یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)
یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)

هویت زن در الگوی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

 

هویت زن

جاهلیت در طول تاریخ تا به امروز، دختر آوردن زن را خوش نداشته است و او را مخالف آبروی خویش تصور نموده است، و وی را بدون گناه زنده به گور می نموده است. دین مقدس اسلام، به معرفی شخصیت زن در جامعه پرداخته است و با رسوم جاهلی به مبارزه پرداخته است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در زمانی که همه دختر و زن را کوچک می شمردند، فرمود:«خَیرُ اَولاَدِکُمُ البَنَات.»[1] بهترین فرزندان شما دختران شما هستند.

زن مؤظف است عقل و اندیشه انسانی را در ظرافت عاطفی و زیبایی گفتار و کیفیت محاوره و مناظزه و چگونگی برخورد و ... ارائه دهد.[2]

زن در فرهنگ اسلامی ما، مظهر قداست، پاکی و موجب خیر و برکت شناخته شده و از ارزش و اخترام فوق العاده ای برخودردار است.

هویت زن، هویت جامعه است و ارزش گذاشتن به او و کمالات و خدمات او، ارزش نهادن به همه جامعه است. قرآن کریم زن و مرد را همپای یکدیگر می خواند و با آیاتی صریح می فرماید:«   مَن عَمَلَ صَالِحاً مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وَ هُوَ مُؤمِن فَلَنُحیِیَّنَّهُ حَیوهً طَیِّبهً ... »[3]

زن و مرد در اصل و حقیقت انسانیت یکی هستند و فرقی بین زن و مرد نیست، هویت اصیل انسان، روح ملکوتی اوست و جسم مادی ابزاری برای تکامل و تأمین نیازهای واقعی انسان است.[4]

ارسطو زن را ناقص می دانست و به عقیده او طبیعت آن جا که از آفرینش مرد ناتوان است، زن را می آفریند. زنان و بندگان از روی طبیعت، محکوم به اسارات هستند و به هیچ وجه سزاوار شرکت در کارهای عمومی نیستند.[5] در سال 568 .م در فرانسه کنفرانسی برگزار شد تا به این موضوع رسیدگی شود که آیا زن انسان است یا خیر؟[6] اینجاست که اسلام درباره زنان سخن می گوید و دیدگاه مترّقی و متعادل خود را بیان می کند و او را همچون مرد، انسان می داند که سه ویژگی مهم انسانی یعنی اختیار، مسئولیت پذیری و توان ارتقاء و کمال را داراست و مانند مردان از امکانات رشد و کامیابی برخوردار است.[7]

دشمنان اسلام که با تهاجم فرهنگی وارد میدان شده اند، گاه با شعارهای به ظاهر فریب سعی در دگرگونی ارزش ها نموده و با شعارهای توخالی از جمله تساوی حقوق به معنای تشابه، و یا با مغلطه و شبهه افکنی از طریق ایات و روایات، سعی در تخریب اذهان دارند. مثلاً امام علی(علیه السلام) در نهج البلاغه، نکوهش هایی نسبت به زن دارند که مربوط به جنگ جمل است؛ و عایشه آن را به راه انداخته بود و حضرت با آن نکوهش ها، می خواستند اذهان را بیدار نمایند وگرنه همان امام، خطاب به امام مجتبی(علیه السلام) می فرمایند:« زن گل بهاری است نه پهلوان سخت کوش.»[8]

« مظلومیت زن ها همین بس که خداوند سوره نساء را درباره آن ها فرستاده و از کلمه اوّل(اتّقوا) مردها را مخاطب قرار داده و متوجه حقوق انسانی پایمال شده زن ها می سازد.[9]»

خداوند مهربان برای زن مهریه و ارث قائل شده و به مردها سفارش می کند که با زن ها معاشرت نیک داشته باشید و زن را چون مرد در مجامع راه دهید و اگر خویشاوندتان نیست که آنها در مجامع شما شرکت کنند، این کار ناخوشایند را تحمل کنید زیرا ممکن است خیر فراوانی در کار باشد و شما ندانید.[10]

قرآن کریم با رفتارها و معاشرت هایی که با شرع مخالف نباشد و عقل و شرع آن ها را به رسمیت بشناسد، موافق است و با منزوی کردن زن ها مخالف است، قرآن کریم از فرمانروایی ملکه سبا و از دختران شعیب که چوپانی می کردند و در اجتماع حضور داشتند، یاد می کند.

نظام استکباری از رأفت و محبت و لطافت خلقت زن، این گوهر آفرینش، سوء استفاده نموده است و آن لطایفی را که باید در خدمت ساختن انسان و انسانیت باشد و از دامن او، انسان به معراج برود درجهت نابودی انسان قرار داده است.

زن امروز و غفلت از هویت

زن تا به امروز از زنده به گور شدن تا به مرحله خدایی رسیدن را به خود دیده است؛ تا عصر روشنگری زنان حتی حق رای دادن هم نداشتند. آنان یگانه ارزش را آزادی انسان برای تامین غرایز خویش می دانستند؛ غرایزی که با هتک حرمت و تجاوز همراه بود. تفکراتی که در فرهنگ مدرن آن ها،آشکارا فرد را به مرد تفسیر می کرد. این روند تا اواخر قرن نوزدهم ادامه داشت و تحولات اجتماعی و اقتصادی عصر رنسانس جرقه ای شد ، تا به زنان پرداخته و از تفریط رو به افراط آورند. می توان دریافت که اگر تمدن غرب به حقوق زنان اعتراف کرد، نیاز او به نیروی کار زنان بود. زنان کارگران ارزانتری بودند و کارفرمایان، آنان را بر مردان سرکش سنگین قیمت ترجیح می دادند. از آن سال تا به امسال، سودجویی مقاومت ناپذیری، زنان را از بندگی و جان کندن در خانه رهانیده و گرفتار جان کندن در مغازه ها و کارخانه ها کرده است.[11] 

نهضت فهیم زنان، که با هدف حمایت از زن به وجود آمد، سعی کرد که حقوق تساوی بین زن و مرد برقرار کند، ولی چون از هویت زن غافل بود، نادانسته به تشابه حقوق روی آورد و ضربات هولناکی را به پیکره خانواده و اجتماع وارد ساخت، مهریه و نفقه را به دلیل آن که توهین به زن است، از میان برد و خود وارد میدان کار شد.ولی به خاطر تفاوت های استعدادی، از امکان رقابت با مردها عاجز ماند و کم کم نقش خود را در هدایت معنوی شوهر و فرزندان از دست داده و ماند با دنیایی بی روح، شرایط نامناسب در محیط کار، و ناسازگاری با خانواده وفرار و طلاق و .... .

بنیان های خانواده ها سست شده و طلاق سر به بیداد می زند. کودکان آواره و بی سرپرست و سوء استفاده های جنسی و هزاران معضل دیگر، ریشه در غفلت از هویت و جایگاه واقعی زنان دارد، و دشمن از آب گل آلود ماهی گرفته، وی را مانند یک کالای جنسی، در منجلاب فساد گرفتار نموده و از وی استفاده تبلیغاتی کرده ،جیب خود راپر می کند.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگوی زنان

زنان امروز نیاز دارند برای خود الگویی کامل داشته باشند، تا از او پیروی نموده، هرگز گمراه نشوند. قرآن کریم، پیامبر اسلام را به عنوان الگوی جهانیان معرفی می نماید؛ وی نیز در تربیت دختر خویش، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیز جدیت تمام نموده، تا جایی که وی همپای پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و علی(علیه السلام) می شود و از آنجا که یک زن است، می تواند بیشتر برای زنان، مورد الگو برداری گردد. در عرصه اسوه پذیری عوامل اساسی تاثیر گذار بر شخصیت اسوه ها، وراثت، محیط و اراده فرد می باشد. برای پدیدار شدن نطفه حضرت زهرا(سلام الله علیها)پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و خدیجه کبری(سلام الله علیها)با آمادگی قبلی، چهل روز، روزه داری همراه با عبادت و نماز و ذکر داشتند و در پایان این چهل روز ریاضت و خودسازی، با خوراک بهشتی، نطفه فاطمه(سلام الله علیها)منعقد گردید.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) آخرین پیامبر الهی، که به محمدامین معروف بود، فضایل را به کمال رساند و درسن چهل سالگی به رسالت مبعوث شد و در سن شصت و سه سالگی، زندگی سراسر عظمت خود را به اتمام رساند. وی در مدت بیست و سه سالی که برای هدایت بشر به سوی خداوند و اتمام مکارم اخلاق زحمت کشید، رنج ها دید و حدود 85 جنگ را سپری نمود تا به هدف رسید.

خدیجه(سلام الله علیها) زنی فاضل و فهیم بود که به خاطر کمالات پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) با او ازدواج کرد و زندگی خود را برپایه دستورات اسلام بنا نهاد و از هیچ خدمتی دریغ نورزید. شرافت این زن به حدی است که در زمان جاهلیت، لقب طاهره به خود گرفت.[12]

حالت روانی والدین، شخصیت آن ها و استفاده از غذاهای مقوّی، با خاصیت های گوناگون در هوشیاری و زیبایی و طینت طفل اثر دارد.

دومین عامل در تکوین شخصیت فرد محیط است. « آغاز عمر فاطمه(سلام الله علیها) با آغاز رسالت خطیر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و شدت مبارزات و سختی ها و شکنجه هایی که سایه اش بر خانه پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) افتاده بود، هماهنگ بود. پدر رنج رسالت بیداری خلق را بر دوش می کشید.فاطمه (سلام الله علیها) بارها دیده بود که پدر، همچون پدری مهربان در انبوه مردم بازار می ایستد و آنان را به نرمی می خواند و آنان او را به سختی از خود می رانند و جز به استهزاء و دشنام، او را پاسخی نمی گویند و او باز تنها و بی کس، اما همچنان آرام و صبور، آهنگ جمعی دیگر می کند و سخن خویش را از سر می گیرد.[13]»

فاطمه(سلام الله علیها) در کنار مردی زندگی می کند که پیوسته زندگی اش قرآن و عمل به دستورات آن بوده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) با مردم مهربان بود. تا آنجا که در جنگ احد، چون مورد تهاجم کفار قریش قرار گرفت و زخم های بسیاری بر بدن نازنینش وارد گشت و دندان او شکست، اصحاب درخواست نفرین نمودند، ولی او نه تنها نفرین نکرد بلکه برایشان دعا هم نمود و گفت:« خداوندا! قوم مرا هدایت کن که آنان نادانند.» فاطمه(سلام الله علیها) همه اینها را می دید و درس می گرفت. سختی های شعب ابیطالب را دیده بود که چطور، از شدت گرسنگی، پوست شتر دورافتاده ای را که در زیر خاک و غبار دشت حجاز، آلوده گردیده، با آب می شویند و با آتش نرم می کنند و رفع گرسنگی می نمایند. وی دیده بود که چگونه ابوطالب(علیه السلام) او را از خواب شیرین در دل شب بیدار نموده و رختخوابش را از ترس خطر مرگ جابجا می کند.[14] 

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) از همان اوان کودکی فاطمه(سلام الله علیها) را تعالیم مذهب و قرآن می داد. خدیجه(سلام الله علیها) نیز، کودک را با کارهای خانه داری و اموری که دوشیزگان و بانوان بایستی فرا گیرند، آشنا و مأنوس نمود.

اگر چه وراثت و نصب و محیط می تواند عامل و زمینه بسیار مهمی برای طی مراحل کمال باشد، اما عامل اصلی، مجاهدت و تلاش خود شخص و اراده وی می باشد.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در زندگی بر دخت عزیز خود، در تربیت اسلامی بسیار سخت می گرفت و از او متوقع بود، اسلام ناب را به طور کامل، در شخصیت و زندگی اش پیدا کند. اینگونه بود که حضرت، با ریاضت، مجاهدت، سختی و فداکاری به مراحل بلند ایمان و تکامل رسید.

مقام الوهی حضرت زهرا (سلام الله علیها)

جلوه های الهی و منزلت فاطمه(سلام الله علیها) نزد خداوند بسیار است. مراتبی از آن را تنها حضرت حق و معصومین (علیهم السلام) می دانند و برخی را به ما نیز شناسانده اند.

فاطمه(سلام الله علیها) حجت خداوند بر روی زمین است و عالم به طفیلی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بوجود آمده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) عمری را به معرفی فاطمه(سلام الله علیها) پرداختند و در هر فرصتی از کمالات وی سخن می گفتند، تا شاید قدر این گوهر دانسته شود.

فاطمه(سلام الله علیها) طلایه دار روز محشر می باشد. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فاطمه (سلام الله علیها) را معیار رضایت و خشم پروردگار می خواند و می فرماید:« أنَّ الله لِیَغضَبُ بِغَضَبِ فاطِمهَ وَ یَرضی لِرِضاها[15]؛ خداوند به غضب فاطمه (سلام الله علیها) غضب می کند و به رضایت فاطمه (سلام الله علیها) راضی می شود.»

عالی ترین مقام برای اهل بیت عصمت و طهارت (علیه السلام) در روز محشر، مقام محمود است که به وسیله آن مقام شفاعت کردن عطا می شود. یکی از رموز نائل شدن به این مقام، تهجّد و شب زنده داری است.

« وَ مِنَ اللَّیلِ فَتَهَجَّد بِهِ نَافِلَهً لَکَ عَسی أَن یَبعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحموُداً[16]؛ و پاسی از شب را( از خواب برخیز) و قرآن و( نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای توست، امید است پروردگارت تو را به مقامی درخور ستایش برانگیزد.»

امام محمدباقر(علیه السلام) می فرمایند:« وَ اللهِ لایَبقی فِی النّاسِ الّا شاکٌّ أَو کافِرٌ أَو مُنافِقٌ» [17] سوگند به خدا، از امت اسلامی کسی باقی نمی ماند، مگر افراد مذبذب و کافر و منافق، و سایر مردم مشمول شفاعت فاطمه (سلام الله علیها) می گردد. شفاعت شوندگان نیز باید شرایطی را در دنیا کسب نمایند تا مشمول شفاعت گردند وگرنه باید در عالم برزخ عذاب اعمال خود را ببینند وسپس مشمول شفاعت گردند. فاطمه (سلام الله علیها) کوثر یگانه ای است که خداوند ایشان را به پیامبر خود عطا نموده است. سوره کوثر در شأن این بانو نازل شده است که تمام کلمات آن فقط یک مرتبه در قرآن کریم تکرار شده است.

فاطمه(سلام الله علیها) حقیقت لیله القدر است، امام جعفر صادق(علیه السلام) در ذیل آیه شریفه:« اِنّا اَنزَلنَاهُ فِی لَیلَهِ القَدر» ، فرمودند: مراد از «لیله» فاطمه (سلام الله علیها) و مراد از «القدر» خداوند است. پس کسی که فاطمه را آن طور که حق معرفت اوست بشناسد، حقیقت لیله القدر را درک کرده است. [18] 

شخصیت فاطمه (سلام الله علیها) مفسر قرآن است وآیات فراوانی در شان ایشان ، یا به طور مستقیم یا غیر مستقیم نازل شده است.« کتابی با عنوان فاطمه الزهرا (سلام الله علیها ) فی القرآن از آقای سید صادق حسینی شیرازی می باشد که 68 آیه از آیات قرآن را که در رابطه با حضرت زهرا (سلام الله علیها) است را ذکر کرده است.[19]»

ظهور زن در کمالات فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

زندگی فاطمه (سلام الله علیها) سراسر تجلّی ارزشهای اسلامی است، که اگر انسان سعی کند به زندگی ایشان تأسّی جسته ودر زندگی خود، زندگی حضرت را متبلور سازد ونکات اجرایی زندگی ایشان را اجرا نماید، به مقام قرب خداوند نائل می آید ومظهر خلیفه الله می گردد.

اسامی و القاب با مسمّای حضرت

از جمله نکات زندگی ایشان ، اسامی والقاب حضرت می باشد که هر کدام از آن اسامی تجلّی ویژگی خاصّ انسانی است، که پر معنا وزیباست وانسان می تواند از آن ها برای نامگذاری کودکان خود نیز استفاده نموده وخود نیز سعی کند از معانی این اسماء استفاده نموده در تهذیب خود کوشش نماید.

قال ابوعبدالله : « ِلفاطِمَهَ تِسعَهُ اَسماءٍ عِندَاللهِ عَزَّوَجَلَّ : الفاطِمَهُ وَ الصدِیقَهُ وَ المُبارِکَهُ وَ الطّاهِرَهُ وَ الزَُّکیهُ وَ الرَّاضِیَهُ وَ المَرضِیَهُ وَ المُحَدِّثَهُ وَ الزَّهرَاءُ[20]؛ از امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که برای فاطمه(سلام الله علیها) نزد خداوند عزوجلّ نه اسم است، فاطمه، صدیقه، طاهره، مبارکه، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.»

فاطمه یعنی کسی که شیعیان خود را، از آتش نجات می دهد و دشمنان خود را، از دوستی خود باز می دارد.[21] 

صدیقه یعنی بسیار راستگو، مبارکه یعنی کسی که موجب برکت و سعادت و خوبی است. طاهره یعنی پاکی ظاهر و باطن، زکیه به معنای زن با تقوا، درحال رشد و ترقی و پرورش یافته در کمالات و خیرات. راضیه یعنی راضی به رضای خدا و مرضیه یعنی خداوند هم از او راضی است. محدثه مقامی است که بوسیله آن، انسان می تواند شهود ببیند و با ملائکه صحبت نماید. زهرا یعنی درخشنده(مقام معنوی بلند).

برای آن حضرت اسامی دیگری نیز ذکر کرده اند چون بتول، منصوره، حصان، و حرّه و..

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در سجاده بندگی

فاطمه(سلام الله علیها) مظهر عبودیت و بندگی و خودسازی و کمال بود. ایشان در اوج جوانی، مایه فخر عابدان گردید. خداوند در مورد عبادت حضرت، آیه نازل می فرماید. دوست و دشمن در مورد عبادت حضرت، اعتراف کرده اند که وی پیشکام ترین افراد در این امر بوده است.

وی در شب اول ازدواج نیز، از هدف خلقت غافل نمی شود و از همسرش می خواهد که از آن شب، برای تقرب به خداوند استفاده نمایند. فاطمه (سلام الله علیها) چنان در عبادت پیش رفت که خداوند بر ملائکه خویش، به واسطه حضرت مباهات می کند. فاطمه(سلام الله علیها) شب های قدر، جمعه ها، غروب ها و ... مشغول عبادت می شدند. ایشان در منزل خود سجاده ای پهن نموده بودند؛ و از آن مکان برای عبادت استفاده می نمودند.

یکی از یادگاری معنوی از فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تسبیحات ایشان است. اذکاری که دارای اثر وضعی همچون؛ برترین ذکر، مصداق ذکر کثیر خدا، به ازای هزار رکعت نماز مستحبی، برترین تعقیبات برای نماز، تبدیل خواب و خوابگاه به عبادت و ... می باشد.

حضرت زهرا(سلام الله علیها) با چهار عمل ختم قرآن نموده پیامبران را شفیعان خود گردانده، مؤمنین را از خود خشنود نموده، حج و عمره جاآورده و سپس می خوابید. با خواندن سوره توحید ختم قرآن می نمود؛ و صلوات بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) و پیامبران پیشین، آنان را شفیع خود گردانده و با استغفار برای مؤمنین آنان را از خود خشنود نموده و با ذکر« سُبحانَ اللهَ وَ الحَمدُلِلهِ وَ لَا اِلهَ اِلّا اللهِ وَ اللهُ اَکبَر» حج و عمره به جا می آورد. این اعمال را انجام می داد تا ما شیعیان، از آنان پیروی نموده؛ و بتوانیم ما هم به این مقامات برسیم.  

فضیلت علمی و بینش حضرت زهرا ( سلام الله علیها)

علم ودانش از بزرگترین فضیلت های بشری است که خداوند به انسان ها عطا فرموده و کامل آن را به انبیاء عطا نموده تا انسانها را هدایت نمایند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) برتری عالم، نسبت به عابد را مانند برتری شخص خودشان نسبت به پایین ترین شخص امّت خویش معرفی می نماید و می فرماید: «فَضلُ الْعالِمِ عَلَی العابِدِ کَفَضلی عَلَی اَدناکُمْ رَجُلاً.»[22]

فاطمه زهرا(سلام الله علیها) از جمله کسانی بود که علم خود را از جانب خداوند کسب کرده بود. ایشان تمام عمر خود را در محضر یار و مقام خلوص گذرانید، بدین جهت خداوند، چشمه های حکمت را به ایشان عطا نموده که « مَن اَخلص لِله تَعالی اَربَعَینَ صَباحاً ظَهَرَت یَنابیعَ الحِکمَهِ مِن قَلبِهِ عَلی لِسانِهِ[23]؛ کسی که خود را چهل روز برای خداوند خالص گرداند، خداوند چشمه های حکمت را از قبلش به زبانش جاری می سازد.»

فاطمه (سلام الله علیها) در علم چنان زبردست بود که گاهی با پاسخ های خود دیگران را متحیر می ساخت.

فضه، کنیز حضرت در پرتو همجواری با ایشان به مقامی رسید که نه تنها حافظ قرآن بود، بلکه مدت بیست سال در زندگی خود، حتی گفتگوهای معمولی را هم با خواندن آیات قرآن به دیگران می فهماند.[24]

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در جلوه وارستگی زهد و سخاوت

حضرت زهرا(سلام الله علیها) در طول زندگی خویش همیشه انسان ها را به رهایی از دنیا و زهد و قناعت دعوت می نمود و خود نیز در این میدان پیشتاز بود. امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: تمام زهد در دو کلمه قرآن ظاهر می شود:«لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لاتفرحوا بما اتاکم.»[25] برای آن است که برای آن چه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آن چه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید.

یکی از آثار زهد و سخاوت، ساده زیستی و ساده پوشی و مبارزه با رفاه طلبی و تجمل گرایی است، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) زهد را در تمام جوانب زندگی خویش گسترش داد تا مبادا فقیران، اظهار ناراحتی کنند و کم صبر شوند.

این زهد فاطمه(سلام الله علیها) است که چادری وصله دار می پوشد و به واسطه آن شمعون یهودی مسلمان می شود. بانوان اگر به یاد فاطمه (سلام الله علیها) قدری از تجمل گرایی خود بکاهند، آرامش به خانواده ها و جامعه باز می گردد.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) جلوه پوشیدگی و حجاب و حیا

فاطمه(سلام الله علیها) کامل ترین الگوی حیا و عفت بود. وی در تمام صحنه های اجتماعی و سیاسی زمان خویش با حجاب کامل، حظور داشت. فاطمه (سلام الله علیها)با رفتار خویش به مردم شناساند که حجاب باعث نمی شود فرد منزوی باشد و در امور مملکت دخالت نکند و پیشرفت نکند. ایشان با حجاب کامل به مسجد رفتند و سخنرانی نمودند. استاد مطهری می فرمایند:« همین یک خطابه کافی است که نشان دهد زن مسلمان درحالی که حریمش را حفظ می کند و خودش را به اصطلاح برای ارائه به مردان درست نمی کند، معلوماتش چقدر است؟ ورود در اجتماع تا چه حد است؟»[26]

هویت و شخصیت زن مسلمان با حجاب گره خورده است، عفت و حجاب و حیای زن، یکی از مهم ترین عوامل حفظ و بقای عفت عمومی است، زیرا خداوند لطافت و جاذبه هایی خاص در وجود زن قرار داده است که جایگاه عرضه آنها محیط خانواده است نه اجتماع. اگر این جاذبه ها محدود به محیط خانواده گردد، کانون خانواده پایدار شده و سلامت فرد و جامعه تضمین شده، آرامش روانی بر اجتماع و خانواده حاکم می شود.

صبر و حلم حضرت

صبر از جمله طاعت هایی است که به فرموده قرآن اجرش بدون حساب است.«اِنَّما یُوَفّیَ الصّابِرُونَ اَجرَهُم بَغَیرِ حِساب[27]؛ صابران اجر و پاداش خود را بی حساب دریافت می دارند.»

فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نمونه کامل صبر است، صبر در طاعت، صبر در ترک معصیت و صبر در تحمل سختی ها.

نخستین سال های عمر فاطمه (سلام الله علیها) با نخستین سال های بعثت و سختی های رسالت توأم بود. مدتی از ایام شیرخوارگی وی در شعب ابیطالب سپری شد. همان جا که اطرافیانش از شدت گرسنگی، زرد؛ و از ترس حمله دشمن، با شمشیرهای برهنه شبانه روز کشیک می دادند. فاطمه (سلام الله علیها) در پنج سالگی بی مادر شد و از آن پس مادر پدرش شد و در خانه علی (علیه السلام) نیز اسوه صبر بود و به همه انسان ها آموخت، که انسان با صبر به لقاء الله می رسد.

کار و مدیریت منزل و کمک به اقتصاد خانواده

فاطمه (سلام الله علیها) در اقتصاد خانواده نیز دستی توانا داشت. وی در زندگی با پدرش روح قناعت، زهد، عدم اسراف، پرهیز از تفاخر و ... را آموخت و در خانه علی (علیه السلام)، با تلاش و کوشش همه افراد خانواده در مدارهای معین، زندگی را مدیریت می کرد. مدیریتی که از سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) الهام گرفته بود، تقسیم کاری که پیامبر نموده بود. فاطمه(سلام الله علیها) کارهای داخل منزل و علی(علیه السلام) کارهای بیرون منزل را انجام می دادند؛ ولی در خانۀ آن دو روح تعاون و همکاری وجود داشت. امیرالمؤمنین در منزل گاهی جوها را آرد می نمود و خمیر می نمود و نان می پخت، فاطمه(سلام الله علیها) نیز زمانی که شوهرش در میدان جنگ بود تمام کارها را خود به تنهایی انجام می داد. فاطمه (سلام الله علیها) اسوۀ برنامه ریزی و انضباط بود، که ‌توانست یک تنه به تمامی امور زندگی رسیدگی نماید. و در نبود علی(علیه السلام) زندگی را اداره، و چنان فرزندانی تربیت نماید.

فاطمه (سلام الله علیها ) ام ابیها

فاطمه (سلام الله علیها) آن قدر با پدر خود صمیمی بود و روابط پدر و فرزندی عمیقی داشت که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) به او لقب امّ ابیها داد؛ چون مانند مادری مهربان، پیامبر را دلداری می داد و دست نوازش بر سر پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) می کشید و او را می بوسید و مایه دلگرمی پیامبر(صلی الله علیه و آله) می شد.

وقتی که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از انجام کارهای روزانه، به منزل بازمی گشت، فاطمه(سلام الله علیها) لباس وی را تمیز می کرد و در آسایش وی می کوشید و چنان با محبت و شیرین زبانی سخن می گفت که غم واندوه و خستگی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را از بین می برد و نشاط و سرور را جایگزین آن می نمود.[28]

ازدواج حضرت زهرا (سلام الله علیها) و معیارهای انتخاب شوهر

ازدواج از بزرگترین اتفاقات خوشایند زندگی انسان می باشد؛ که اگر فرد مناسبی انتخاب شود، می تواند سعادت دنیا و آخرت را به ارمغان آورد.

از جمله مقدمات تشکیل خانواده، خواستگاری است. ازدواج حضرت زهرا (سلام الله علیها) و علی (علیه السلام) مصداق آیه«مَرَجَ البَحرَینِ یَلتَقیِان. بَینَهُمَا بَرزَخٌ لَایَبغیِان. فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ. یَخرُجُ مِنهُمَا اللُّؤلُؤُ وَ المَرجَانُ[29]؛ دو دریای مختلف را کنار هم قرار داد، در حالی که با هم تماس دارند، درمیان آن دو برزخی است، که یکی بر دیگری غلبه نمی کند(و به هم نمی آمیزد). پس کدامین نعمت پروردگارتان را انکار می کنید. از آن دو لؤلؤ و مرجان، خارج می شود می باشند.»

« از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده اند که: مراد از آیه« مرج البحرین یلتقیان» تلاقی دریای نبوت و ولایت به واسطه بحر عصمت و طهارت است. این دریای عمیق، متوازی السطح بوده و برزخ آنها شخصیت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است، که زودتر از جهان رحلت می فرماید. از آسمان ولایت باران رحمت در زمین عصمت و طهارت می بارد و مراد از لؤلؤ و مرجان امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) هستند؛ که از آن مهد عصمت و طهارت بوجود می آیند. این دو دریای عمیق هیچ یک بر دیگری طغیان نمی کنند. بر اساس همین حقیقت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شخصاً در شب زفاف، بین این دریای نبوّت و ولایت نشست و دست فاطمه (سلام الله علیها) را گرفت و در دست علی (علیه السلام) گذاشت و واسطه تلاقی این دو دریای عمیق موّاج هدایت و ارشاد شد[30]

از جمله درس های ازدواج حضرت، تسریع در امر ازدواج دختران می باشد. نه تنها دختران، بلکه پسران؛ تا در سنین مناسبی بتوانند باردار شده و در جوانی بتوانند، در تربیت بچه ها بکوشند. جوانی والدین باعث می شود، که بچه سالمی بدنیا آید شور و شوق و حرارت جوانی در محیط خانواده حاکم باشد. سن برای بارداری بیست تا سی و پنج سالگی است[31].

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با مهریه خود به زنان عالم گفت؛ که ملاک خوشبختی مهریه زیاد نیست و مهریه باید متناسب با دارایی مرد باشد و با امکانات مرد، متناسب بوده و چون مهریه یک نوع هدیه است؛ باید مرد حد الامکان راضی به میزان مهریه باشد.

جهیزیه نیز باید متناسب با امکانات باشد و خانواده تحت فشار قرار نگیرند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بدون رضایت دخترشان به خواستگار پاسخ مثبت نداد و در واقع، انتخاب شوهر را به دخترش تحمیل نکرد. . فاطمه (سلام الله علیها) نیز جواب خود را در کمال عفت و حیا، با سکوت اعلام نمود؛ اما سکوت فاطمه (سلام الله علیها) نشانه رضایت بود، والدین باید توجه نمایند هر سکوتی، مایه رضایت نیست. چه بسا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هنگام خواستگاری دیگران نیز، سکوت می نمودند؛ ولی سکوتی که نارضایتی همراه داشت.

دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تسلیم امر پدر به عنوان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. دختران ما نیز، ملاک تعیین همسر را به رسول خدا و خواست او بگذارند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از تحمیل هرگونه مخارج اضافی بر داماد، پرهیز داشت و با داماد خود صمیمی بود.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور داد که از پول جهیزیه، مقداری لوازم آرایش و عطر نیز بخرند و این نشان می دهد، که زن باید در خانه نظیف، و مرتب باشد.

مراسم اجرای عقد، در مسجد برگزار شد؛ و خوب است جوانان، مراسم عقد ازدواج خود، را در مکان های مقدسی مثل مسجد، امام زاده و یا حرم ائمه (علیهم السلام) و ... برگزار نمایند. در مراسم عروسی افراد به خصوصی دعوت نشدند.

مقداری از غذای عروسی، را بنا به دستور رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به خانه فقیران و مستمندان مدینه بردند، تا همه در این شادی و سرور شریک باشند.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درشب عروسی به زنان توصیه نمود، شاد باشند ولی چیزی که خدا از آن راضی نیست، نگویند.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در شب اول عروسی، شبی که جزء بهترین شب های عمر هر انسان است، به یاد خداست. شب ازدواج که شب ملاقات با معشوق فرعی است، فاطمه (سلام الله علیها) معشوق واقعی و ابدی را فراموش نمی کند.

یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، هم کفو و همتا بودن دختر و پسر با هم است، زیرا تنها در صورت همتا و هم شأن بودن دو زوج است، که درک متقابل آنها از یکدیگر را امکان پذیر می نماید. دختر و پسر باید در دین، ایمان، خصائص شخصی؛ مانند سن، زیبایی و ظواهر، ثروت، فرهنگ و آداب اجتماعی هم کفو باشند.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و فنون شوهرداری

جهاد زن، همسرداری نیکوی اوست. بانوان به عنوان محرک و خط دهنده به مردان، به هر اندازه که در فراهم کردن محیط پر نشاط و صمیمی، در کانون خانواده تلاش کنند، به همان اندازه در فضیلت و ثواب و عبادت ها و فعالیت های شوهرانشان شریک خواهند بود.

شوهر داری یک هنر است. هنری محتاج ظرافت، دقت و درایت. این هنر نیاز به مربی ای چون زهرا (سلام الله علیها) دارد که علی (علیه السلام) در شأن و منزلت این هنرمند می فرماید: « وَ لَقَد کُنتَ اُنظُر اِلَیهَا فَتَنکَشِفُ عَنّیِ الهُمومَ وَالاَحزَان[32]؛ هرگاه به چهره اش می نگریستم، تمام غم و اندوهم، برطرف می شد.»

فاطمه (سلام الله علیها) آن هنگام که قدم به خانه شوهر نهاد، روحیات و موقعیت ویژه همسرش را با کمال کیاست، دریافت و به زودی توانست، خود را با شرایط خاص مادی و معنوی شوهرش سازگار کند. این بانو هنرظریفی چون؛ جلب رضایت و خوشنودی همسر داشت.

فاطمه (سلام الله علیها) فراموش نکرده است که پدرش رمز موفقیت و سعادت مرد و کانون خانواده را، این دانسته است که؛ هر گاه مرد به همسر خویش نگاه کند، دل و جانش شاد و مسرور گردد، و زن درحضور و غیاب شوهر، امانت دار حیثیت و زندگی شوهر باشد.[33]

این الفبای زندگی خانوادگی ، که مبنای زندگی را بر محبت قرار دهند، از نظر مکتب ما پذیرفته شده است. اصولاً الاهی بودن ازدواج، در مَوَدّت و رحمت زوجین خلاصه می شود وخانواده ای که این بعد را ندارد، ناگزیر باید در الاهی بودن ازدواج خود شک کند.

نگاه و روابط محبت آمیز زوجین، ریشه بسیاری از عقده ها و درگیری ها را می سوزاند، اراده ها را محکم کرده و آنها را به هم مأنوس تر خواهد ساخت.[34] 

برای داشتن یک زندگی با نشاط، استفاده از کلمات مثبت و بیان خوش مؤثر است. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: « وَ عاشِروهُنَّ بِالمَعروفِ .[35]» با آنها، به طور شایسته رفتار کنید!

بیان خوش از مصادیق معروف است؛ و در متون دینی توصیه شده، که انسان باید خود را به زبان خوش، آراسته و از سخن زشت خودداری نماید.

تفاهم و همدری، استقبال و مشایعت و زمینه سازی برای استراحت، فداکاری و گذشت زوجین نسبت به هم، در حقیقت نوعی ایثار و جهاد محسوب می شود. به همین خاطر در سخنی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که؛ سلوک خوش زوجین، موجب محو گناهان آن ها و مضاعف شدن حسنات آن ها می شود.[36]

انسان زمانی از زندگی لذت می برد، که برنامه داشته باشد و طرف مقابلش، فرد منظم و آگاهی باشد.

از دید اسلامی زن ریحانه است نه قهرمانه، در ریحانه و گل بودن، لطافت و ظرافت مطرح است.[37] اصول دیگری نیز وجود دارد مانند زدودن ریشه های اختلاف و انعطاف پذیری و ستر عیوب و سپاس گذاری و رعایت آزادی فردی طرف مقابل و سازگاری با اقوام و بستگان همسر و ایجاد جمال معنوی و پاسخ مثبت به حقوق طرف مقابل و شرکت در غم و شادی همدیگر و نیکو فرزندداری که مجالی برای آنها در این رساله نیست.

حضرت زهرا ( سلام الله علیها) و فنون تربیت فرزند

از مهمترین امور پرورش اطفال، تربیت پدر و مادر است. رفتارهای پدر و مادر در شخصیت فرزندان تأثیر فراوانی دارد، به طوری که فرزند از آنان الگو گرفته و سعی می کند خود را به شخصیت آنان نزدیک نماید، بدین جهت والدین ابتدا باید خود را اصلاح سازند، تا در تربیت فرزندان خویش موفق شوند. والدین نمونه باید در تکامل ایمان و عقیده و تهذیب نفس خویش تلاش نموده و خود را به فضائل آراسته سازند.

فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به عنوان مادری نمونه، خود را به تمامی فضائل آراسته بود و لحظه ای از تربیت اسلامی غافل نبود. فاطمه(سلام الله علیها) می دانست که وظیفه مادر در تربیت اولاد و اساس اخلاقی طفل، بیشتر از پدر است.

فاطمه(سلام الله علیها) زنی بود، که محیط خانواده را کوچک نشمرد و سعی می کرد با پرورش محیط خانواده، روح فرزندان خویش را تربیت نماید. فاطمه(سلام الله علیها) برای فرزندان خویش نام نیکو انتخاب می نمود و در این امر به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) تأسی می جست. هنگام تولد فرزندان خویشتن برایشان گوسفندی عقیقه می داد. سپس روز هفتم سر او را می تراشید و برابر وزن موهای او نقره صدقه می داد. [38] اسلام دوران کودکی را مهمترین دوره های آموزش و شکل گیری شخصیت انسان می داند، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) سعی نمود فرزندان خویش را در کودکی به عبادت و معنویات آشنا سازد. فاطمه(سلام الله علیها) فرزندان خود را در شب قدر به بیداری تشویق می نمود و آنان را در روز می خوابانید تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می داد.

فاطمه(سلام الله علیها) در ایام زندگی خود با مناجات هایش در پیش چشم کودکانش آنان را با عشق به خدا پیوند می زد. فاطمه(سلام الله علیها) برای ایجاد روحیه استوار و اعتماد به نفس همیشه بین فرزندان خویش به عدالت رفتار می نمود. ایشان بین فرزندان طوری رفتار می نمود که آنان ضمن کمال یابی و کمال جویی، نسبت به همدیگر مهربان و دلسوز باشند و در برخورد و رفتار خانوادگی احترام یکدیگر را حفظ نماید.

از مسائل مهم در تربیت فرزندان، توجه به حضور و غیاب فرزندان در هر مقطع سنی است، زیرا عدم توجه به مکان هایی که رفت و آمد می کنند، ممکن است زمینه بسیاری از انحرافات را فراهم نماید. فاطمه(سلام الله علیها) با محبت خاصّی که نسبت به فرزندان خود نشان می داد، مراقب تمام حرکات و سکنات آنها بوده و به دقت رفت و برگشت های آنها را زیر نظر داشت.

فاطمه(سلام الله علیها) فرزندان خود را در بعد علمی نیز هدایت می نمود و با فرزندان خویش ارتباط علمی داشت. ایشان امام حسن(علیه السلام) را در حالی که هفت سال داشت، به مسجد می فرستاد تا مطالب وحی رااز رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) بشنود و همه را در ذهن خود سپرده به خانه بازگردد. فاطمه(سلام الله علیها) با این کار خویش کودکان را با مسجد آشنا نموده و آنان را تشویق به مسائل علمی و مکان های مذهبی می نمود و بخشی از زندگی را تبدیل به مدرسه می نمود و از این طریق اعتماد به نفس فرزندان و صمیمیت در بین اعضای خانواده را بالا می برد.

یکی از نیازهای اساسی انسان، نیاز به محبت و عواطف پاک و نوازش است. کمبود محبت در کودکی باعث می شود فرد در بزرگسالی به بیماری های روانی و عقده های فراوان و عشق های کاذب و ... دچار شود. بوسه های مکرر فاطمه (سلام الله علیها) بر فرزندان خویش و بوسه های پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) بر فرزندان فاطمه(سلام الله علیها) تأکید قولی و عملی بر لزوم این امر می باشد.

فرزندان نیاز به مراقبت های بهداشتی، امنیت از حوادث و دشمنان، مراقبت های اخلاقی و تربیتی و مراقبت های لازم در امر تغذیه و پوشش و ... دارند که فاطمه(سلام الله علیها) به تمامی آنها رسیدگی می نمود. استفاده از لباس تمیز و مکان تمیز، مسواک زدن، شانه زدن به موها، استحمام به موقع، کوتاه کردن به موقع موها و ... همگی از توصیه های بهداشتی می باشد که اسلام به آنها توجه خاص نموده است. خود پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) هنگام خروج از منزل با همه آراستگی که داشتند باز در ظرف آبی که مخصوص برای تماشای خود بود و نقش آینه داشت، نگاه می کردند مبادا نقصی در ظاهر ایشان باشد.

فاطمه(سلام الله علیها) با وجود رعایت بهداشت فرزندان، به محض بیمار شدن آنان در طلب مداوا برآمده و سریع فرزندان خود را نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) برده که از علوم الهی و زمینی و ... آگاه بودند و این نمادی است برای مراجعه سریع به پزشک و توکل بر خداوند در موقع بیماری، و از دعا کمک گرفتن، که همگی در زندگی فاطمه(سلام الله علیها) جلوه نموده است.

فاطمه(سلام الله علیها) تلاش فراوان برای تقویت جسم فرزندان داشتند، که آنها را انسان هایی ورزیده و قوی بار آورند. ایشان در زندگی خود سعی می نمودند روحیه انفاق و بخشش را در قلب کودکان خویش زنده نمایند و همیشه یتیم نواز و مردم دوست باشند. امام حسن(علیهم السلام) از مادر خویش شنید. آن شبی که فاطمه(سلام الله علیها) تا صبح برای همه دعا کرد و در پایان در جواب فرزندش به وی فرمود: یا بُنَیَّ اَلجارُ ثُمَّ الدّارُ.

یکی از نیاز های جسمی و روحی و روانی فرزند فراهم نمودن شرایط بازی برای اوست و به تعبیر روایات دینی، یک دوره از دوره های حیات و زیستن سالم برای یک انسان، دوران بازی و بازیگری اوست.

امام صادق(علیهم السلام) می فرمایند: «دَع اِبنِکَ یَلعَبُ سَبعَ سِنینَ وَ یُؤَدّب سَبعَ سِنینَ وَ اَلزِمهُ نَفسَکَ سَبعَ سِنین فَإِنْ اَفلَحَ وَ اِلّا فَإنَّهُ مَن لا خَیرَ فیهِ[39]؛ فرزند خود را تا هفت سال اول برای بازی کردن آزاد بگذار، آن گاه هفت سال در تربیت او جدیّت کن و هفت سال با خود همراه کن تا واقعیت زندگی را دریابد.»

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند:« اَلوَلَدُ سَیِّدٌ سَبعَ سِنینٍ، وَ عَبدٌ سَبعَ سِنینٍ وَ وَزیرٌ سَبعَ سِنینٍ[40]» فرزند در هفت سال اول آقا است(یعنی هرچه گفت به حرفش کن و اطاعت کن تا در او عقده ای وجود نداشته باشد) و در هفت سال دوم تو آقا هستی و او بنده ( و باید او را ملزم کنی که از تو اطاعت کند و باید در این سن تمام وقت خود را برای تربیت او به کارگیری و اصول زندگی را به او بیاموزی) و در هفت سال سوم وزیر است و( باید او را با خود همراه کرده در کارها از او مشورت بگیری و با او همراه شوی ولی تو خود آقایی و تصمیم نهایی با توست.)

البته تسلیم محض در هفت سال اوّل مراد نمی باشد، بلکه در برابر خواسته های معقول او باید تسلیم بود. در کودکی فرزند، باید با او همبازی شد و با او رفیق شد، تا فرزند احساس کند والدین برای او ارزش قائل هستند. فاطمه(سلام الله علیها) با وجود اینکه در محیط دور از فرهنگ و دور از تمدن عرب زندگی می کرد، ولی وی همیشه با تمدن و با فرهنگ بود، و با کودکان خویش بازی می نمود و با این کارشخصیت کودک را تقویت نموده، آنان را به تحرک واداشته و از طریق بازی نیروی خلاقیت و ابتکار را در آنان شکوفا نموده و محیط شادی را برای آنان فراهم می نمود. فاطمه(سلام الله علیها) به این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ و حرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد؛ بنابراین باید از کلمات و جملات مناسبی استفاده نمود، به علاوه باید در قالب بازی و شوخی، شخصیت کودک را تقویت نموده، او را به داشتن مفاخر و ارزش های اکتسابی تحریک و تهییج نمود.

فاطمه(سلام الله علیها) با حسن کوچک خود در حیاط خانه بازی می کرد، او را روی دست بالا و پایین می انداخت و می فرمود:

« اَشبِه اَباکَ یا حَسَن وَاخلَعْ عَنِ الحَقّ الرَّسنِ

وَاعْبُد اِلهاً ذامِناً وَلا تَوال ذَالإِحَن»[41]

(حسن جان! مانند پدرت باش و ریسمان ظلم و ستم را از گردن حق باز کن و خدایی را بپرست که صاحب نعمت های بی شمارست و هرگز با افراد ستم پیشه و کینه توز دوستی نکن.)

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در عرصه اجتماع و سیاست و سخنوری

حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مسائل سیاسی و اجتماعی یک انسان ممتاز بود. اگرچه وی در شرایط عادی یک بانوی پرده نشین و دور از مردان بیگانه زندگی می کرد و نمی خواست، یک مرد نابینا در کنار او بنشیند ولی با افراد مخصوصی که به اهل بیت نزدیک بودندو در ولایت مولای متقیان تلاش می کردند، ارتباط نزدیک داشت.

امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:«اِنَّ فاطِمَه کَانَت تَأتی قُبوُرالشهداءِ فِی کُلِ غَداهِ سَبَّ فَتَأَنّ قَبرَ حَمزَهِ وَ تَتَرَحَّمَ عَلَیهِ وَ تَستَغفِر لَهُ[42] ؛ فاطمه(سلام الله علیها) هرهفته روزهای شنبه به احد می آمد و قبور شهداء را زیارت می کرد و در کنار قبر حمزه می ایستاد و برای وی دعا می کرد و استرحام می نمود.»

در فرهنگ اسلامی شیعیان، حضرت زهرا(سلام الله علیها) به عنوان فدایی و حامی ولایت لقب گرفته اند، زیرا زیباترین جلوه پاسداری از حریم ولایت را به تصور کشیدند. همو که پهلویش در این راه شکست و محسنش سقط گردید،[43] اما لحظه ای از یاوری ولی امر خویش دست نکشید. خطبه ای تاریخی ایراد کرد، که نه تنها سیاست بازان و حکومت طلبان آن روز را هدف قرار داده بود، که ضربه هشدار دهنده ای است، برای تمامی وجدان های آگاه و اندیشه های بیدار جوامع که در تمامی زمان‌ها و مکان ها و نیز تمامی حکومت داران و سیاست شناسان اسلامی، در تمامی طول تاریخ مفید است و آنان را به قضاوت و دادرسی فرا می خواند و بهترین حجت و روشن ترین سند را در اختیار ملت های مسلمان قرار می دهد تا همواره محک و معیاری در دست داشته باشند و از طریق آن، حق و باطل را بشناسند. [44]

زهرا(سلام الله علیها) به پدرش به عنوان رسول الله و همسرش به عنوان ولی الله خدمت می کرد. این بار در کنار امیرالمؤمنین (علیه السلام) به همراه حسنین تا چهل روز پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)، به در خانه های مهاجرین و انصار می رفت و آنان را درغصب خلافت، توسط حکومت وقت هشدار می داد.[45]

سقیفه نطفه گاه بدعتی شد که تمام بدعت گذاری ها در اسلام به پشتوانه آن قد علم کردند؛ امروز نیز در جمهوری اسلامی ایران، از سوی برخی نویسندگان سخن هایی می شنویم که گویی می خواهند تاریخ را تکرار کنند و شعار دهند که حقانیّت و مشروعیت هر حکومتی در گرو انتخاب و خواست مردم است. علی(علیه السلام) نیز مشروعیت حکومتش را به خواست و بیعت مردم می دانست و قبل ازکه مردم به علی(علیه السلام) رجوع نمایند، خلافت حق خلفای سه گانه بود. گویی بخّ بخّ روز غدیر را فراموش نموده بودند. این نویسندگان، دست به ترور شخصیت علی(علیه السلام) زده اند تا بتوانند ولایت فقیه را زیر سئوال ببرند. ما مسلمانان باید مانند فاطمه(سلام الله علیها) به پا خیزیم و با استدلال های آهنین مشت محکمی بر دهان یاوه گویان زنیم، مبادا سقیفه ای دیگر تکرار شود.

امام رضا(علیه السلام) در سرزنش منکران ولایت می فرمایند:«وَ رَغِبُوا عَن اِختِیارِالله وَ اِختیارِ رَسُولِهِ اِلی اِختیارِهِم وَالقُرآنُ یُنادِیهِم وَ ما کانَ لِمؤُمِنٍ وَ لا مُؤمِنَهٍ وَ اِذ قُضِیَ اللهُ وَ رَسولُهُ اَمراً اَنْ یَکوُنَ لَهُمُ الخِیَرَهُ مِنْ اَمرِهِم[46]؛ اینان از اختیارخدا و رسولش، روی برگردانده و به سوی خواست خویش روی نهاده اند در حالی که قرآن نایشان می کند که هیچ مرد و زن با ایمانی را حق آن نباشد، که چون خدا و رسولش امری را مقرر دارند، چون و چرا و اختیاری از خویش روا دارند.»

اینها با آیه ولایت چگونه کنار می آیند. اینها مانند سقفیان که گویی اصلا بخّ بخّ چندماهه پیش خود را در غدیر به فراموشی سپرده بودند و گویی اصلا غدیری نبوده و آیه ولایتی نبوده است؛ اینها هم همان راه را می روند.

فدک فاطمه (سلام الله علیها)

تبلیغات دشمنان تا آنجا پیش رفت که سعی کردند قضیه فدک را طوری جلوه دهند که فاطمه(سلام الله علیها) به خاطر دلبستگی به یک باغ، آنقدر اعتراض کرد و فریاد زد و چون کار به جایی نرسید و حقّش پایمال شد از اندوه دق کرد و باز کار به جایی رسید که کلا منکر ملکیت حضرت شدند.

به خدا سوگند فاطمه(س) هیچ علاقه ای به فدک نداشت و ذره ای دلبستگی به دنیا در وجود او نبود.

فدک سرزمینی آباد در شمال مدینه که شامل نخلستان هایی پربار و باغ هایی بی شمار بود. در سال هفتم هجرت به تصرف رسول اکرم(صلی الله علیهو آله وسلم)درآمد و و با نزول فرشته وحی مبنی براینکه باید این سرزمین به ملکیت فاطمه(سلام الله علیها) درآید، سند ملکیت فدک به عنوان اعطایی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) توسط علی(علیه السلام) تنظیم و در حضور مردم به فاطمه (سلام الله علیها)تقدیم شد و در همان مجلس، اولین درآمد فدک را به فاطمه (سلام الله علیها) بخشید و حضرت آن را بین مردم تقسیم نمود.

از آن تاریخ، دختر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به تنهایی اداره امور فدک را به دست گرفته و مالک آن سرزمین گردید.[47]

دشمنان ولایت برای اینکه امامت، پشتوانه مالی نداشته باشد و ذهن مردم از غصب خلافت رویگردان شود، با نقشه قبلی دست به غصب فدک زدند. آنها می دانستند فدک، بعد اقتصادی خلافت بود و خلافت بعد سیاسی فدک. غاصبان می دانستند که امام برحق، با وجود فدک خانه نشین نمی‌شود و فدک سندی بر اثبات حق ایشان است. فاطمه (سلام الله علیها) برای حفظ دین مطالبه فدک نمود وگرنه بنا به فرموده مولای متقیان علی(علیه السلام) اهل بیت کجا و چشم داشت به فدک کجا؟ این مطلب را در طی مالکیت چهارساله فدک به اثبات رساندند که هرگاه درآمد صدوبیست هزار دینار طلای فدک، به آنان تسلیم می شد، به اندازه ضرورت بر می داشتند و بقیه را بین فقراء تقسیم می کردند.1

فاطمه(سلام الله علیها) با تنی خسته و مجروح از قضیه گرفتن بیعت از علی(علیه السلام) و دفاع این بانو از چراغ امامت، وارد صحنه می شود و به مسجد آمده و طرح دعوی می نماید. ایشان با استدلال هایی محکم اعم از مالکیت و در دست بودن سرزمین و سپس به بخشش و هدیه و در آخر به ارث متوسل می شود و ابوبکر را قانع می نماید. ولی ابوبکر با بهانه های واهی سرباز می زند ولی در آخر تسلیم شده و قباله را می دهد که باز در بین راه منزل، عمر قباله را گرفته و چنین استدلال می‌کند، که شهادت علی(علیه السلام) در قباله، به دلیل اینکه ذی نفع است، پذیرفته نیست.

فاطمه(سلام الله علیها) خطبه ای ایراد نمودند که در آن درس خداشناسی و پیامبرشناسی و قرآن شناسی و تعلیمات اسلامی جلوه می نمود. حضرت دوران جاهلیت را به یاد مردم آورد و خدمات اسلام را برایشان بازگو نمود و سپس به حوادث بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و تلاش منافقان برای محو اسلام پرداخت و سپس به گروه انصار و اصحاب اتمام حجت نمود و آنان را تهدید به عذاب الهی نمود.

در این خطبه، حضرت کلام خود را به آیه آرایی مزیّن نموده بود، زیرا منافقان شعار می دادند که قرآن نزد ما است و ما را کافی است و با این خطبه نشان داد، که شعار می دهید. فاطمه (سلام الله علیها) نگران خود نبود، نگران امت اسلامی و آینده اسلام بود. او در حال سقط جنین با تنی مجروح، کلمه ای از درد جسمی نگفت و هرچه گفت از برای دین گفت و درد اصلی او، درد دین بود.

فاطمه(سلام الله علیها) با این خطبه بیان نمود که در مصالح عمومی مردم، نه تنها سکوت روا نیست بلکه فریاد اعتراض سردادن و انتقاد کردن و مردم را بیدار نمودن یکی از واجبات دینی به شمار می رود.

فاطمه(سلام الله علیها)با این خطبه نشان داد که اسلام دین خشونت نیست، او آگاهی داد، تبیین نمود، فرصت داد و در آخر که از جهل بیرون آمدند، از آنها تقاضای جنگ می نمود.

این خطبه سرشار است از نکات اخلاقی و فضیلت ها، که حضرت در قالب شخصیت علی(علیه السلام)، به انسان ها چگونه زیستن را می آموزد. فاطمه(سلام الله علیها) با سخنان خویش متذکر می‌شود، گذشته نیک شرط نیست تداوم شرط است، چه بسا شیطان آینده را خراب نماید. پس نباید هرگز مغرور شد. فاطمه(سلام الله علیها) برتری طلبی، ظلم، دنیا دوستی را عاملان انحراف معرفّی می‌نماید و متذکر می شود، که شیطان گام به گام وارد وجود شما می شود و گذشته تان به حالتان سودی نمی بخشد چون آینده را خراب نمودید و مواظب باشید که مرتجع نشوید. جمله به جمله سخنان حضرت، درس زندگی برای بشریت است، باید مرد درس گرفتن و عمل به آن بود.


منابع و مآخذ

* قرآن، ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی.

* نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، چاپ هفتم، قم، انتشارات مشرقین، دفتر انتشارات اسلامی، 1379.

  1.  انصاری، عذری، جلوه های رفتاری حضرت زهرا(سلام الله علیها): چاپ پنجم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1374. 
  2.  اربلی، علی، کشف الغمه فی معرفه الائمه(علیهم السلام): بیروت، دارالاضواء، 1405. 
  3.  بابازاده، علی اکبر، تحلیل سیره فاطمه زهرا(سلام الله علیها): چاپ اول، تهران، انتشارات امام عصر(عجل الله فرجه)، 1380.
  4.  بنوات، گری، زنان از دید مردان: ترجمه محمدجعفر پوینده، تهران، انتشارات جاهی، 1377.
  5.  جعفری، مهدی، مسند فاطمه(سلام الله علیها):(مجموعه سخنان حضرت زهرا(سلام الله علیها)) چاپ دوم، موسسه تحقیقاتی فرهنگی جلیل، 1373. 
  6.  حرعاملی، محمدحسین، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه: قم، مؤسسه آل البیت، 1409 ه.ق جلد 15و... .
  7.  حسون، محمد، اعلام النساء المؤمنات: تهران سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، انتشارات اسوه 1369. 
  8. دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، بندگی راز آفرینش(شرح خطبه زهرا(سلام الله علیها))، چاپ دوم، قم، انتشارات کتابفروشی داوری، 1398هـ.ق،جلد اول.
  9. رحمانی همدانی، احمد، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) شادمانی دل پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم): مترجم سیدحسن افتخار زاده، چاپ دوم، تهران، انتشارات بدر، 1375.

10. زیبایی نژاد، محمدرضا- محمدتقی سبحانی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام: چاپ دوم، قم، انتشارات نصایح، 1382.

11. صالح کرمانی، محمدرضا، زندگانی چهارده معصوم(علیهم السلام): چاپ دوم، قم انتشارات انصاریان 1370.

12. شیخ صدوق، ابن بابویه قمی، خصال: مترجم سیداحمد فهری زنجانی، چاپ دوم، تهران انتشارات علمیه اسلامیه 1408هـ.ق.

13. صفری چافی، حلیمه، الگوهای رفتاری حضرت زهرا(سلام الله علیها): چاپ دوم، قم انتشارات مشهور، 1383.

14. طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، تفسیرمجمع البیان: مترجم محمدرازی، تهران انتشارات فراهانی، 1358 ،جلد 8 و10و... .

15. طوسی، ابوجعفر(شیخ طوسی)، تهذیب الاحکام: چاپ چهارم، تهران دارالکتب الاسلامیه، 1365.

16. علوی، عادل، النفحات القدسیه فی تراجم اعلام الکاظمیه: قم،مؤسسه الاسلامیه العامه التبلیغ و الارشاد، 1378.

17. قائمی، علی، نظام حیات خانواده در اسلام: چاپ هفتم، تهران انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان، 1378.

18. کلینی رازی، ابوجعفر، الکافی: چاپ چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه 1365 جلد 1و2و3و5و6و... .

19. مجلسی، محمدباقر، جلاء العیون: قم انتشارات سرور، 1373.

20. (...،...)، بحارالانوار الجامعه لدرر الاخبار الائمه الاطهار(علیه السلام): تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362، جلد 3، 43، 68، 98، 83 و ... .

21. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب: قم، انتشارات صدرا، بی تا.

22. (...،...)، نظام حقوق زن در اسلام: چاپ چهل و دوم، تهران انتشارات صدرا، 1385.

23. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه: با کمک همکاران، چاپ سیزدهم تهران دارالکتب السلامیه، 1375، جلد های 23 و 27.

24. موحدی ابطحی اصفهانی، محمدباقر، عوالم العلوم و المعارف: قم مؤسسه الامام المهدی(عجل الله فرجه) 1371، جلد 19.

25. نصیری، بدرالدین، زندگانی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و زندگانی خدیجه(سلام الله علیها) با حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم): چاپ چهارم، بی جا و بی تا.

26. نوری، میرزاحسین(محدث نوری)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم انتشارات مؤسسه آل البیت، 1408 هـ.ق، جلد 14.

27. نوری همدانی، جایگاه بانوان در اسلام، قم انتشارات مهدی موعود، 1382.

28. نیلی پور، مهدی، فرهنگ فاطمیه( الفبای شخصیتی حضرت زهرا(سلام الله علیها))، اصفهان انتشارات مرکزفرهنگی شهید مدرس، 1380.

29. ویل دورانت، لذات فلسفه : ترجمه عباس زریاب خویی: چاپ شانزدهم بی جا انتشارات کتیبه، 1383.

30. همایونی، علیویه، عشق ذوی القربی: اصفهان، انتشارات گلبهار، 1382.

31. (...،...)، زن مظهر خلاقیت الله: اصفهان، انتشارات جواهری، 1382.

نظرات 2 + ارسال نظر
HH2 جمعه 1 شهریور 1392 ساعت 12:00

دمت گرم

علی جمعه 1 شهریور 1392 ساعت 11:53

خسته نباشی برادر

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.