یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)
یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)

عفاف،حجاب در سیره حضرت فاطمه (س)

 

چکیده 

   «حجاب و عفاف»در قاموس بشری، واژه های آشنایی هستند که در گذر زمان از سنت به سوی مدرنیته، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است. در این میان مردان و زنان (به خصوص زنان) در مسیر تند باد حرکت به سوی مدرنیسم، در معرض برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی قرار گرفتند تا در توسعه سرمایه داری نقش خویش را ایفا کنند. اما با گذر زمان از هویت و شخصیت و ماهیت خود بیشتر دور شدند، و در یک حرکت جدید با بازگشت دوباره به سوی منیت خویش و توجه به سرشت و طبیعت و احتیاجات حقیقی خود را، در میان معنویت، هویت خویش را در «عفاف و حجاب» جستجو کردند. نگاهی به مبانی «حجاب و عفاف» که برخاسته از حقایق دین و در افق بالاتر از عالم ماده تدوین و تبیین شده است، در عصر برهنگی، تنها پاسخ مثبت و حقیقی به نیازهای درونی و بازگشت به گرایش های فطری جامعه انسانی است که سلامت، امنیت، معنویت و کمال را در خانواده و اجتماع میسر می سازد؛ و این انتخاب تنها راه رسیدن به کمال و سعادت الهی است، مبانی، ریشه و راه های این حقیقت را می توان از بطن قرآن و روایت های اصیل اسلامی و الگو قرار دادن فاطمه زهرا(س)به دست آورد. از این رو برای بررسی جنبه های مثبت حجاب که سلامت فرد و جامعه را در بردارد و طرح مسائل بد حجابی و مقابله با آن در این مقاله مفهوم حجاب، اهمیت حجاب در نظر حضرت فاطمه(س)، مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن، هدف و فلسفه حجاب و حجاب در عصر کنونی از جمله مواردی است که مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این مقاله با روش اسنادی و مرور کتابخانه ای پیرامون اهمیت و جایگاه حجاب از نظر حضرت زهرا(س) تهیه و ارایه گردیده است.

بیان مساله

موضوع حجاب از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است و کتابها و مقالات متعددی در این زمینه تدوین شده است ولی تاثیر روانی آن بر خود زن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله در صدد آن است تا با بررسی حجاب از دیدگاه فاطمه ی زهرا (س)، توسط مربیان و مسئولان فرهنگی جامعه بینش تازه ای در باره تاثیر روانی حجابی و عفاف به زنان و دختران ارائه دهد.

زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه نقش مهمی در ایجاد و گسترش عفت، پاکدامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارند. بطوریکه سلامتی فکری و روانی زنان سلامتی نیمی از جمعیت هرجامعه را شامل می شود. که در صورتی که خلاف این باشد سلامتی نیم دیگر را نیز به خطر می اندازد. اما متاسفانه ما روز به روز شاهد نامناسب پوشش زنان و بد حجابی و بی حجابی در جامعه اسلامی خود هستیم. اگر زنان در زندگی روزمره خود و در کوچه و خیابان و محل کار و تحصیل احساس امنیت نکنند و همواره در ترس و دلهره باشند بتدریج دچار اضطراب می شوند و از نظر روحی و روانی ضربه می بینند. در صورتی که می دانند در بسیاری از موارد مسائل ایجاد شده برای آنها ناشی از بدحجابی و بی حجابی آنان نشات می گیرد ولی عطش آنها به خود نمایی مانعی در برابر حفظ حجاب آنها قرار می گیرد و به تبع آن خطر برای آنها فزونی می یابد. طرح مسئله حجاب در جامعه و مطرح نمودن شیوه و روش حضرت فاطمه(س) و سایر زنانی که الگوی راستین جامعه اسلامی بوده و هستند می تواند تلنگری بر پیکره ی پیله بی حجابی و بدحجابی زنان جامعه و هشداری به افراد باشد که باید تعداد برنامه های فرهنگی را مطابق با افزایش جمعیت افزایش داد. پس چه زیبا و مناسب و مفید است که همزمان با ولادت و شهادت پیشوایان دین چنین همایش هایی برگزار گردد. که این خود نمونه ی ارزشمندی از یک کار فرهنگی در جامعه می باشد.

اهمیت و ضرورت موضوع

اهمیت بررسی این موضوع روشن است زیرا اولاً حجاب و پوشش زن یکی از محکمترین سنگر هایی است که مسلمانان بویژه جوانان را از فساد و فحشا حفظ می کند و سد آهنین در برابر نفوذ و تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام است. به همین دلیل همانطور که رهبر فرزانه انقلاب بارها فرموده اند، بر همه ما تکلیف است در مقابل این تهاجم همه جانبه هوشیار باشیم و با آن مقابله کنیم. بر اثر بی حجابی و برهنگی، فساد چنان گسترش می یابد که دختران و پسران در خانواده خود هم در امان نباشند و زن که مظهر عاطفه و اخلاق است، عامل قساوت، بی رحمی، فساد، قتل، آدم ربایی، و تجاوز به عنف می شود. معرفی الگویی ایده آل و الگو قرار دادن آن مهمترین تاثیر را میتواند بر جامعه ی زنان خصوصا نسل جوان جامعه ی امروزی داشته باشد. تنها الگویی که در هر عصری از هر نظری الگو بوده و می تواند سرمشق زنان ما باشد حضرت زهرا (س) می باشد.

مفهوم حجاب

حجاب را از دو بعد لغوی و اصطلاحی می توان تعریف کرد که در بعد لغوی در ساده ترین تعریف حجاب به معنی پوشش و فاصله میان دو چیز معنا شده است؛ چنان که ابن منظور می نویسد «حجاب به معنای پوشانیدن است و اسم چیزی است که پوشانیدن با آن انجام می گیرد و هرچیزی که میان دو چیز، جدایی می اندازد، حجاب گویند و هر چیزی که مانع از چیز دیگر شود او را حجب نموده است. (کی منش، 1378)

و در کلامی دیگر خداوند منّان می فرماید: «میان ما و شما حاجز و فاصله ای در نحله و دین وجود دارد، نیز بدین معنا به کار رفته است.» (سوره فصلت، آیه 5)

کلمه ی حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله ی پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.( مطهری،1353)

قرآن کریم در داستان سلیمان، غروب خورشید را این طور توصیف می کند: «حَتّی تَورات بالحجاب» (سوره ص،:آیه 32 ) «تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد.»، پرده ی حاجز میان قلب و شکم را «حجاب» گویند. (مطهری، 1353)

در کتب لغت فارسی نیز برای واژه ی «حجاب» معنای مختلفی مانند: «پرده، ستر ، نقابی که زنان چهره ی خود را به آن می پوشانند، روی بند، برقع ، چادری که زنان سرتاپای خود را بدان می پوشانند.(معین، 1379 1367) آمده است. در کل بدیهی ترین تعریفی که می توان به آن اشاره کرد حجاب به معنی پوشش است. استعمال کلمه ی حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدیدی است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقهاء، کلمه ی «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند، کلمه ستر را به کار برده اند، نه کلمه ی حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه ی پوشش را به کار می بردیم، زیرا چنان که گفتیم معنی شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده ی زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام، این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. (مطهری، 1353)

مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن

در قرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد.
یکی از این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:« یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما» (ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است.)
جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
در سوره نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیش
تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی
توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می
تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که میتواند از لغزشها و گناههای روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی میکند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شدهاند.

هدف و فلسفه حجاب
هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیله‌ی تزکیه‌ی نفس و تقوا به دست می
آید.اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمیدانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطه‌ی جهالت و گمراهی بودند. هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دست‌یابی به تزکیه‌ی نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی همچون: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است.( مطهری، 1353)

حجاب چشم
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛30) ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم
ها را از نگاه ناروا بپوشند.

قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛31) ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.

حجاب در گفتارنوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛32) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.

حجاب رفتار
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه
ای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.
وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ(نور؛31) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می
شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه‌ی پوشش، نگاه، ‌حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله‌ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشه‌ی لغوی عفت نیز وجود دارد.
حجاب و عفت

دو واژه‌ی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک
اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش‌تری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش‌تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر در مواجهه با نامحرم میگردد.

حجاب زنان سالمند
قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می
دهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباسهای رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت میگوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباسهایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است.(نور؛60)علاوه بر رابطه‌ی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه‌ی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانهای از مرحله‌ی خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه‌ی مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است.
آیا حجاب مانع همه بزهکاری های اجتماعی است؟ با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبهه‌ی افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار می
دهند آشکار میگردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهم‌ترین و اساسی‏ترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می‌کند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزلهی سنگ بنای دیگر حجابها، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهنده‌ی رفتارهای اوست.البته، همانگونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همه‌ی مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمیتوان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود عفیف دانست؛ زیرا گفتیم که پوشش ظاهری یکی از علامتها و نشانههای عفاف است، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطه‌ی تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد. بعضی نیز رابطه‌ی عفاف و حجاب را از نوع رابطه‌ی ریشه و میوه دانسته‌اند؛ با این تعبیر که حجاب، میوه‌ی عفاف، و عفاف، ریشه‌ی حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته‌ و ظاهری است. از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف کرده و با تعابیری، مثل «من قلب پاک دارم، خدا با قلب‌ها کار دارد»، خود را سرگرم می‌کنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشه‌ی خود این نکته‌ی اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک می‌پروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوه‌ی ناپاکِ بی‌حجابی نخواهد شد.

اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا (س)

حجاب از نابینا

علی (ع) فرمود: نابینایی در خانه زهرا (س) وارد شد. حضرت خود را پشت پرده یا دیوار پوشاند. پیامبر (ص) فرمود: چرا با این که نابینا تو را نمی بیند، از وی حجاب می گیری؟ عرض کرد: اگر او مرا نمی بیند، من که او را می بینم و او نیز بوی مرا استشمام می کند. «فقال رسول الله(ص): اشهد انّک بضعة منّی» پیامبر(ص) در تأیید رفتار حضرت زهرا فرمود:گواهی می دهم که تو حقّاً پاره تن من هستی. از منظر فاطمه(س) گستره «حجاب» بسیار توسعه دارد حجاب گیری از نابینا و حسّ بویایی نابینا. این است که در مقابل یک چنین دیدگاه بلند اندیشانه، آن هم از ناحیه یک دختر جوان، جا دارد که پیامبر(ص) با زیباترین تعبیر، از فاطمه زهرا(س) تعریف می کند و بفرماید: «اشهد انک بضعة منی» ( خرازی،1386)

حجاب در تابوت و قبر

فاطمه ی زهرا(س) در امر «حجاب» و «عفاف خواهی» حتی برای پس از مرگ نگران و ناراحت بود، اسماء بنت عمیس نقل می کند: روزهای آخر زندگی حضرت زهرا(س) با او بودم، روزی مرا به یاد کیفیّت حمل جنازه توسط مردم انداخت، و با ابراز نگرانی فرمود: که چرا جنازه ی زن را روی تخته ای صاف می گذارند و بالای دست زنان و مردان حمل می کنند؟! قالت: «انی قد استقبحت ما یصنع بالنساء انّه یطرح علی امرأة الثوب فیصفها لمن رأی، فلا تحملینی علی سریر ظاهر، استرینی سترک اللّه من النّار».

من بسیار زشت می دانم که جنازه زنان را پس از مرگ بر روی تابوت سرباز گذاشته و بر روی آن پارچه ای می افکنند که حجم بدن را برای بینندگان نمایش می دهد مرا بر روی تابوت آن چنان نگذار و بدن مرا بپوشان که خدا تو را از آتش جهنم باز دارد.

اسماء بنت عمیس درجای دیگر می گوید:وقتی نگرانی حضرت زهرا(س) را دیدم که به امام علی(ع) فرمود:

«اوصیک یابن عمّ تتّخذلی نعشاً فقد رأیت الملائکة صوّروا صورته» وصیت می کنم به شما ای پسر عمو! که برای من تابوتی درست کنید، همان گونه که ملائک آن را به من نشان داده اند.

خدمت آن حضرت توضیح دادم: در سرزمین حبشه تابوتی برای حمل جنازه ها درست می کنند که بدن میّت را می پوشاند و سپس به وسیله ی چوب های تر و شاخه های نازک درخت، شکل و قیافه آن را ترسیم کردم.

حضرت زهرا(س) خوشحال شده فرمود: «اصنعی لی مثله استرینی سترک اللّه من النّار» برای من تابوتی مثل آن درست کن و مرا با آن بپوشان، خدا تو را از آتش دوزخ حفظ نماید.

در حدیثی از پیامبر(ص) آمده: پیامبر خدا از اصحاب پرسیدند: زن چیست؟ گفتند: موجودی است که باید پوشیده باشد. پیامبر خدا سؤال کرد: چه زمانی زن به خدا نزدیکتر است؟ اصحاب در جواب سؤال بازماندند. حضرت زهرا که مطلع شدند گفتند: «زن زمانی به خدا نزدیکتر است که در اندرون خانه بماند.»

پیامبر (ص) در تأیید سخن زهرا فرمود: فاطمه پاره تن من است » به هر حال، مسأله حجاب و عفت از نظر فاطمه (س) در تمام حالات و برای همیشه و در هر دو جهان مهم است.

در حدیثی آمده است: «قال ابوسعید:قال رسول اللّه (ص): اذا کان یوم القیامة نادی منادٍ ایّها النّاس غضّوا ابصارکم حتّی تمرّ فاطمة علی الصراط.»

معلوم می شود فاطمه ی زهرا(س) در قیامت هم از «حجاب و عفّت» ویژه ای برخوردار خواهد بود. شاید یکی از اسرار مخفی بودن قبر شریف این مادر مهجور، «حجاب جاودانه وی باشد از نامحرمان».تا نامحرمان برای همیشه تاریخ، حتی قبر حضرت را نبینند. این نکته جای دقّت بسیار دارد.

از نظر فاطمه زهرا(س) همان گونه که نظر و نگاه کردن به اندام نامحرم زنده حرام است، نظر و نگاه کردن به اندام نامحرم در تابوت هم حرام است. شنیدن صدای نامحرم و صداهای آلوده هم حرام است. برای کسی که حجابش همانند گوهر گران بها در صدف نهفته است، حجاب برتر و حجاب گیری در هر دو جهان برایش مهم است.( خرازی،1386)

به هر تقدیر برای یک الگوگیر و الگوپذیر، این سخنان و این درس ها چه پیامی دارد؟ بالأخره عده ی بسیار زیادی از انسان های آزاده ی جهان، دم از پیروی از فاطمه ی زهرا(س) می زنند، این ها چه درک و برداشتی از «حجاب فاطمه زهرا(س)» دارند؟ وظیفه یک انسان الگوپذیر چیست؟

اولیای خداوند که عمری او را اطاعت نموده اند و گام از دایره عبودیت بیرون ننهاده اند؛ شایسته تکریم و احترام میباشند، چه احترامی بالاتر از این که دعای آنان درباره بندگان گنهکار، امّا شایسته ی رحمت و مغفرت؛ مستجاب گردد. فاطمه(س) محبوب خداوند و واسطه فیض رسانی و رحمت به بندگانی که به واسطه ی گناهان در حجاب مستور شده اند، میباشد او به واسطه اراده ی حکیمانه خداوند که محبت و بخشش به بندگان است، انسانهای خاکی را از پستیها به اوج عزّت رسانیده و چون مادری مهربان با عشق به امت رسول خدا(ص) شیعیان و محبان ولایت را شفاعت نموده و از آبروی خویش در درگاه ایزدی مدد جسته و باعث نجات امت میگردد.
او کسی است که به هنگام ازدواج نیز نگران امت رسول خدا(ص) بوده و از پدر میخواهد که مهریه ی او را بخشش و شفاعت از شیعیانش قرار دهد، و این زیباترین جلوه ی محبت و مهربانی است که از سرچشمه زلال محبت الهی نشأت گرفته است. نیز فاطمه(س) با این حرکت زیبا یادآور روزی است که چشمها گریان و روحها پریشان خواهد بود و همه محتاج مدد و پناهگاه هستند، در چنین لحظاتی مشتاق دستگیری محبّین و آنهایی است که، ذرهای ایمان حقیقی داشته و ارتباط خود را با خداوند و اولیایش قطع ننموده اند و انتسابی از جهت ایمانی به او دارند. امام باقر(ع) فرمود: به خدا قسم همه شامل این شفاعت میشوند مگر کسی که کافر و منافق باشد و به این مقام شک کند و این همه به خاطر عظمت و شأن این بانوی بزرگوار بوده که خداوند او را شفیعه محشر قرار داده است.(
خرازی،1386)

حجاب در عصر کنونی

عده ای عصر کنونی را، عصر انقلاب ارتباطات و اطّلاعات نام نهادند، برخی عصر کنونی را «قرن دیوانه» نام نهادند. بعضی ها از عصر کنونی «عصر برهنگی» نام بردند. زیرا برهنگی و بدحجابی، در این عصر به اوج خود رسیده است. عدّه ای از زنان از مقام گران مایگی به مرحله فرومایگی فرو افتاده اند و همسان شیطان از مقام قرب، دورگشته. زلیخا گری در این عصر توسعه پیدا کرده است دیگر بعضی از زنان تنها در درهای بسته، به شکار یوسف و پیروان او اکتفا نمی کنند، بلکه به صورت پنهان و پیدا، از زمین و هوا، از خشکی و دریا، از چپ و راست، در داخل و خارج، در کاخ و کوخ، در شهر و روستا، در خلوت و جلوت به دنبال شکار یوسف ها و پیروان وی هستند.

زنان هرزه و الگوگیر از زلیخاهای زمان، دیگر تنها به عرضه کردن خود به فرد یا افراد خاص بسنده نمی کنند، بلکه برای عرضه کردن خود، در آگهی های تلویزیون، فیلم های ماهواره ای و البته اینترنت، و فیلمهای ویدئویی و رایانه ای، در نقش های لباس و ظروف، در مطبوعات و پوسترهای تبلیغاتی و انتخاباتی، در خیابان ها... هم ظاهر می شوند و خودشان را به رایگان بر همگان عرضه می کنند. عرضه ای ارزانتر از هر کالا.

انسان مسلمان و دین باور در چنین عصری چه باید بکند؟ وظیفه ی زنان و مردان مسلمان چیست؟ برای پیشگیری و درمان بیماریهای روانی از جمله مُد پرستی، چشم چرانی و نظر بازی و شهوت رانی، بی حجابی و برهنگی و... راهی جز تقویت باورهای دینی وجود ندارد و تقویت باورهای دینی و کسب معرفت دینی هم از لابلای کتاب های آسمانی همانند قرآن شریف کتاب دینی مانند نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، رساله عملیه، و... هم چنین از لابه لای سخنان معصومان(ع) و توجّه به سیره عملی آن ها، الگو قرار دادن زهرای مرضیه (س) در رعایت حجاب، از لابه لای نصایح پدر و مادر، معلمان و اساتید، دینداران و دردمندان، از لابه لای بیانات مراجع دینی، مقام معظم رهبری و مسؤولین امور فرهنگی و... باید فرا گرفت. تقویت باورها و معرفت دینی یک شبه به دست نمی آید. سالها زحمت می خواهد. باید استاد دید و زانوی شاگردی به زمین زد و...( بیرقی، 1377)

نتیجه گیری

یکی از مشکلات دنیای امروز کوچک شمردن اصول عفاف و حجاب و حرکت کردن در جهت سهل کردن و ناچیز شمردن اهمیت آن و جنبة تجاری و تبلیغاتی دادن به آن است. که این امر باعث به وجود آمدن مسائل و مشکلات متعددی به ویژه در حیطة اجتماعی و خانوادگی همچون طلاق، از هم پاشیدگی خانواده‌ها، اداره خانواده به صورت تک والدی، گسترش بیماریهای مقاربتی به ویژه ایدز، افزایش بیماریهای روحی و روانی، از بین رفتن حرمت و کرامت انسانی زنان، گسترش کودکان نامشروع و جامعه ستیز، رواج فیلمهای پورنوگرافی، از بین رفتن ارزشهای اخلاقی، گسترش روابط جنسی پرهزینه برای فرد، خانواده و جامعه، کاهش تمایل به تشکیل خانواده و به طور کلی به خطر انداختن سلامت فرد و در نهایت سلامت جامعه شده است.که ریشه تمامی این موارد به گونه ای به بد حجابی و بی حجابی بر می گردد. برای اجتناب از گرفتار شدن به چنین پیامدهای لازم است ارزشهای اخلاقی همچون عفاف و حجاب در نسل جدید نهادینه کرد. فرامین الهی از جمله حجاب هم از مرحله صحت تا مرحله قبول، دارای درجات و مراتبی است که حداقل آن، شرط تمامیت است که در «حجاب خمار» جلوه گر می شود و حد کمال آن در جامعیت ابعاد پنج گانه حجاب قرآنی «جلباب» به تجلی می آید. این امر نشان دهنده این است که در دین مبین اسلام با طرح و تأکید حجاب به تمام جوانب شخصیت زن و مرد در اجتماع توجه کرده است و با توجه به آن حجاب را به صورتی متعادل و متناسب مطرح نموده است تا جامعه ای سالم و به دور از فساد داشته باشیم تا انسان های به ما هو انسان بتوانند در کمال مصونیت و امنیت به کارکردها و نقش های خویش بپردازند و سیر کمال و سعادت را با پیروی از دستورات و مبانی دینی درجامعه بشری با لطافت معنوی و کمال حقیقی تجربه کنند. داروهای معنوی درمان و یا پیشگیری این گونه بیماری ها، متعدد و متنوع است مسجد، نماز، روزه، نیایش با خدا، کتاب و مطالعه، شناخت و...از جمله بحث های روان شناسی هستند که به عنوان داورهای معنوی ارائه می کنند و نسخه می پیچند. الگوگیری در این راستا، بسیار تأثیر گذار است. به ویژه اگر شخص الگو، شخصیت ممتازی بوده و از ویژگیهای بزرگی برخوردار باشد. الگوگیری از «حجاب» فاطمه زهرا(س) بسیار نقش آفرین و تأثیر گذار است و می تواند جنبه هدایتگری بسیار بالایی داشته باشد.اگر کارهای (الگو خیلی بزرگ و دقیق و عمیق است) یک پیرو چه باید بکند؟ همگامی و همسانی با الگو و معشوق، شرط اوّل آن پیروی و الگوپذیری است و این خیلی مهم است و حتماً باید به صورت کاربردی درآید. خلاصه اجمالی از حجاب حضرت زهرا(س) که برشمرده شد یک بعد از ابعاد چندگانه این شخصیت جهانی است که دارای درس ها و پیام های بزرگ است.اقدام مسئولین امر، نیروهای مؤمن و انقلابی در امر به معروف و نهی از منکر و برخورد با مظاهر فساد امید است با درایت و اجرای فرامین الهی و الگو قرار دادن شیوه و سنت حضرت زهرا(س) و با تقویت باورهای دینی بدحجابی از جامعه اسلامی ریشه کن شود.

منبع:http://emamemobin.com

نظرات 1 + ارسال نظر
بسیجی پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 ساعت 17:06

سلام برادر
خیلی وبلاگ قشنگی داری

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.