یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)
یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)

اسوة قائم (عج) فاطمة الزهرا (س)

  

یا فاطر السّموات و الارض

نامش را که خواندیم عظیم بود و زیبا.آنقدرعظیم که به راحتی نمی‌توانستیم قلم بدست بگیریم و از او بنویسیم.امّا چشمانمان را بست و دستانمان را گرفت و نفهمیدیم که چگونه شد که نوشتیم.

از اسوه بودنش، همان که امروز گمشده‌ی همه‌ی ما است در کار، زندگی، اطاعت از خدا، لذّت در دنیا،کسب و کار و خلاصه همه چیز.پس خواستیم از محضر حضرتش که یاری دهند ما را در بیان خصائص وجودشان، در بیان اینکه چرا حجت عصر ما که خود اسوه‌ی به تمام معنا است، مادرشان حضرت زهرا (س) را به عنوان اسوه معرفی و معیّن می نمایند.

و بنای این نوشتار بر مبنای این کلام حضرت ولی عصر (عج) شکل گرفته که فرموده اند:

«فی ابنة رسول اللّه لی اسوة حسنه»

«در دختر رسول خدا برای من بهترین الگوست.»

و این نوشتار گوشه ای از وجود حضرت است برای اینکه محضرش را بهتر و بیشتر بشناسیم.

در زندگی فردی،هر کس نیاز به الگو دارد. چه در کودکی چه در میانسالی، حتّی بعضی مواقع در پیری نیز چنین نیازی احساس می شود و چنانچه این نیاز به موقع برآورده نشود، انسان احساس خلأ می‌کند و در زندگی با سختی های عدیده ای رو به رو می شود.

امروز نسل جوان ما نیاز به الگویی مناسب و پسندیده دارد که با مراجعه به کتاب ها، احادیث، روایات و آیات به این نتیجه رسیده‌اند که از هر منظر معصومین بهترین الگوها می باشند و در بین معصومین فاطمه زهرا (س) الگویی کامل و بارز است.

حال ممکن است فرد مقرضی پیدا شود و ادعا کند که با چه سندی و یا چه اساسی دختر پیامبر آخر را اسوه قرار می دهید؟

در جواب چنین سؤالی ما نیز چنین می گوئیم: با توجّه به آیات قرآن و بررسی آن اینگونه در یافت می‌شود که رسول ما محمّد مصطفی (ص) یک اسوه معرفی شده است.

«لقد کان لکم فی رسول اللّه اسوة الحسنة»[1]

«البتّه شما را در اقتدای به رسول خدا سرمشق و الگوی نیکویی است.»

پس با توجه به حدیثی از رسول اکرم (ص) :

«فاطمه بضعة منی فمن أغضبها أغضبتنی»[2]

«فاطمه پاره تن من است.هر کس او را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است.»

چنانچه منصفانه قضاوت کنیم با توجه به اینکه فاطمه (س) جزئی از وجود پیامبر است. با اسوه بودن کل «رسول اکرم (ص)» پس جزء «فاطمه زهرا(س)» هم اسوه می باشد؟

این اسوه و الگو چنان محکم و متین می باشد که با هیچ گفته ای نمی‌توان آنرا خدشه دار کرد.

در تثبیت این گفته ما را همین بس که:

روزی پیامبر با ما نماز صبح را به جای می آورد.پس از نماز روی مبارکش را به سوی ما گردانید و فرمود: ای جماعت مسلمین هر کس که آفتاب را از دست دهد، پس باید به ماه تمسّک جوید و در فقدان ماه دست به دامن زهره شود و اگر زهره را نیابد به دو ستاره فرقدان پناه آورد. از پیامبر سؤال شد که یا رسول اللّه منظور از آفتاب، ماه، زهره و ستاره فرقدان چیست؟ فرمود: من آفتابم، علی ماه است و فاطمه زهرا (س) ستاره زهره است و منظور از ستاره فرقدان (ستاره نورافشان) حسنین هستند.

آنان با کتاب خدا دودستاویز هستند و همواره به هم پیوسته‌اند و هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند.[3]

طی سالها و دوران پس از فاطمه(س) سایر ائمه نیز از ایشان پیروی می نموده‌اند و چنانچه نسل امروز ادعا کند که انسانی از هزار و چهارصد و اندی سال قبل برای ما به عنوان الگو قابل قبول نیست می توان با رجوع به گفته ی مهدی موعود (عج) که امام حاضر و زنده ما می باشند خط بطلان به این گفتار کشید.

قال المهدی(عج):

« در دختر رسول خدا (ص) برای من بهترین الگوست. »

با توجّه به احادیث اگر عملکرد فردی حضرت مهدی (عج) دقّت نظر داشته باشیم به عینه مشاهده می کنیم که حضرت نه تنها در سخن بلکه در اعمال و حالات نیز به فاطمه زهرا (س) اقتدا کرده‌اند.

به روایت از امام حسین:

«تعرفون المهدی با السکینة و الوقار و بمعرفة الحلال و الحرام و بحاجته الناس الیه و لا یخحتاج الی احداً»

«حضرت مهدی (عج) را با سکینه و وقار، شناخت حلال و حرام، نیازهمگان به او و بی نیازی او از همه خواهید شناخت.»

که فاطمه (س) نیز دارای این خصائص می باشد و در عین کمک به مردم از مردم بی نیاز بود.

در جایی دیگر از امام صادق (ع) روایت شده است :

«المهدی خاشع للّه»

«مهدی (عج) در برابر خدا خاضع است.»

و در خشوع فاطمه همین بس که شب تا صبح در برابر خدا روی پا ایستاده و عبادت او را می کند.

در مورد بعدی باز به فرموده ی امام صادق(ع):

«یکون أولی باالناسّ و أنفسهم و أشفق علیهم من أبائهم و امّهاتهم و یکون أشّد الناسّ تواضعاً للّه عزّوجل»

«مهدی (عج) برای مردم از خودشان اولی تر و از پدر و مادرشان مهربانتر و در برابر خدا متواضعتر است.»

که اگر با رفتار فاطمه(س) مقایسه کنیم می بینیم که فاطمه نیز همچون فرزندش به فکر شیعیان بود و مهر خود را شفاعت آنان قرار داده است.

مورد چهارم به گفته ی امام صادق این است که:

«فی العلم و استجابة الدّعوه»

که این دو مشخصه در وجود فاطمه(س) به وضوح مشاهده می شود.

با توجّه به روایات فوق به یک نکته پی می بریم که بسیار حائز اهمیّت است نکته مورد نظر این است که چنانچه می دانیم خاتم ما در رفتار،کردار فردی و اجتماعی خود از مادرش فاطمه زهرا (س) پیروی می‌کند و ما نیز چنانچه از قائم آل محمّد و چه از مادرش پیروی کنیم، خط مشی ما در الگوبرداری یک مسیر را طی می‌کند و الگوی عملی در زندگی ما برای رسیدن به اهداف والا معصوم، فرزند معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم می باشد.

و این نوشتار فقط گوشه‌ای از رفتار عملی حضرت در زندگی با همسر و فرزندان است.


«اهمیّت نامگذاری فرزند، اذان ، عقیقه»

حضرت زهرا (س) یکی از روشهای تربیتی که برای تربیت فرزندان به کار می برند گفتن اذان در گوش چپ است و کودک را از همان اوّل زندگی به کلماتی چون اللّه، محمّد و نماز آشنایی دادند و برای فرزندان خود عقیقه هم می دادند و با توجّه به اینکه یکی از اساسی ترین نیازهای روحی محبّت و عطوفت است و کودکان محروم از این نیاز دچار کمبودها و مشکلات روحی و گاه نواقص جسمی می شوند، حضرت فاطمه زهرا (س) که خود از سرچشمه محبّت و عطوفت رسول خدا (ص) سیراب گشته و قلبش کانون محبّت به همسر و فرزندان خود بود. در این محبّت نیز وظیفه ی مادری خود را به خوبی و به بهترین شکل انجام می داد.

روش تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه (س) بهترین شیوه و تجربه برای ساختن نسلی سالم و سعادتمند است و در اسلام آمده یکی از ابتدایی ترین مراحل پرورش و اثرگذاری در کودک نامگذاری است و اولّین چیزی که در فهم لطیف حساس کودک راه پیدا می کند نام و شهرت اوست که حضرت علی (ع) نیز می فرماید:

«تعیین نام مناسب حقی است که فرزند بر گردن پدر خود دارد.»

و حضرت فاطمه زهرا (س) با همفکری و همکاری پیامبر (ص) و علی زیباترین نام ها را برای فرزندان خود انتخاب نمود.

در کتاب کافی از حضرت علی (ع) روایت می کند که فرمودند:

«آن کودکانی که از شما سقط می شوند و نامی برای آنان نمی‌گذارید روز قیامت که شما را ملاقات می‌کنند،خواهند گفت: چرا نام ما را تعیین نکردید؟

در صورتی که رسول خدا (ص) کودک فاطمه (س) را قبل از اینکه متولد شود، محسن نامیدند.

در کتاب عیون انصار الرضا از حضرت علی بن الحسین (ع) از اسمائ بنت عمیس روایت می کند که گفت:

هنگام ولادت حضرت حسین (ع) من قابله فاطمه زهرا (س) بودم. موقعی که حضرت حسن (ع) متولد شد، رسول خدا آمد و فرمود: ای اسماء فرزندم را بیاور.من آن نوزاد عزیز را در حالی که یک پارچه زرد به او پیچیده بودم به حضور پیامبر (ص) بردم. رسول خدا آن پارچه را به دور انداخت و پارچه سفیدی به دور او پیچید. پیامبر (ص) اذان به گوش راست و اقامه به گوش چپ حسن (ع) گفتند.آنگاه به حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: نام این فرزند را چه نهاده‌اید؟ علی (ع) گفتند: یا رسول اللّه من در نامگذاری او بر شما سبقت نمی‌گیرم. حضرت رسول (ص) فرمودند: من هم بر خدای خود سبقت نخواهم گرفت. سپس جبریل نازل شد وگفت: یا محمّد خدای اعلی تو را سلام می رساند و می‌فرماد: چون علی برای تو نظیر هارون است به موسی و پیامبری بعد از تو نخواهد بود لذا این پسر را به نام پسر هارون هم نام کن. نانم او شبر بود و معادل آن به عربی حسن می شود.لذا پیامبر (ص) او را حسن نامید.

روز هفتم ولادت حسن پیامبر (ص) دو قوچ ابلق را برای او عقیقه کرد. یک ران آن را با یک اشرفی به قابله داد و سر مبارک او را تراشید.به وزن موی آن فقرا صدقه داد و سر نوزاد را با خلوق (نوعی عطر) معطر نمود.بعد از ده ماه و بیست روز امام حسین (ع) به دنیا آمدند. من او را درپارچه‌ی سفیدی پیچاندم و نزد پیامبر (ص) آوردم.پیامبر (ص) در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه خواندند و گریه کردند. من گفتم چرا گریان شدید؟ پیامبر (ص) فرمودند : برای این پسرم که گروهی او را خواهند کشت. نام او را مانند امام حسن (ع) به نام پسر دیگر هارون یعنی شبیر که معادل عربی آن حسین می شود گذاشتند و برای او دو قوچ ابلق عقیقه کردند و به وزن موی سرش نقره صدقه دادند.

در کتاب مناقب از عمربن ثابت نقل می کند که گفت: کلمه ی حسن و حسین دو نام از نام های بهشت می باشند که قبلاً در دنیا نبوده اند. ابوالحسن نهابه می گوید: خدای علیم کلمه ی حسن و حسین را از نظر مردم محبوب و مستور کرد و آنگاه دو فرزند فاطمه زهرا (س) را به آنها نامید. زیرا که احدی از عرب تا زمان ایشان و قبایل یمن با اینکه قبایل متعددی بودند و اسامی فراوانی داشتند تا عصر حضرت حسین کسی به این دو نام نامیده نشد.

«پرورش عبادی فرزندان»

یکی از محورهای اساسی که حضرت فاطمه زهرا (س) بدان توجّه و تأکید داشتند بعد پرورش و گرایش فرزندان به انجام تکلیف عبادی و الهی است و بر این اساس فاطمه فرزندان خود را حتّی به شب زنده داری عادت می داد. البتّه او شیوه تربیت را به خوبی می دانست و به گونه ای برخورد می کرد که در حد و توان فرزندان باشد.

در مورد شب 23 ماه مبارک رمضان حضرت زهرا (س) در روز بچّه ها را می‌خوابانید تا کاملاً استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتر و مطلوب تری از نظر جسمی و روحی برای شب زنده داری داشته باشند و به حدّی در این کار جدّی و قطع بود که نمی‌گذاشت احی از اهل خانه‌اش در خواب باشد و می فرمود:

«محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم باشد. و عائم الاسلام ج 1 ص 282»

با توجّه به اینکه بهترین روش تربیتی و پرورشی شیوه عمل به الگوهاست. دختر گرامی پیامبر خدا از راه عبودیت و بندگی که از نظر کسوت جلودار همه بود در برابر دیدگان معصوم فرزندانش توانست آنان را به کمال مطلوب برساند و در این مورد امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: مادرم را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است. او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید. به همین جهت دختران فاطمه (س) جای خالی مادر را پر کردند و نماز شب را ترک ننمودند. حتّی به نقل از امام سجاد (ع) در آن زمانی که مصائب دردناک کربلا و عاشورای حسینی کمر اهل بیت را خم کرد،آنها نماز شب را ترک نکردند.

«وسایل الشیعه ج 4 ص 150. بحار الانوار ج 43 ص 81»

در حدیث معتبری آمده است که نزدیک عید بود و لباس‌های امام حسن و امام حسین (ع) کهنه شده بود. از این رو به مادرشان گفتند: فرزندان فلانی برای خود لباس نو دوخته‌اند. مادر تو برای عید ما لباس نو نمی‌دوزی؟ حضرت زهرا (س) فرمود: لباس شما هم اگر خداوند بخواهد دوخته می‌شود. همین که عید رسید. جبرئیل که موضوع را می دانست با دو جامه‌ی زیبای بهشتی نزد رسول خدا (ص) آمد.آن حضرت پرسید برادرم جبرئیل این چیست؟ جبرئیل موضوع گفتگوی حسنین را با حضرت زهرا (س) بیان کرد و گفت فاطمه (س) بدیشان جواب داد اگر خدا بخواهد برایتان لباس دوخته خواهد شد. پس جبرئیل گفت: چون خداوند سخن فاطمه (س) را شنید فرمود: خوش نداریم که سخن فاطمه (س) را تکذیب کنیم که فرموده اگر خدا بخواهد لباس برایشان دوخته می شود.

«بحار الانوار ج 43 ص 75»

«دقّت در سلامتی فرزندان»

یکی از عوامل مؤثر در سلامت و نشاط روحی و جسمی فرزند تغذیه و بهداشت است و حضرت زهرا (س) شکم فرزندان را به قیمت گرسنگی خود سیر می کرد و زمانی که مسلمانان به علّت کمبود آب سخت در مضیقه بودند فاطمه (س) حسن و حسین را نزد پیامبر برد و عرض کرد ای رسول خدا (ص) فرزندان من خردسالند و تحمّل گرسنگی در آنان نیست. پیامبر که نگرانی دخترش در این رابطه را به جا دید ، زبان مبارکش را در دهان حسن و حسین قرار داد و با تر کردن دهان آنها حضرت زهرا (س) را از نگرانی درآورد و آن دو طفل کوچک را از تشنگی مفرط نجات داد.

«مناقب ابن شهرآشوب ج3 ص 394»

یکی از وظایف والدین به ویژه مادر مراقبت از سلامتی جسمی فرزندان است. حضرت زهرا (س) به عنوان مادر نمونه در این مورد نیز حساسیت خاص داشتند که نمونه ای از آن در قضیه سوره هل اتی و مریضی حسنین و نذر سه روزه فاطمه زهرا (س) برای بازگشت سلامتی و صحّت برای فرزندان خود می باشد.

یکی از اصول حاکم بر زندگی فاطمه (س) دخالت دادن عوامل معنوی در شئونات زندگی مادّی می‌باشد و عقیده‌مندی حضرت به تأثیر عوامل معنوی و به کارگیری آن در جای زندگی آن بانو جلوه گری دارد.

«نگرانی نسبت به فرزندان »

پس از رحلت رسول گرامی (ص) مقداری از غم های حضرت زهرا (س) به محرومیت فرزندانشان از محبّت پیامبر (ص) مربوط می شد و گاهی با قلبی سوزان به فرزندانشان چنین می گفتند: کجا رفت پدرتان که شما را عزیز می داشت.او شما را بر دوش خود سوار می کرد و به شما مهربانی می نمود. کجا رفت جد بزرگوارتان که از همه به شما مهربانتر بود آن گونه که نمی‌گذاشت شما به روی زمین راه بروید و همیشه شما را در آغوش خود داشت.به آن که دیگر او را نمی‌بینیم که شما را بر دوش گرفته باشد.

از مسائلی که کمال علاقه ی فاطمه زهرا (س) به فرزندانش را نشان می دهد، جریان وداع فرزندان با مادرشان است. امیرالمؤمنین می گوید: بعد از غسل دادن حضرت زهرا (س) و ناله و زاری فرزندان ایشان خدا را شاهد می گیرم که زهرا ناله ای زد و آهی کشید و دست خود را دراز کرد و آن دو فرزند را به سینه چسبانید. در این موقع هاتفی فریاد زد علی! بردار یتیمان زهرا را که ملائکه آسمان را به گریه انداختند. دیگر از مسائلی که علاقه ی زهرا (س) را به فرزندانش می رساند و در جریان وصیت بانو است که فرمود: یک شبانه روز با زن خود به سر ببر و یک شبانه روز با فرزندان من. مبادا بر سر آنها داد بکشی زیرا آنها یتیم شده‌اند.

«بحار الانوار ج 43 ص 178»

«ارتباط علمی با فرزندان»

در کتاب راهنمای بهشت آمده است که حضرت مجتبی (ع) در سن پنج سالگی هر روز به سجده می‌رفت و آنچه از کلمات و مواعظ که پیامبر (ص) بیان می‌فرمود همه را به ذهن مبارک خود می‌سپرد و به خانه می‌آمد و برای مادر حرف به حرف تقریر می‌کرد و چون حضرت علی (ع) به خانه تشریف می‌آوردند حضرت زهرا (س) آنها را برای آن حضرت بیان می‌فرمود.

روزی حضرت علی (ع) پرسید: ای فاطمه (س) تو به مسجد حاضر نبودی از کجا این کلمات را فهمیدی؟ گفت: فرزندم حسن هر روز آنچه از پدرم بر منبر گوید بدون کم و کاست برایم می‌گوید. حضرت فرمود: می خواهم تقریر او را بشنوم. جناب صدیقه (ع) گفت گمان نکنم در حضور شما به سبب کثرت شرم تقریر کند. حضرت فرمود: پس من در جایی مخفی شده و کلمات او را می‌شنوم. امام حسن (ع) روز بعد به رسم هر روز هر مسجد به خانه آمدند. حضرت زهرا فرمود: نور دیده جدّت چه فرمود؟ حضرت مجتبی (ع) مانند هر روز بر بلندی نشست و خواست گفته‌ها را تقریر کند. زبانش به لکنت افتاد و نتوانست بگوید. به مادر خطاب کرد:ای مادر بیانم اندک گردید و زبانم کند گشت. همانا بزرگواری نگران من است. حضرت علی (ع) که در پشت در بود بی اختیار در آمد و او را در بر گرفت و لب و دهانش را بوسید.

«فضائل الزهرا سیّد محمّد تقی مقدم ص 82»

که به خاطر این عمل مادر امام حسن تشویق می‌شدند همه مواعظ و کلمات پیامبر را به ذهن بسپارد و این عمل حضرت تمرین برای تقویت بیان و تسلط برای سخن حق و علمی گفتن است و دانش فرزند را تقویت نموده و بالا میبرد.

«عوامل مؤثر در تکوین شخصیّت فرزندان»

یکی از عوامل مؤثر در تکوین شخصیّت وراثت و مجموعه خصلتهای روانی والدین می باشد. فاطمه زهرا (س) و امیرالمؤمنین (ع) به عنوان یک زوج شایسته، پرهیزکار، دانشمند، جهادگر، عقیده‌مند، متعلق به برترین اخلاقیّات و معنویات، دارای شایسته ترین و عالی ترین عامل در وراثت هستند و به همین دلیل در زیارت حضرت سید الشهداء می خوانیم:

«و اشهد انک کنت نوراً فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره لم تنحبک الجاهلیة بانجاسها ...... »

برای بانوان مهمترین مقام ، مقام مادری است چرا که باید انسانی پاک و وارسته تربیت کند و نباید 3 اصل تکوین شخصیت انسانی یعنی وراثت ، محیط و تربیت مسأله آموزش و تربیت حق بزرگ فرزند بر پدر و مادر است.حضرت زهرا (س) در تربیت فرزند نمونه بود فرزندان چون امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و زینب (س) و ام کلثوم را به جامعه تحویل داد و حضرت زهرا (س) در این ارکان در شکل گیری شخصیّت فرزندانشان اهمیّت می دادند.

1- دوست بودن با فرزندان و محبّت به آنان و ترک خشونت.

  2- بها دادن به شخصیّت فرزندان ترک تحقیر کردن آنان. 

  3- توجّه به نیازهای جسمی و روحی فرزندان و تأمین نیازهای آنان.  

  4- رعایت عدالت در میان کودکان. 

  5- برخورد صحیح و واقعی و صادقانه با آنها. 

 6- توجّه به ظرافت های روانی کودک و حفظ آن ظرافت ها از آسیبهای انحرافی.

7- نصیحت و اندرز و آگاهی بخشی.

8- تغذیه سالم از نظر ظاهر و باطن.

9- توجّه به حضور و غیاب فرزندان و همنشینان او.

10- ایجاد رقابت های سالم و سازنده برای تحریک احساسات فرزند در جهت گیری به سوی کمال.

حضرت علی (ع) فرمودند: روزی وارد اتاق فاطمه شدم ناگاه مشاهده کردم که وی بر پشت دراز کشیده و حسین نیز بر سینه او در خواب است. این حدیث شدّت علاقه فاطمه (س) و فرزندانش را در بردارد و نشان می دهد که آن بانو بچّه هایش را از نزد خود کنار نمی‌گذاشت.همچنین نوع دوستی را به فرزندانش نشان می داد و در برابر چشمان تیزبین فرزندانش به مردم کمک می کرد و خود گرسنه می ماند ولی دیگران را سیر می کرد.

حضرت زهرا (س) درباره فرزند این تصور و اندیشه را دارد که امانتهای خداوند در دست پدر و مادرند و والدین در برابر حفظ و رشد این امانت مسئولند. او فرزند را به عنوان کالایی بی ارزش نمی‌شناسد. بلکه آنها را وجودهایی ارزشمند و در خور احترام و کرامت ذاتی می شناسد که باید شخص مادر امر رسیدگی به آنان را برعهده بگیرد.او فرزند داری را شأن کوچکی نمی دانست که امر اداره ی آنان را به دیگران واگذارد و یا با احساس حقارت از بچّه داری به دنبال مشاغل پر سر و صدای بیرون رود.او خانه را نمرکز انسان سازی می شناسد و فرزندان را ثمره ی باغ وجود که در خور هر گونه اعتنا هستند .

انس بن مالک می گوید: روزی بلال در نماز صبح تأخیر کرد و از آن ماند.پیامبر به او فرمود: چه چیز تو را نگهداشت و مانع از نماز شد؟ عرض کرد به فاطمه بر خوردم که در حال آسیاب کردن بود و پسر بچّه‌اش گریه می کرد. به او گفتم اگر بخواهید من عهده دار آسیاب کردن می شوم و تو عهده دار بچّه و اگر هم می خواهی من بچّه را نگه می دارم و تو آسیاب نمودن را انجام می دهی.فاطمه (س) فرمود: من از تو برای نگهداری پسرم مهربانترم. پیامبر فرمود: خداوند تو را رحمت کند.

«بحارالانوار ج 43 ح 63 ص 76»

حضرت زهرا (س) هرگز کودکان خود را نرنجانید و همواره با نوازش پر مهر خود با آنها رفتار می‌کرد و هر گز نگذاشت که آنها احساس محرومیت از مهر و توجّه مادر نمایند.خود گرسنه و تشنه می‌ماند ولی آنها را سیراب می کرد.

فاطمه می دانست باید امام حسینی تربیت کند که در موقع احتیاج اسلام ، جان خود و عزیزانش را در راه دفاع از دین و مبارزه ی با بیدادگری فدا کند و بوسیله ی خون های عزیزانش درخت اسلام را سیراب گرداند.

می‌دانست باید دخترانی همانند زینب و ام کلثوم پرورش دهد که بوسیله‌ی ایراد خطبه ها و سخنرانی‌های شورانگیز، دستگاه ظلم و ستم بنی امیّه را رسوا سازند جلوی مقاصد شوم آنان را بگیرند. فاطمه (س) در دانشگاه خانه به زینب درس فداکاری و شجاعت داد تا مرغوب دستگاه بیدادگر یزید نگردد و بوسیله‌ی سخنرانی‌های آتشین خویش، دوست و دشمن را بگریاند و مظلومیت برادرش و بیدادگری بنی امیّه را فاش سازد.

فاطمه می دانست باید فرزند بردباری همانند امام حسن (ع) تربیت کند که در موقع حساس اسلام، دندان بر جلو گیرد و برای حفظ منافع عالی اسلام و فراهم ساختن زمینه ی انقلاب اسلامی سکوت کند و بوسیله‌ی صلح با معاویه به جهانیان بفهماند که اسلام تا بتواند صلح را بر جنگ ترجیح می‌دهد و بدان وسیله عوام فریبی و ظاهرسازی و حقه بازی معاویه را آشکار سازد. نمونه های خارق العاده که از آن مکتب اعجازآمیز بیرون آمد به خوبی می تواند روح پر عظمت و نیروی فوق العاده حضرت زهرا (س) را نشان دهد.

حضرت زهرا (س) مانند مادران دلسوز دیگر نسبت به بچّه‌هایش بسیار مهربان بود و با آنان با محبت خاص معاشرت می‌کرد و خود مانند شمع می سوخت و به آنان روشنایی می داد و تاریخ زندگی آن حضرت پر است از این موارد.

«بازی با فرزندان»

از جمله مواردی که در شیوه‌ی تربیت حضرت زهرا (س) جایگاه خاصی داشت، تحرک و بازی کودکان بود و حضرت زهرا از همان دوران کودکی با فرزندانش همبازی می‌شد و به این نکته نیز توجّه داشت که در بازی نوع الفاظ و حرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد. بنابراین باید از کلمات و جملات مناسبی استفاده کرد و در قالب بازی و شوخی شخصیّت کودک را باید تقویت کرد و او را به داشتن مفاخر و ارزشهای اکتسابی تشویق کرد.

حضرت زهرا (س) با فرزندشان امام حسن بازی می کردند و ایشان را بالا می انداختند و می فرمودند:

اشبه ایاک یا حسن

واخلع عن الحق الرسن

واعبد الهاذا المسنن

و لا توال ذالاحسن

حسن جان! مانند پدرت علی (ع) باش و ریسمان را از گردن حق بردار.خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن و کینه توز دوستی نکن.

و آنگاه که امام حسین را بر روی دست نوازش می داد، می فرمودند:

انت شبیه بابی

لست شبیها بعلی

حسین جان! تو به پدرم رسول خدا شباهت داری و به پدرت علی (ع) شبیه نیستی.

که این سخنان موجب خنده و تبسم حضرت علی (ع) می گشت.

«مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 389»

«پرورش شخصیّت کودک»

از جمله موضوعات برای تقویت روحی کودک یادآوری صفات خوب کودک می باشد و اینکه او را در حضور دیگران ، تقویت و توصیف نمود و بزرگی نفس را به او تلقین کرد.

رسول خدا بارها می فرمود:

حسن و حسین بهترین جوانان اهل بهشتند و پدرشان از آنان بهتر.

«بحار ج 43 ص264»

و نیز می فرمود : شما ریحان خدایی هستید.

«بحار ج 43 ص 281»

روایت شده که پیامبر (ص) وارد خانه حضرت زهرا (س) شدند و فرمودند: دخترم امروز پدرت مهمان شماست.فاطمه جواب داد پدر جان! فرزندانم حسن وحسین از من طعامی خواستند و من قادر به تهیّه‌ی آن نبودم. پیامبر در کنار امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین (ع) دست به دعا بلند کرد و از خدا طلب طعامی بهشتی کرد که جبرئیل آمد و فرمود: خداوند می فرماید چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید، از من بخواهید که امام حسین گفت اگر اجازه بدهید من برای شما میوه ای را انتخاب کنم و همه قبول کردند که این اهمیّت دادن به شخصیّت کودک است و امام حسین (ع) فرمود ما خرمای بهشتی میل داریم. بعد پیامبر (ص) به فاطمه (س) اساره کردند که برخیز داخل اتاق شو و هر آنچه آنجاست بیاور.فاطمه زهرا در آن اتاق با سبدی بلورین که با دستمال ابریشم سبزی پوشانده شده بود رو به رو گشت. داخل سبد پر از خرمای غیر فصلی بود.پیامبر (ص) رطب ها را گرفت و میان اعضا تقسیم کرد و خود دانه دانه در دهان حسن و حسین گذاشت.

«بحارالانوار ج 43 ص 312 »

«توجّه به حضور و غیاب فرزندان »

بر کسی پوشیده نیست که بی توجهی نسبت به نظارت بر فرزندان به خصوص در رفت و آمدهای آنان چه نتایج زیانباری به دنبال دارد.اعتیاد و فساد و انحرافات فکری و بسیاری از خطرهای دیگر از همین بی توجهی پدر و مادر آغز می شود.حضرت فاطمه (س) با فداکاری و محبت خاصی که نسبت به فرزندانش نشان می داد تمام حرکات آنان را مراقبت می کرد و به دقّت رفت و برگشت های آنان را زیر نظر داشت. نقل شده که روزی پیامبر(ص) عازم خانهی دخترش فاطمه (س) گردید چون به خانه رسید دید فاطمه (س) ناراحت پشت در ایستاده است و می گوید: فرزندانم صبح بیرون رفته‌اند و تا کنون هیچ خبری از آنان ندارم و مرتب گریه می کند.پیامبر فرمودند: دخترم گریه نکن خدایی که آنان را آفریده است از ما به آنان مهربانتر است.پس دست‌هایش را به دعا برداشت و برای حسنین دعا کرد.در این هنگام جبرئیل نازل شد و از آن نور دیدگان خبر داد.رسول خدا با جمعی از اصحابش به باغ بنی نجار که امام حسن و امام حسین در آنجا بودند ، آمد و مشاهده کرد که آنان خوابیده‌اند.شروع به بوسیدن آنان کرد تا اینکه از خواب بیدار شدند.پیامبر فرمود: امروز شأن و عظمت شما را بیش از پیش به مردم بیان می کنم و آنان را به دوش گرفت و همراه جمعیّت به مسجد آورد.آنگاه از فضیلت و عظمت پدر و مادرش سخن گفت و حضرت فاطمه (س) حسینی را تربیت کرد که حتّی یک شب فراق دخترش و همسرش رباب را تحمل نمی‌کرد و در فراق آنان می گریست و شب را به بیداری می گذراند.

«مسائل ازدواج و حقوق خانواده ص 282»

«رعایت عدالت بین فرزندان »

رفتار هماهنگ و عادلانه و بذل و محبت و توجّه به طور مساوی به فرزندان اصل سازنده ای است که تا اعماق وجود کودکی اثر می گذارد و روایت شده که روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر (ص) آمد و اظهار تشنگی کرد و از پیامبر تقاضای آب نمود.رسول خدا بی درنگ برخاسته و ظرفی برداشته و از گوسفندی که داخل منزل بود مقداری شیر دوشید و به امام حسن (ع) داد. در این هنگام امام حسین خواست ظرف شیر را از برادرش بگیرد امّا پیامبر به حمایت از امام حسن مانع گرفتن ظرف از امام حسن شد.حضرت فاطمه (س) که شاهد این ماجرا بود به پیامبر گفت گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است.پیامبر فرمود: نه هر دو برایم عزیز و محبوبند ولی علّت دفاع من از حسن این است که او حق تقدّم دارد و زودتر از حسین تقاضای آب کرده باید نوبت را مراعات نمود.

«بحارالانوار ج 43 ص 283»

همین در روایت دیگر آمده:

حسن و حسین در حضور پیامبر و فاطمه (س) کشتی گرفتند. در این میان پیامبر (ص) حسن را تشویق می‌کرد و مکرر می فرمود :

«ایا یا حسن شدّ علی الحسین فاصرعه»

«بر پا خیز ای حسن ، حسین را محکم بگیر و بر زمین بیفکن.»

فاطمه عرض کرد : ای پدر شگفتا که حسن را که بزرگتر است بر حسین که کوچکتر است، ترجیح می‌دهی و تشویق می کنی.

پیامبر فرمود: اینک این دوستم جبرئیل هست که حسین را تشویق می‌کند. من هم در برابر او حسن را تشویق می کنم و لذا روح دادگری و عدالت پروری حضرت زهرا (س) موجب مطرح کردن این سؤال شد.

«بحارالانوار ج 43 ص 268»

«ایجاد رقابت های سالم بین فرزندان»

رو به رو ساختن کودکان با مشکلات و فراهم نمودن امکان رقابت برای آنان موجب اعتماد به نفس در آنان می شود و اینکه فرزندان حضرت زهرا (س) هرگز تسلیم باطل و مغلوب زور نشدند و در تمام مراحل زندگی فردی و اجتماعی بزرگواری ، عزت نفس و کمالات انسانی خود را حفظ می‌کردند.این موقعیت ریشه در اعتمادی داشت که در دوران طفولیت نسبت به خود پیدا کردند که حضرت زهرا (س) در بوجود آوردن مسابقه موجب رقابت سازی و در آخر موجب اعتماد به نفس فرزندانشان می‌شدند که از جمله مسابقه ی خطاطی است.

که رسول خدا (ص) مسابقه خطاطی به حسن و حسین سفارش نمود: هر کس خط او زیباتر است ، قدرت او نیز بیشتر است، خط هر دو زیبا بود و قضاوت در آن سخت بود.رسول خدا (ص) آنان را به سوی مادر هدایت نمود تا نگرانی قضاوت، با عاطفه مادری جبران شود. حضرت زهرا(س) که دید هر دو خط زیباست. پس قضاوت سخت است چه باید کرد؟ با خود گفت :

«انا ماذا اصنع و احکم کیف بینها »

«من چه می توانم بکنم و چگونه میان دو کودک داوری کنم؟ »


پس فرمود :

«یا قرتی عینی انی اقطع قلادتی علی رأسکما وانشو بینکما جواهر هذه القلادظ فمن اخذ منها اکثر فخطه احسن تکون قوّته اکثر»

«ای نور دیدگانم من دانه های این گردنبند را با پاره کردن رشته ی آن بر سر شما می ریزم و این میان دانه های گردنبند را پخش می کنمایم. هر کدام از شما دانه های بیشتری بگیرد ، خط او بهتر و قدرتش بیشتر است.»

«بحار الانوار ج 45 ص190 و ج 43 ص 309 »

«آداب غذا خوردن و بهداشت عمومی»

حضرت زهرا (س) در باره ی آداب غذا خوردن و بهداشت عمومی فرمودند :

قالت:

«فی المائده انشا عشرة خصلة یحب علی کل سبلم ان یعرفها اربع فیها فرضُ و اربع فیها سنة و اربع فیها تأدیب فامّا انفرضی فالمعرفة والرضا و الثمیة و الشکر فامّا السنة فالوضوء قبل الطعام الجلوس علی الجانب. الاشیر و الاکل بثاث اصابع فامّا التأدیب فالاکل بما یلیک و تصغیر اللقمة و المضغ الشدید و قلّة النظر فی وجوه الناس»

در سر سفره ی غذا 12 کار نیک وجود دارد که سزهوار است هر مسلمان آن ها را بشتاسد. 4 مورد واجب، 4 مورد مستحب و 4 مورد نشانه ی ادب و بزرگواری است

و امّا 4 عمل واجب است :

1- شناخت و معرفت پروردگار (بدانیم که نعمت ها از اوست.)

2- راضی به نعمت های خدا بودن.

3- گفتن « بسم اللّه الرحمن الرحیم » در آغازغذا.

4- سپاسگذاری از خدا در پایان « گفتن الحمد للّه رب العالمین »

و 4 عمل مستحب عبارتند از :

1- وضو گرفتن قبل از غذا.

2- نشستن به جانب چپ.

3- در حال نشسته غذا خوردن.

4- غذا خوردن با 3 انگشت.

و چهار عملی که نشانه ی ادب و بزرگواری است ، مانند :

1- از غذای پیش روی برداشتن.

2- لقمه را کوچک بر داشتن.

3- غذا را به خوبی جویدن.

4- کمتر در صورت دیگران نگاه کردن.

(فرهنگ سخنان فاطمه زهرا (س) محمد دشتی کتاب عوالم ج1 ص 629 )


« بهداشت دست »

حضرت زهرا (س) نسبت به پاکیزگی دست فرمودند:

«أنا لا یلومنّ امرء الّا نفسه یبیت و فی یده ریحُ نمر »

«بهوش باش! کسی که پس از غذا خوردن با دستی آلوده و چرب بخوابد هیچکس جز خودش را سرزنش ننماید.»

«فرهنگ سخنان فاطمه زهرا(س) کتاب عوالم ج 11 ص 628»

«کیفیت تطهیر کودک»

امام حسن مجتبی (ع) از مادرش فاطمه زهرا(س) نسبت به شستشوی ادرار کودک نقل کرد که قالت:

«رأیت امّ سلمه تغسل بول الجاریه ما کانت و لا تغسل بول الغیام حتّی یطعم تصّبّ علیه الماء صبّا.»

حضرت زهرا (س) فرمودند:

«ام سلمه را دیدم که ادرار دختر بچّه را اینگونه شستشو می داد.با آب کر یک بار و با آب قلیل 3 بار امّا ادرار پسر بچّه ای را که هنوز غذاخوار نشده و شیر مادر می خورد نمی‌شست.تنها بر روی ادرار پسر بچّه مقداری آب میپاشید.»

«فرهنگ سخنان فاطمه زهرا-محمد دشتی کنزالاعمال ج 9-ص 366 »

این نوشتار فقط گوشه ای از رفتار و گفتار حضرت زهرا (س) با فرزندان در حیطه ی تربیت فرزند است که خود نمونه ی بارزی است برای اسوه قرار دادن ایشان در زندگی عملی امروز ما.

حضرت زهرا (س) در کلام امام خمینی :

«تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا (س) جلوه کرده و بوده است.یک زن معمولی نبوده است. یک زن ملکوتی و روحانی ، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام سنخه انسانیت، تمام حقیقت انسان.او زنی است که تمام خاصه های انبیاء در اوست. زنی است که اگر مرد بود نبی بود ، زنی که اگر مرد بود به جای رسول خدا بود.انسان موجود متحرکی است که در حرکت به سوی کمال است.از مرتبه‌ی نازل طبیعت تا مرتبه ی غیب و فن و الوهیت.برای صدیقه طاهره این مسائل معانی خاص دارد.از مرتبه ی طبیعت شروع کرده حرکت معنوی او با قدرت الهی با دست غیب و باتربیت رسول اللّه مراحل را طی کرده تا رسیده است به مرتبه ای که دست همه از او کوتاه است. او زنی است به تمام معنای زن. »

«جایگاه زن در اندیشه امام خمینی(قدس سره) ص18»


منابع و مأخذ:

بحار الانوار جلد 43 ( مترجم علامه مجلسی )

بحار الانوار جلد 103 ( مترجم علامه مجلسی )

بحار الانوار جلد 35 ( مترجم علامه مجلسی )

کشف الغمه جلد 1 و 2

ریاحین الشریعه جلد 1

وسائل الشیعه جلد 2 و 14

علل الشرایع جلد 1

بحار الانوار جلد 59 ( مترجم علامه مجلسی )

خصال جلد 2

سفینه جلد 1

مجمع البیان جلد 10

مستدرک الوسایل جلد 1

مناقب ابن شهر آشوب جلد 3

تفسیر ثعلبی

الکوکب الدری جلد 1

دلائل الامه و کنز العمال جلد 7

کتاب عوالم جلد 11

نهج الحیاة

مجالس المتقین



1- سوره احزاب آیه 21

2- کتاب فاطمه الزهرا (س ) علامه امینی صفحه 167 و 168

[3 ]- معانی الاخبار صفحه 114 و 115 

 

منبع:http://emamemobin.com

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.