یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)
یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)

فاطمه زهرا چرا ام ابیها

    

چکیده:

در این نوشته سعی شده اسامی و القاب حضرت فاطمه زهرا (س) و فلسفه و دلیل هر کدام از آنها توضیح داده شود، مطابق با کلام امام صادق (ع) اسامی حضرت زهرا؛ فاطمه، صدیقه، طاهره، زکیه، مطهره، محدثه، انسیه، حورا و زهرا است. از القاب آن حضرت ام الحسن، ام الحسین، ام الائمه، و ام ابیها است. این که چرا حضرت زهرا به ام ابیها لقب گرفته اند، بیش از همه به عاطفه، محبت و مهرورزی دو جانبه ی بین این پدر ودختر مربوط بوده است. بعلاوه حضرت زهرا در طول عمر کوتاهشان، تقریباً در تمامی لحظات زندگی؛ یاور، مدافع، انیس، پرستار و محبوب پدر بوده اند. شایسته است همه ی ما از الگوهای رفتاری و گفتاری آن حضرت در تمام شئونات زندگی و بویژه در ارتباط با والدین درس بگیریم.

کلید واژه: فاطمه، زهرا، ام ابیها، اسامی و القاب.

* فلسفه، دلیل و راز هر کدام از اسامی و القاب حضرت زهرا (س)

در این بخش با استناد به آیات و روایات سعی شده است دلیل هر کدام از اسامی و القاب صدیقه طاهره (س) به بیانی موجز آورده شود.

- چرا فاطمه؟

رسول خدا (ص) فرمو: او فاطمه است. زیرا او و شیعیان او از آتش جهنم بریده و قطع شده اند. (فاطمه به معنی قطع شده و بریده است و نیز امام صادق (ع) فرمود: زیرا او از هر شر و بدی بریده شده است و نیز چون مردم از رسیدن به معرفت کامل او قطع شده اند.

-چرا صدیقه؟

زیرا او هرگز در زندگی جز راستی نگفت و هر آنچه را پدر بزرگوارش فرمود، تصدیق کرد. رسول خدا به امیر المومنین فرمود: یاعلی، من به فاطمه سفارش هایی کرده ام که به تو بگوید. او هر چه گفت بپذیر، زیرا او راستگو است بسیار راستگو.

-چرا مبارکه؟

برکت به معنی خیر فراوان است. از فاطمه (س)، نسل فراوانی به عالم اسلام هدیه شده است. لذا در بعضی تفاسیر منظور از کوثر (خیر کثیر) در سوره ی کوثر، حضرت فاطمه زهرا (س) بیان شده است.

-چرا طاهره؟

امام باقر (ع) فرمود: زیرا او از هر ناپاکی ظاهری و هرگونه ناپاکی دامن، مبری است. و نیز طبق روایات متعدد و حدیث کسا، آیه ی تطهیر (انما یر ید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و بطهر کم تطهیرا) درباره ی حضرت فاطمه نازل شده است.

-چرا زکیه؟

زکا هم به معنی رشد و نمو هم به معنی طهارت است. بنابراین وجود طاهر و نسل پر بار فاطمه دلیل این نام است.

-چرا راضیه؟

در یک زندگی سراسر درد و رنج همراه با سختی و تلاش فراوان، اما هرگز لب به شکایت نگشودن و راضی به رضای حق بودن.

-چرا مرضیه؟

تمام کارهای حضرت فاطمه (س) مورد رضایت خدا و رسول و ولی خدا بود. رسول خدا (ص) گاهی می فرمود: فداها ابوها و رضای فاطمه را رضای خدا می دانست.

-چرا محدثه؟

امام صادق فرمود: زیرا ملائکه از آسمان فرود می آمدند و با او سخن می گفتند.

-چرا زهرا؟

امام صادق فرمود: زیرا نور آن بانوی مکرمه در یک روز سه بار برای امیرالمومنین می درخشید و چون در محراب عبادت می ایستاد، نور درخشنده ی او برای اهل آسمان می درخشیده همان گونه که نور ستارگان برای اهل زمین می درخشید (5).

-چرا انسیه؟

فاطمه زهرا (س) الگوی تمام انسان ها از زن و مرد بوده و هست. زیرا در انسانیت به تمام درجات کمال رسیده است بعلاوه چون نصیبی از بهشت نیز داشت او را حوراء انسیه (انسانی فرشته صفت) نیز می گویند(6).

-چرا بتول؟

بتول در لغت دوشیزه ای که رغبت و حاجت خود از مردان بریده باشد. همچنین به زنی که خون حیض نبیند، بتول گویند: امیرالمومنین فرمود: از پیامبر (ص) سؤال شد: بتول یعنی چه؟ یعنی زنی که خون عادت ماهیانه نبیند و هیچ گاه حیض نشود زیرا حیض در دختران پیامبر پسندیده نیست(7).

*چرا ام ابیها

* بارها چون مادری او پدر را ناز کرد چون نسیمی مهربان اخم گل راباز کرد

* عطر خوب سیب داشت آن گل یاس سپید او که در قلب پدر نور امیدی دمید

مطابق با آنچه گذشت اسامی و القاب فراوانی را برای حضرت زهرا (س) گفته و شرح و دلیل هر کدام را نیز آورده اند. لیکن از بین این اسما و القاب، عبارت ام ابیها بیش از هم جالب و سوال برانگیز است. چرا باید دختری «مادر پدرش» نام گیرد. هر چند در همیشه ی تاریخ، عشق، دوستی و محبت بین پدر و دختر یا برعکس در تمام فرهنگها و اقوام زبانزد و شهره ی آفاق بوده است، لیکن این نامگذاری فراتر از عشق و محبت پدر و فرزندی است. در این بخش با ذکر مستندات و روایات به پاسخ این سؤال می پردازیم که چرا زهرا (س) ام ابیها نامیده شده است:

1)محوریت حضرت زهرا (س) در حدیث کساء و شأن نزول آیه تطهیر: که نویسنده کتاب عوالم العلوم آن را به نقل از جابرابن عبدالله انصاری روایت کرده است. (8).

2) فاطمه (س) عروس بهشت: رسول خدا (ص) فرمود: وقتی دخترم فاطمه وارد صحرای محشر
می شود لباسی از کرامت بر تن دارد که با آب حیات شستشو داده شده است و تمام مردم حیرت زده به او
می نگرند. سپس هزار حله ی (جامه ی سرتاپا) بهشتی برای او حاضر می کنند که بر هر کدام نوشته شده! «دختر محمد را به بهترین صورت و هیأت با عزت تمام وارد بهشت کنند». (9).

3) فاطمه (س) پاره تن رسول: امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: روزی رسول خدا (ص) از ما پرسید: «بهترین کار برای زنان چیست؟» فاطمه علیه السلام پاسخ داد: بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند». رسول خدا فرمودند «فاطمه پاره تن من است» (10).

4) فاطمه (س) شبیه ترین به پیامبر: «چون ابوبکر بر منع فدک عزم کرد و این خبر به فاطمه (س) رسید، روسری بر سر بست و چادر پوشید و با گروهی از زنان از خودشان بسوی مسجد رهسپار شد و گام بر دامن خویش می نهاد و راه رفتنش از راه رفتن رسول خدا (ص) چیزی کم نداشت» (11). همچنین از عایشه نقل شده است که گفت: کسی را شبیه تر از فاطمه (س) به رسول خدا از نظر رفتار و روش فردی در قیام و قعود ندیدم. هنگامی که فاطمه (س) بر پیامبر (ص) وارد می شد. پیامبر (ص) پیش پای او قیام می کرد و او را می بوسید و در جای خود می نشاند و متقابلاً هنگامی که پیامبر (ص) بر فاطمه (س) وارد می شد. فاطمه (س) پیش پای پدر قیام می کرد. او را می بوسید و در جای خود می نشاند (12). محدثی (13) نیز در همانندی فاطمه زهرا (س) با پدر می آورد. «حضرت زهرا (س) در چهره، گفتار و رفتار شباهت بسیار به رسول خدا (ص) داشت و هیبت و هیات او یاد آور پیامبر (ص) بوده است(14).

5) فاطمه عاشق و مدیر پیامبر: از عایشه نقل شده: «چون پیامبر(ص) مریض شد. فاطمه (س) وارد شد و خودش را به روی پدر افکند و او را بوسید. بعد سرش را بلند کرد و گریه کرد. دوباره خودش را روی پدر افکند، بعد سرش را بلند کرد و خندید. چون پیامبر وفات یافت. گفتم چرا بار دوم خندیدی؟ فاطمه (س) فرمود: من در آن هنگام مانند کسی بودم که هستی اش را از دست داده است. پیامبر (ص) به من خبر داد اولین کسی که به او ملحق می شود، من هستم. در این هنگام خندیدم (14). گاه دشمنان سنگدل خاک یا خاکستر بر سر پیامبر (ص) می پاشیدند. هنگامی که پیامبر (ص) به خانه می اَمد فاطمه خاک و خاکستر را از سر و صورت پدر پاک می کرد. در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود. پیامبر (ص) می فرمود: دخترم غمگین مباش واشک مریز که خداوند حافظ و نگهبان پدر توست (15).

6) فاطمه پرستار پدر: به زهرا خبر می دهند که پدرش در جنگ احد آسیب دیده است سنگی به چهره او رسیده و چهره اش را خونین ساخته است. با دسته ای از زنان برمی خیزد آب و خوردنی برپشت خود بر می دارند و به رزمگاه می روند. زنان مجروحان را آب می دهند و زخمهای آن ها را می بندند و فاطمه (س) جراحت پدر را شست و شو می دهد. خون بند نمی آید. پاره بوریایی را می سوزاند و خاکستر آن را بر زخم می نهد تا جریان خون قطع شود (16). بعلاوه در جنگ احد هنگامی که فاطمه و صفیه به رسول خدا (ص) رسیدند و به آن حضرت نظر افکندند. حضرت،‌ به علی (ع) فرمود عمه ام من دور نگه دارید ولی فاطمه را مانع نشوید. وقتی فاطمه (ع) به حضرت نزدیک شد و چهره ی حضرت (ص) را زخمی و دهان حضرت را آغشته به خون دید فریاد زد و شروع کرد به پاک کردن خونها و می گفت: خشم خداوند بر کسی که چهره ی رسول خدا را خونین کرده شدت یابد. علی (ع) با سپر خود آب می آورد و فاطمه خونها را از چهره ی حضرت
می شست و سپس زخمها را بست» (17).

7) فاطمه (س) دلسوز پدر: «از حضرت علی (ع) نقل شده: ما مشغول کندن خندق بودیم. ناگاه فاطمه (ع) به حضور پدر رسید و پس از عرض ادب پاره نانی را به آن حضرت تقدیم داشته و گفت: این نانها را برای حسنین پخته بودم. اینک اینها را برای تو آوردم. پیامبر خدا (ص) آن نان را گرفت و گفت: فاطمه جان! این نخستین طعامی است که در طول سه روز پدرت میل می کنند» (18). در روزگاری دیگر رسول خدا (ص) به شدت گرسنه بود و به خانه هر کدام از همسرانش سرزد ولی چاره ای نشد. سپس به خانه فاطمه (س) آمد متاسفانه آنجا نیز طعامی نبود و پیامبر (ص) برگشت. در این میان دو عدد نان و مقداری گوشت از یکی از همسایه ها به دست زهرا رسید. آن بانوی ایثارگر، آنها را در ظرفی گذاشت و یکی از فرزندانش را به دنبال پدر و فرستاد و چنین گفت: سوگند به خدا رسول خدا را برخود وفرزندانم مقدم می دارم (19).

8) فاطمه (س) انیس پدر: پیغمبر (ص) همواره شدت علاقه و دوستی خویش را نسبت به فاطمه بین مسلمانان ظاهر می کرد. روزی عایشه از آن حضرت پرسید: چه کسی را بیش از همه دوست داری؟ فرمود: از زنان فاطمه و از مردان علی را. نیز در عظمت مقام فاطمه (ع) همین بس که چون فاطمه (س) بر پیامبر (ص)وارد می شد. آن حضرت به احترامش بر می خاست و رویش را می بوسید و به او خوش آمد می گفت. سپس دستش را می گرفت و برجای خود می نشاند. همواره عادت آن حضرت بود که به هنگام سفر با آخرین نفری که خداحافظی می کرد، فاطمه بود و به وقت بازگشتش پیش از همه به دیدار او می شتافت.

9) فاطمه (س) فرزندی مؤدب: برخورد فاطمه (س) با پدر برخوردی مودبانه و بسیار متواضعانه بود
بگونه ای که فاطمه پیش از همه درتکریم و تعظیم مقام رسالت سعی نموده و کمال ادب و وقار در رفتار او مشهود بود. گرچه رابطه ی این دختر و پدر بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بوده اما این مانع احترام نسبت به پیامبر (ص) نمی شد. فاطمه (س) فرمود: وقتی آیه 63 سوره ی نور نازل شد (20) دیگر شرم کردم به پیامبر بابا بگویم و او را پیامبر خدا صدا می کردم. حضرت از من روی برگرداند. چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود فاطمه جان این آیه در باره ی تو و خاندانت نازل نشده است. در رابطه با جفاکاران خودخواه فرود آمده است. انت منی و انا منک «تو بگو بابا زیرا این سخن دل را زنده و خدا را خشنود می سازد» (21). هم چنین در اکرام نسبت به پیامبر (ص) همین بس که وقتی مشغول نماز مستحبی بود چون صدای پیبامبر (ص) را می شنید نماز را رها می کرد و بسوی آن حضرت می آمد و به او سلام می کرد. پیامبر (ص) پس از جواب، دست بر سر او می کشید و می فرمود:دخترم حالت چطور است؟ خدا تو را مورد رحمت و غفران قرار دهد (22).

10) فاطمه (س) مدافع و محبوب پدر: علامه مجلسی از امام صادق (ع) آورده است که روزی پیامبر وارد خانه شد و دید عایشه پرخاشگرانه به دختر گرانمایه اش فریاد می کشد که «ای دختر خدیجه به خدا قسم تو می پنداری که مادرت بر ما برتری داشته است! او چه برتری بر ما داشته است؟ او هم مانند ما زن بود و همسر پیامبر! پیامبر (ص) سخن عایشه را شنید، چشم فاطمه بر پدر افتاد و باران اشک از دیدگانش جاری اما لب نگشود پیامبر پیش رفت و فرمود دختر گرانمایه محمد چرا گریه می کنی؟ او در پاسخ: عایشه از مادرم سخن به میان آورد و او را تحقیر کرد. پیامبر گرامی (ص) خشمگین شد و فرمود: هان ای حمیرا بس کن بس و از روش خود دست بردار که خداوند در بانوی پر مهرو صمیمی که فرزند آورد، خیر و برکت قرار داده است و خدیجه که درود و مهر خدا بر او باد برای من چنین بانویی بود. در فتح مکه نیز هنگامی که هند ودیگر زنان مشرکین برای اعلام پذیرش اسلام و بیعت به حضور پیامبر (ص) رسیدند فاطمه علیه السلام، همسر پیامبر و گروهی از زنان عبدالمطلب حضور داشتند. احتمالاً حضور فاطمه (س) و برخی دیگر از زنانی که با پیامبر محرم بودند برای محافظت از جان رسول خدا (ص) بوده است (23).

با توجه به آنچه گذشت می توان نتیجه گرفت که نام گذاری حضرت زهرا (س) به ام ابیها با توجه به تمام مهر و محبت و عاطفه ی دو جانبه ای بوده که بین این پدر و دختر ساری و جاری بوده و اینکه در تمام ایام ولیالی و لحظات زندگی کوتاه این بانوی عزیز هیچ لحظه ای از احوال پدر خویش غافل نبود و به هر شکل ممکن از ایشان مراقبت، پرستاری، نگهداری نموده و به ایشان محبت و عشق می ورزیده است.

کلام آخر:

ابن مسعود روایت کرده که: روزی پیغمبر خدا علیه السلام نزدیک خانه کعبه نماز می خواند و ابوجهل و جمعی از مشرکان دیگر در کناری نشسته بودند ابوجهل رو به اطرافیان خود کرد و گفت: کیست که اکنون برخیزد و شکنبه ای از شتران فلان قبیله را که دیروز نحر کرده اند بیاورد و همین که محمد به سجده رفت بر سر و گردن او بیفکند؟

یکی از مشرکین در آنجا داشت انجام این کار را به عهده گرفت و این کار سرا انجام داد. ابوجهل و اطرافیان او در حالی که نظاره گر صحنه بودند می خندیدند و به صورت تمسخر به یکدیگر نگاه کردند. پیامبر همچنان در سجده بود تا آنکه شخصی خود را به منزل پیامبر علیه السلام رسانید و فاطمه علیه السلام را از ماجرا با خبر کرد، فاطمه علیه السلام که در آن زمان دختر کوچکی بود به سرعت خود را به مسجد رسانده و آن شکنبه را از روی پدر برداشت و سپس رو به ابوجهل واطرافیان او کرده و به سختی آنان را دشنام داد. ام ابیها چون آیه شریفه النبی اولی بالمومنین من انفسهم و ازواجه امهاتهم؛ نازل شد، بر حسب این آیه، زنان رسول خدا کنیه ام المومنین یافته و بدان مفتخر شدند حضرت زهرا علیه السلام نزد پدر آمد و تقاضای افتخاری کرد، پیامبر علیه السلام او را در آغوش گرفت و نوازش کرد و فرمود: اگر زنان من مادر مومنین هستند تو مادر منی. شدت علاقه رسول خدا علیه السلام به فاطمه علیها السلام به حدی بود که او را ام ابیها؛ به معنی مادر پدرش خطاب نمی فرماد. امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش حضر باقر العلوم علیه السلام روایت کرده است که فرمود:

ان فاطمه علیها السلام کانت تکنی ام ابیها همانا فاطمه علیها السلام به ام ابیها کینه گرفت. این کنیه مستقیماً توسط شخص پیامبر علیه السلام خطاب به فاطمه به کار رفته است. فاطمه (س) ثمره ی شجره ی
طیبه ی نبوت و نتیجه ی خلقت و حاصل عمر پیامبر علیه السلام در همه حال غمخوار پدر بود. وقتی که مشرکین مکه پیامبر را آزار و اذیت می کردند و گرد و خاک و شکمبه حیوانات بر روی پیامبر می ریختند، این فاطمه بود که غبار غم از چهره پدر می شست و با محبت های خود نسبت به پدر مکنی به کنیه ام ابیها شد، یعنی دختری که مثل مادر است برای پدرش.

منبع:http://emamemobin.com

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.