردگار منّان به فاطمه زهرا سلام الله علیها در بهشت عنایاتـى ویژه خـواهـد داشت. بخشـى از آن عنـایـات چنیـن است:

1ـ خانه‌هاى بهشتى

پیامبرخدا صلی الله علیه و آله فرمـود: هنگامى که مرا به معراج بردند و داخل بهشت شدم، به قصر فاطمه رسیدم. درون آن هفتاد قصر بـود که تمام در و دیـوار و طاق‌هایـش از دانه‌هاى مروارید سرخ ساخته شده، همه آنها به یک شکل زینت داده شده بود.

2ـ همنشینى با پیامبر صلی الله و علیه و آله

پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله به حضرت على علیه السلام فرمـود: یا على! تـو و دخترم فاطمه در بهشت در قصر من همنشین مـن هستید. سپس ایـن آیه را تلاوت فرمود: "بـرادران بـر تخت‌هاى بهشتـى رو به روى هـم مـىنشینند."

3 ـ درجه وسیله

رسـول خدا صلی الله و علیه و آله فرمـود: فِى الجَنَّةِ دَرَجَةٌ تُدعَى الـوَسیلَةُ فَاِذَا سَاَلتُـم اللهَ فَاساَلُوا لِـىَ الوَسِیلَةَ قَالُـوا یَا رَسُـولَ اللهِ مَـن یَسکُـنُ مَعَکَ فِیها؟ قَالَ علـىً و فـاطمةُ و الحَسَـنُ و الحُسَیـنُ. در بهشت درجه‌اى به نام «وسیله» است. هـرگاه خـواستیـد، هنگام دعا، چیزى بـرایـم بخواهید، مقام وسیله را از خـداوند خـواستار شـوید. گفتنـد: یا رسـول‌الله! چه کسـانـى در ایـن درجه (مخصـوص) بـا شما همنشیـن خـواهنـد بـود؟ فـرمـود: علـى، فـاطمه، حسـن و حسین.

علامه امینـى در منقبت بیست و ششـم مـىنـویسـد:

از مناقب حضرت زهرا علیهاالسلام همراه بودن او با پدر و همسر و فرندانـش در درجة الـوسیله است. آنجا پایتخت عظمت حضرت حق تبارک و تعالى است و جز پنج تـن علیهم السلام هیچ یک از انبیا و اولیا و مرسلین و صـالحـان و فـرشتگـان مقـرب کسـى بـدان راه نمـىیـابد.

4 ـ سکونت در حظیرة القدس

سیوطى در مسند مىنـویسد: «اِنَّ فاطمَةَ و علیاً و الحسـنَ و الحسیـنَ فِى حَظِیرَةِ القُدسِ فِى قُبَّةٍ بَیضَاء سَقفُها عَرشُ الرَّحمـنِ»؛ فاطمه و على و حسـن و حسیـن در جایگاهـى بهشتـى به نام «حظیرة القدس» در زیر گنبـدى سفیـد به سـرمـىبـرنـد که سقف آن عرش پـروردگـــار است.

پیامبرخدا صلی الله و علیه و آله فرمود: در قیامت، جایگاه من و على و فاطمه و حسـن و حسیـن سـرایـى زیـر عرش پـروردگار است.

نـویسنـده خصایص فاطمه، ضمـن بیانـى مفصل درباره حظیـرة القـدس، مـىنـویسـد: والاتـریـن جـایگـاه‌هـا در بهشت حظیـرة القــدس است.

5 ـ بخشیـدن چشمه تسنیـم به فاطمه علیهاالسلام

طبرى از همام بـن ابى على چنیـن نقل مىکند: به کعب الحبر گفتـم:

نظرت دربـاره شیعیـان علـى بـن ابـى طـالب علیه السلام چیست؟

گفت: اى همام! مـن اوصافشـان را در کتـاب خـدا مـىیابـم. اینان پیروان خـدا و پیامبـرش و یاران دیـن او و پیروان ولـىاش شمرده مىشوند.

اینان بندگان ویژه خدا و برگزیـدگان اوینـد. خـدا آنها را براى دینـش بـرگزیـد و بـراى بهشت خـویـش آفـرید.

جایگاهشان در فـردوس اعلاى بهشت است. در خیمه‌اى که اتاق‌هایـى از مروارید درخشان دارد، زندگى مىکنند. آنان از مقربیـن ابرارند و سـرانجـام از جـام «رحیق مختـوم» مـىنـوشند.

رحیق مختـوم چشمه‌اى است که به آن «تسنیـم» گفته مىشـود و هیچ کـس جز آنها از آن چشمه استفاده نخواهد کرد. تسنیـم، چشمه‌اى است که خـداونـد آن را به فـاطمه علیهاالسلام دختـر پیـامبـر صلی الله و علیه و آله و همســـــر على بن ابى طالب علیه السلام بخشید و از پاى ستـون خیمه فاطمه جارى مىشود. آب آن چشمه چنـان گـواراست که به سـردى کـافـور و طعم زنجفیل و عطر مُشک شباهت دارد... .

خدایا ما را از شفاعت آن دُر گرانبها بىنصیب مگذار.

مقاوم اخروی

 

 حرمت آتش بر فاطمه سلام الله علیها و فرزندانش

حضرت علی علیه السلام چنین فرمودند:

شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: فاطمه سلام الله علیها را فاطمه نامیده اند، زیرا که خدای تبارک و تعالی وی و فرزندانش را از آتش باز داشته و برکنار داشته است، البته آن فرزندانی از ایشان که خدا را ملاقات کنند در حالی که ایمان به پروردگار داشته و به آنچه که بر من نازل گردیده اعتقاد داشته باشند. (1) 

 

نور تبسم فاطمه سلام الله علیها

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

در آن هنگام که بهشتیان در بهشت برخودار از نعمت و دوزخیان در آتش گرفتار عذابند، برای بهشتیان نوری می درخشد، از یکدیگر می پرسند: این نور چیست؟ شاید پروردگار با عزت و اقتدار بر ما توجه فرموده و به ما نظر افکنده است؟! رضوان (فرشته نگهبان بهشت) به آنان می گوید: نه علی علیه السلام با فاطمه علیها السلام مزاحی کرده و او(فاطمه) لبخند زده است، این نور از دندانهای او درخشیده است. (2)

 

 

بهشت و پیراهن خون آلود حسین علیه السلام

حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم حکایت فرماید:

آن هنگام که صحرای محشر بر پا شود و خداوند تمامی بندگانش را زنده احضار نماید، صدائی به گوش همگان خواهد رسید که: ای جماعت! چشم های خود را ببندید و سرهای خود را به زیر افکنید، چون که فاطمه دختر محمّد صلی اللّه علیه و آله می خواهد از پل صراط عبور نماید.

پس همگان چشم های خود را می بندند و حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها در حالی که هفتاد هزار فرشته او را مشایعت و همراهی می کنند، وارد می شود و در یکی از موقف های مهمّ محشر توقّف می فرماید.

پس از آن پیراهن به خون آغشته حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام را در دست گرفته و به محضر ربوبی پروردگار عرضه می دارد: پروردگارا! این پیراهن فرزندم، حسین می باشد، تو خود آگاهی که با فرزندم چگونه رفتار کردند.

در این هنگام، صدائی از طرف خداوند متعال می رسد: ای فاطمه! هر خواسته و تقاضائی داری بگو، که برآورده خواهد شد.

و حضرت زهرا سلام اللّه علیها اظهار دارد: خدایا! انتقام مرا از قاتلین فرزندم حسین، بگیر.

پس شعله ای مهیب از آتش بر پا شود و زبانه کشان یکایک قاتلین امام حسین علیه السلام را فرو بلعد، همان طوری که پرنده ای که دانه از زمین برچیند.

و سپس به عمق دوزخ برگردد و تمامی آن افرادِ ظالم، به عذاب های دردناک مجازات و عقاب خواهند شد.

بعد از آن، فاطمه زهرا سلام اللّه علیها به سوی بهشت حرکت می نماید و در حالی که ذریه و دوستان و علاقه مندانش همراه او می باشند، وارد بهشت خواهند شد؛ و از انواع برکات و نعمت های آن بهره مند می گردند.(3)

 

 

بهشت و حشر حسین علیه السلام

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: روز قیامت که می شود برای فاطمه علیها السلام قبه ای از نور نصب می شود، و حسین علیه السلام می آید در حالیکه سر مبارکش در دستش می باشد.

وقتی فاطمه علیها السلام او را می بیند ناله و فریادی می زند که در محشر هیچ ملک مقرب و نبی مرسل و بنده مؤمنی نمی ماند، مگر اینکه برای او گریه می کند. در این حال خداوند عزوجل کسی را با بهترین صورت برای او حاضر می کند، و حسین بدون سر با قاتلانش مخاصمه می کند.

خداوند قاتلین او و آنانکه خود را علیه او آماده کرده بودند و آنانکه شرکت در کشتن او داشتند جمع می کند و همه آنان را می کشد تا به آخر آنان می رسد. سپس دوباره آنان را جمع می کند و امیرالمؤمنین علیه السلام آنان را می کشد. بار دیگر آنان را جمع می کند و امام حسن علیه السلام آنان را می کشد. بار دیگر آنان را جمع می کند و امام حسین علیه السلام آنان را می کشد. همچنان آنان را جمع می کند و هیچ یک از ذریّه ما نمی ماند مگر این که آنان را می کشد. آنگاه خداوند عقده غیظ را باز می کند و اندوه را از یاد می برد. (4)

 

 

تحفه فاطمه سلام الله علیها

پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام فرمود: آیا تو را مژده بدهم؟ وقتی خداوند می خواهد در بهشت به همسر یکی از دوستانش تحفه بدهد، کسی را نزد تو می فرستد، که از زینتهای خود برای او تحفه بفرستی. (5)

 

 

قصرهای فاطمه سلام الله علیها و علی علیه السلام

پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود: آنگاه که خداوند دستور داد که فاطمه علیها السلام را به علی تزویج کنم و من این کار را انجام دادم، جبرئیل به من گفت: خداوند بهشتی از مروارید آفریده که بین هر ستون تا ستون دیگر مرواریدی آراسته به یاقوت با طلاست و سقفهای آن از زبرجد سبز است، و طاقهایی در آن قرار داده شده که از مروارید آراسته به یاقوت است.

غرفه و اتاقهای آن خشتی از طلا و خشتی از نقره و خشتی از یاقوت و خشتی از زبرجد است. خداوند چشمه هایی در آن قرار داده که از اطراف غرفه ها می جوشد و نهرها اطراف آن را گرفته، و روی نهرها قبه هایی از دُر گذاشته که با زنجیرهای طلا به هم متصل است، و اطراف آن را درختان گوناگون احاطه کرده است.

بر روی هر شاخه قبه ای بنا شده است. در هر قبه ای تختی از دُر سفید که پوشش آن از سندس و استبرق است پوشیده شده، و زمین آن با زعفران فرش شده، و مشک و عنبر پاشیده شده است.

در هر قبه حوریه ای است، و هر قبه هزار در دارد. بر هر دری دو دختر خدمتکار و دو درخت، و هر قبه فرش شده و اطراف آن نوشته ای از آیة الکرسی است.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: گفتم: یا جبرئیل! خداوند این بهشت را برای چه کسی بنا کرده است؟ گفت: آن را برای علی بن ابی طالب و دخترت فاطمه بنا کرده، و این غیر از آن بهشتی است که دارند. این تحفه ای است که خداوند به آنان داده، تا به خاطر آن چشم تو یا رسول الله روشن شود. (6)

 

فضائل و مقامات بهشتی حضرت زهرا سلام الله علیها و شیعیان او

ابوجعفر طبری در کتاب بشارة المصطفی از همام ابی علی نقل می کند که گفت به کعب الاحبار گفتم: نظر شما درباره شیعیان علی بن ابیطالب علیه السلام چیست؟

در پاسخ گفت: «ای همام! من صفات آنها را در قرآن یافته ام، آنها حزب خدا و انصار دین خدا و پیرو ولی هدا، و بندگان خاص و بزرگوار خدا در میان خلق هستند، خداوند آنها را برای دین خود برگزیده، و برای بهشت خود آفریده است، آنها در فردوس اعلای بهشت در میان خیمه و اطاقهائی که از (دانه های شفّاف) مروارید و لؤلؤ برپا شده، سکونت می کنند، آنها در میان مقرّبان ابرار هستند و از نوشابه  دست نخورده سر بسته سیراب می شوند، این نوشابه از آب چشمه ای است که «تسنیم» نام دارد، که به آنها اختصاص دارد، تسنیم چشمه ای است که خداوند آن را به حضرت فاطمه دختر محمّد صلی الله علیه و آله و همسر علی علیه السلام عطا فرموده است که منبع آن چشمه زیر ستونی قرار دارد که قبّه آن ستون در خنکی و برودت مانند کافور، و در طعم مانند زنجبیل و در بو مانند مُشک است، سپس آب آن چشمه در جویها جریان می یابد، شیعیان و دوستان فاطمه علیها السلام از آن می آشامند، و آن قُبّه دارای چهار ستون است، یک ستون آن از مروارید سفید است، که در زیر آن چشمه ای بنام «طهور» قرار دارد، و یک ستون آن از زُمُرّد سبز است که در زیر آن دو چشمه پر فوران از شراب طهور و عسل قرار دارد، هر یک از آن چشمه ها به سوی قسمت پائین بهشت جریان دارند، جز چشمه «تسنیم» که در قسمت اعلای بهشت، روان است که خواص بهشتیان از آن می آشامند، و آن شیعیان و دوستان علی علیه السلام هستند، و این است تفسیر قول خدا که در قرآن می فرماید:

«یُسْقَوْنَ مِنْ رَحِیق مَخْتُومٍ... عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ»؛ (7)

آنها از شراب زلال دست نخورده سر بسته سیراب می شوند... همان چشمه ای که مقرّبان از آن می نوشد. پس این نعمت بر شیعیان گوارا باد.

سپس کعب الاحبار گفت: سوگند به خدا، شیعیان را دوست نمی دارد مگر کسانی که خداوند از آنها، عهد و میثاق گرفته است.

ابوجعفر طبری پس از نقل فوق، می گوید: سزاوار است که شیعیان، این حدیث را با آب طلا بنویسند، تا نقل بسیار شده و از نابودی، حفظ گردد، و به مفاد آن عمل کنند که موجب دستیابی به آن همه درجات عالی بهشتی خواهد گردید، با توجّه به اینکه این روایت از اهل تسنّن نقل شده است که برای حجّت بودن، رساتر است (و از تهمت ساختگی شیعه بدور است) و صحّتش روشنتر می باشد.

 

 

مقام و درجه وسیله

رسول خدا فرمود:

«إن فی الجنة درجة تدعی الوسیلة فاذا سألتم اللَّه فاسألوا لی الوسیلة». قالوا یا رسول اللَّه من یسکن معک فیها؟ قال: «علی علیه السلام و فاطمة علیها السلام و الحسن علیه السلام و الحسین علیه السلام»؛ (8)

در بهشت درجه ای به نام وسیله است. هرگاه خواستید هنگام دعا، چیزی برایم بخواهید، مقام وسیله را از خداوند خواستار شوید.

گفتند: یا رسول اللَّه! چه کسانی در این درجه (مخصوص) با شما همنشین خواهند بود؟

فرمود: علی علیه السلام، فاطمه علیها السلام، حسن علیه السلام و حسین علیه السلام.

علامه امینی(9) می نویسد: از مناقب حضرت زهرا علیها السلام همراه بودن او با پدر و همسر و فرزندانش در درجه وسیله است. آن جا پایتخت عظمت حضرت حق، تبارک و تعالی است و جز پنج تن هیچ کس از انبیا و اولیا و مرسلین و صالحان و فرشتگان مقرّب کسی بدان راه نمی یابد. (10) 

 

 

سکونت در حظیرة القدس

سیوطی در مسند می نویسد:

«إن فاطمة و علیا و الحسن و الحسین فی حظیرة القدس فی قبة بیضاء سقفها عرش الرحمن»؛ (11)

فاطمه و علی و حسن و حسین در جایگاهی بهشتی به نام «حظیرة القدس» در زیر گنبدی سفید به سرمی برند که سقف آن عرش پروردگار است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در قیامت، جایگاه من و علی و فاطمه و حسن و حسین سرایی زیر عرش پروردگار است. (12)

نویسنده خصایص فاطمه، ضمن بیانی مفصل درباره حظیرة القدس، می نویسد: والاترین جایگاه ها در بهشت حظیرة القدس است. (13) 

 

 

پدر جان شما را کجا ملاقات کنم؟

جابر بن عبدالله انصاری از قول علی علیه السلام نقل می کند که: حضرت فاطمه علیها السلام از رسول خدا پرسید: ای پدر! در روز توقفگاه بزرگ! روز قیامت شما را کجا ملاقات کنم؟ حضرت فرمود: ای فاطمه! کنار در بهشت در حالی که پرچم الحمدلله با من است و نزد پروردگارم امت خود را شفاعت می کنم. عرض کرد: پدرم! اگر آنجا ملاقاتت نکردم؟ فرمود: مرا بر حوض کوثر ملاقات کن، در حالی که به امتم آب می دهم. عرض کرد: اگر آنجا ملاقاتت نکردم؟ فرمود: مرا به صراط ملاقات کن؛ در حالی که ایستاده ام و می گویم: پروردگار! امت مرا سالم نگه دار. عرض کرد: اگر آنجا ملاقاتت نکردم؟ فرمود: مرا نزد میزان ملاقات کن، در حالی که می گویم: پروردگار! امت مرا سلامت نگه دار. عرض کرد: اگر آنجا ملاقات نکردم؟ حضرت فرمود: مرا بر کنار جهنم ملاقات کن، در حالی که امتم را از شعله و زبانه های آتش منع می کنم، پس فاطمه علیها السلام با شنیدن این جمله خوشحال شد. (14)

 

(1) فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، ص 65.

(2) فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر، ص 129؛ المقتل خوارزمی، ص 7.

(3) امالی مفید: ص 130، ح 6؛ احقاق الحقّ، ج 25، ص 222.

(4) بحار الانوار، ج 43، ص 221 ح 7؛ الاعمال شیخ صدوق.

(5) بحار الانوار، ج 43، ص 80.

(6) بحار الانوار، ج 43، ص 40، ح 41.

(7) مطفّفین، 25- 28.

(8) فاطمة الزهراء، ص 99.

(9) علامه امینی در منقبت 26

(10) فاطمة الزّهراء، ص 113.

(11) مسند فاطمه،ص 45؛ کفایة الطالب، ص 311؛ بشارة المصطفی، ص 48.

(12) فاطمة الزهراء، ص 100.

(13) خصایص فاطمه (س)، ص 341.

(14) بحارالانوار، ج 43، ص 21. 

نظرات 1 + ارسال نظر
علی رضا شنبه 15 تیر 1392 ساعت 12:59

سلام اخوی
خیلی وبلاگ قشنگی داری
هم از لحاظ مطالب ، هم از لحاظ قالب
موفق باشی
التماس دعا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.