یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)
یافاطمه

یافاطمه

وبلاگ عاشقان حضرت زهرا (س)

حضرت فاطمه سلام الله علیه از دیدگاه قرآن

    

به ادامه مطلب بروید:

حضرت فاطمه سلام الله علیه از دیدگاه قرآن

*آیة تطهیر:إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا.خدا چنین می‌خواهد که رِجس (هرآلایش) را از شما خاندان نبوّت ببرد و شما را پاک و منزّه ‏گرداند(1).در شأن نزول این آیه، روایات متواتری در دست است که حاکی است آیة تطهیر در خانة امّ سلمه نازل ‏شده است و در آن هنگام رسول اکرم(ص)، حضرت صدّیقه(س)، امیرالمؤمنین و حسنین(ع) حضور داشته ‏اند. جناب امّ سلمه از رسول اکرم(ص) تقاضا می‌کند که من نیز به جمع شما داخل شوم و تحت کِساء نزد شما ‏خاندان رسالت قرار گیرم؟ حضرت او را نهی کرد و فرمود: «نه ، تو داخل نشو! هر چند تو برخیری. چون این آیه ‏مخصوص است به ماپنج تن».
‏ پس با توجه به مطلب فوق، جای هیچ‌گونه تردیدی نیست که حضرت صدّیقة زهرا(س) نیز ‏مشمول آیة تطهیر است و در کلمة «اهل‌البیت»، او نیز مراد می‌باشد. گذشته از این‌ها، پیامبر اکرم(ص) برای ‏اثبات و روشن شدن حقیقت امر، کار بسیار جالبی کردند که 9 نفر از صحابه آن را نقل کرده‌اند

‏* آیة مباهله:فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم وأنفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین (2)پس بگو (ای پیامبر) بیایید ما و شما با فرزندان و زنان خود با هم به مباهله برخیزیم (یعنی در حقّ ‏یکدیگر نفرین کنیم) تادروغگویان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.‏
*فتلقّى آدم من‏
رّبّه کلماتٍ فتاب علیه إنّه هو التّوّاب الرّحیم.(3)پس حضرت آدم از حضرت حق تبارک و تعالی کلماتی را فرا گرفت (و آن کلمات را وسیلة قبولِ توبة ‏خویش قرار داد) و خداوند توبة او را پذیرفت.
در بارة این آیه احادیثی نقل شده است که بسیار فوق‌العاده است و با توجه به آیة مذکور و این روایات، ‏انسان به خوبی می‌تواند درک نماید که حضرت‌صدّیقه(س) یکی از علل خلقت است و یکی از ‏اسباب آفرینش جهان می‌باشد، یعنی
همان‌طور که رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع)، سبب خلقتند؛ ‏حضرت صدّیقه نیز یکی از علل آفرینش است، و معقول نیست کسی علّت خلقت باشد و ولایت نداشته ‏باشد.

*آیة مودّت:قل لا أسألکم علیه أجراً إلاّ المودّة فی القربی.(4)
بگو ( ای پیامبر) من برای انجام رسالتم پاداشی از شما نمی‌خواهم، مگر مودّت با خویشان نزدیکم.‏پیامبر اکرم(ص) اجر رسالت خودش را از طرف حضرت حق تبارک و تعالی، مودّت نزدیکان خویش اعلام می‌‏دارد. یعنی فقط مودّت خویشان حضرت‌رسول(ص) را می‌توان اجر و مزد رسالتِ عظمای احمدی دانست. ‏این مودّت ارزنده، هم وزن اجر رسالت پیامبر است و به اجماع فریقین (شیعه و سنّی) این آیه در شأن اهل ‏بیت عصمت و قداست نازل شده است ، یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین(ع).
قسطلّانی در المواهب اللّدنّیّه‌ می‌گوید:خدای تعالی مودّت خویشان نزدیک پیامبر را بر همگان واجب ‏کرده است و دربارة وجوب محبّت اهل بیت معظّم حضرت رسول و ذرّیّة اوست که خدا می‌فرماید: بگو ای ‏پیامبر، در مقابل انجام رسالتم از شما مزدی نمی‌خواهم به جز مودّت خویشان نزدیکم.[ قسطلّانی ،ج3ص21].
* إنّا عرضنا الأمانة علی السّموات و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها و حملها
الإنسان إنّه کان ظلوماً جهولاً(5)ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، و[لی] انسان آن را برداشت؛ راستی او ستمگری نادان بود.
آیة مذکور نیز از آیاتی است که در اثبات ولایت حضرت صدّیقه(س) می‌توان از آن استفاده ‏کرد. امانتی که خدای تعالی به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرده است و از آن‌ها خواسته تا آن را بپذیرند و این امانت،همان اکرم(ص)و امیر المؤمنین و فاطمه و حسنین و ائمّة بعد از آنان می‌باشد[ امینی ،ش 76].

الگو در قرآن

بر اساس تعالیم و آموزه های قرآن کریم میان زن و مرد فرقى نیست، ولى خلق و خوى ویژه زنانه و احساسات لطیف و عواطف رقیق زن و مسئولیت هایى که در نظام آفرینش بر دوش او نهاده شده، ایجاب مى کند که زنان نیز، الگویى کامل و اسوه اى بى بدیل از جنس خود داشته باشند تا بتوانند آنچه را از زن انتظار مى رود و قرآن و سنت نیز آنها را تأیید مى کند، در سیره اخلاقى، اجتماعى و خانوادگى او تبلور یافته بنگرند و به او تأسى جویند.
بى تردید، زهراى مرضیه (س) ، نسخه وجودى پیامبر اکرم (ص) است ولى در این نسخه وجودى،مسائل بیشترى براى زنان تبلور یافته که در عرصه خانواده و قلمرو اجتماعى مفیدتر و آموزنده تر است[خبر گزاری مهر 1385].

اگر روزی باید روز زن باشد چه روزی والاتر و افتخارآمیزترازروزولادت باسعادت فاطمه زهرا ( س ) ست،زنی که افتخارخاندان وحی وچون خورشیدی برتارک اسلام عزیز میدرخشد. تمام ابعادی که برای زن متصوراست وبرای یک انسان متصوراست درفاطمه زهرا ( ص )جلوه کرده وبوده است . یک زن معمولی نبوده است یک زن روحانی ملکوتی یک انسان به تمام معنا انسان ، تمام نسخه ی انسانیت ،‌تمام حقیقت زن،تمام حقیقت انسان[تبیان جلد 8 ص 18]

حضرت فاطمه زهرا (س) از نگاه معصومین

فاطمه علیها السلام از نگاه امام امیرالمؤمنین علیه السلام

پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است
در آخرین لحظات عمر مبارک حضرت فاطمه علیها السلام وصایاى خویش را به همسرشان مى‏نمودند که «اى پسرعمو! توهرگز مرا در دوران زندگى دروغگو وخائن نیافتى و هرگز با فرمانت مخالفت نکردم.» على علیه السلام که شاهد درگذشت تنها یاور و تسلى بخش خود است، مى‏فرماید: «پناه به خدا! تو داناتر و پرهیزگارتر و گرامى‏تر و نیکوتر از آنى که من به جهت مخالفت کردنت‏با خود، تو را نکوهش کنم. دورى از تو و احساس فراقت‏برمن گران خواهد بود ولى گریزى از آن نیست. به خدا سوگند! با رفتنت مصیبت رسول خدا صلى الله علیه و آله را برمن تازه کردى. انالله و اناالیه راجعون از این مصیبت‏بزرگ و دردناک و تاثرآور و حزن‏انگیز!»
دقت درکلام على علیه السلام در این لحظات شدت علاقه و احترامش را به فاطمه علیها السلام مى‏رساند. در نگاه امام على علیه السلام فاطمه در چنان مرتبه والایى از زهد و خداترسى و عمل به احکام الهى قرار دارد که تصور مخالفت او با همسرش ممکن نیست. حضرت على علیه السلام در پاسخ به ادعاهاى بى‏اساس معاویه مبنى بر فضایل امویان در نامه‏اى مى‏نویسد: «... دو سید جوانان اهل بهشت از ماست و «صبیة النار» از شماست، کودکانى که نصیب آنان آتش گردید. بهترین زنان جهان از ماست. و «حمالة‏الحطب‏» آنکه هیزم کشد براى دوزخیان از شماست. این فضلیت‏ها از ماست و آن فضیلت‏ها از شماست...»
در شعرى که به ایشان منسوب است، مى‏فرماید: «من به فاطمه و فرزندانش مباهات مى‏کنم! آن گاه به رسول خدا صلى الله علیه و آله افتخار مى‏کنم در آن هنگام که فاطمه را به همسرى من درآورد.» شخصیت والایى چون حضرت على علیه السلام به همسرى بانوى جهان افتخار مى‏کند و همسرى با او را ملاک برترى خود و شایستگى‏اش بر رهبرى اسلام مى‏داند. فاطمه علیها السلام از نگاه امام حسن مجتبى علیه السلام امام حسن علیه السلام در موارد بسیارى از مادرشان سخن گفته‏اند. من جمله: «شبى دیدم مادرم در محراب به نماز ایستاده است و تا طلوع خورشید مشغول رکوع و سجود بود و شنیدم براى یکایک مردان و زنان دعا مى‏کرد و آنان را نام مى‏برد ولى براى خود چیزى نخواست. عرض کردم: مادر! چرا همان گونه که براى دیگران دعا مى‏کنى، براى خود دعا نمى‏کنى؟ فرمود: فرزندم! اول همسایه بعد از آن خانه.»
فاطمه علیها السلام از نگاه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، در آن هنگام که لشکر دشمن امام حسین علیه السلام را احاطه کرد. ضمن خطبه مفصلى فرمودند: «مرا بین کشته شدن و ذلت مخیر کرده‏اند و من هرگز تن به پستى نمى‏دهم. خدا و رسول مرا از چنین کارى باز مى‏دارند. همچنین نیاکان پاک و دامن‏هاى مطهر و پاکیزه اجازه چنین پذیرشى را به من نمى‏دهند.» در یک کلام، امام حسین علیه السلام دلیل پایمردى و مقاومت‏خویش را تربیت الهى فاطمه علیها السلام مى‏داند. امام حسین علیه السلام نقل مى‏کند: «آن زمان که رسول خدا صلى الله علیه و آله در خانه ام‏سلمه بود، صرصائیل (یکى از فرشتگان الهى) نزد پیامبر آمد و عرض کرد: نور را به عقد نور درآور. پیامبر فرمود: چه کسى را براى چه کسى؟ گفت: دخترت فاطمه علیها السلام را براى على‏ابن‏ابى‏طالب. سپس در حضور جبرئیل و میکائیل و صرصائیل فاطمه را به عقد على درآورد.» دخترم فاطمه را بدان جهت فاطمه نامیدند که خداوند عزوجل او و دوستانش را از آتش جهنم به دور نگه مى‏دارد. فاطمه علیها السلام از نگاه امام سجاد علیه السلام امام سجاد علیه السلام مى‏فرماید: «وقتى که قیامت فرا رسد، منادى ندا مى‏دهد: در این روز، ترس و اندوهى به خود راه ندهید. همه خوشحال از این عفو عمومى سربالا مى‏برند. فاطمه علیها السلام وارد محشر مى‏شود و گفته مى‏شود کسانى که به آیات ما ایمان آوردند و مسلمان شدند به جز مسلمانانى که دوستدار اهل‏بیت هستند، همگى سرها را بزیر اندازند. آن گاه اعلام مى‏شود: این است فاطمه دخت محمد صلى الله علیه و آله. او و همراهانش به سوى بهشت مى‏روند. خداوند فرشته‏اى را خدمت وى مى‏فرستد و مى‏گوید: حاجتت را از من بخواه! فاطمه عرض مى‏دارد: پروردگارا! حاجت من آن است که مرا و کسانى را که فرزندان مرایارى کردند، مورد عفو قرار دهى.»
فاطمه علیها السلام از نگاه امام محمدباقر علیه السلام امام باقر علیه السلام به جابر روایت کردند که: «... چون قیامت‏شود، جبرئیل ندا مى‏دهد: خدیجه دختر خویلد کجاست؟ مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، ام کلثوم خوهر موسى کجایند؟ آنان از جاى بر مى‏خیزند... اى اهل محشر! امروز من کرامت را براى محمد و على و حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام قرار دادم. سرها را پایین بیاندازید و چشمها را فرو ببندید، چون فاطمه مى‏خواهد به بهشت‏برود. سپس جبرئیل ناقه‏اى بهشتى مى‏آورد و آن حضرت را به بهشت مى‏برد و لیکن ایشان وقتى نزدیک بهشت مى‏رسد درنگ مى‏کند. خداوند مى‏فرماید: درنگ شما براى چیست؟

فاطمه مى‏گوید: پروردگارا! دوست دارم در چنین روزى مقامم شناخته شود. خداوند مى‏فرماید: اى دختر حبیبم! برگرد و نظر افکن و هرکس را که دوستى تو یا دوستى یکى از فرزندان تو در دلش باشد، او را گرفته و وارد بهشت کن.» در ادامه امام باقر علیه السلام مى‏فرماید: «به خدا سوگند! اى جابر در آن روز فاطمه شیعیان و دوستانش را همانند پرنده‏اى که دانه خوب را از دانه بد جدا مى‏کند، از بین جمعیت جدا مى‏کند.»
فاطمه علیها السلام از نگاه امام جعفر صادق علیه السلام
مرحوم مجلسى در ضمن روایتى از امام صادق علیه السلام نقل مى‏کند: «فاطمه، صدیقه کبرى است. محور حرکت انسانهاى گذشته، معرفت و شناخت‏حضرت فاطمه بوده است.» سید هاشم بحرانى روایت دیگرى از امام صادق علیه السلام نقل مى‏کند که: «نبوت هیچ پیامبرى تکمیل نشد مگر این که به فضیلت آن حضرت اقرار نموده، محبت او را دارا باشد.» امام صادق علیه السلام در ذیل آیه شریفه «اناانزلناه فى‏لیلة‏القدر» ; مى‏فرماید: منظور از «لیلة‏» فاطمه و منظور از «قدر» خداوند است. هرکس فاطمه را آن گونه که سزاوار است، بشناسد، «لیلة‏القدر» را درک کرده است.»
فاطمه علیها السلام از نگاه امام موسى کاظم علیه السلام امام کاظم علیه السلام مى‏فرماید: «همانا فاطمه، صدیقه و شهیده است.» سلیمان جعفر مى‏گوید: از امام کاظم علیه السلام شنیدم که فرمودند: «در خانه‏اى که اسم محمد یا على، حسن، حسین، جعفر، عبدالله و از زنان فاطمه باشد، فقر و تنگدستى وارد نخواهد شد.»
فاطمه علیها السلام از نگاه امام رضا علیه السلام امام رضا علیه السلام از اجداد گرامیش نقل مى‏کند که پیامبر صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمودند: سه فضیلت‏به تو داده شد که به من داده نشده است. على علیه السلام عرض کرد: چه چیزهایى به من داده شده است؟ فرمود: تو پدر زنى چون من دارى که من چنین پدر زنى ندارم، همسرى چون فاطمه به تو داده شده که به من داده نشده است، حسن و حسین به تو داده شده که به من داده نشده است.» امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوار خود از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مى‏کند که پس از ازدواج على و فاطمه علیهما السلام خداوند عزوجل فرمودند: «اگر على علیه السلام را نمى‏آفریدم براى دخترت فاطمه همتا و همسرى در روى زمین یافت نمى‏شد.»
فاطمه علیها السلام از نگاه امام جواد علیه السلام امام جواد علیه السلام خطاب به موسى بن قاسم که گفت: در حج از طرف مادرت نیز زیارت کردم و گاهى هم نکردم; فرمودند: «آن را زیاد کن، زیرا که برترین چیزى است که بدان عمل مى‏کنى.» زکریا بن آدم نقل مى‏کند: «در محضر امام رضا علیه السلام بودم که امام جواد علیه السلام در حالى که بیش از چهار سال از عمرش نگذشته بود، وارد شد. وقتى نشست دستش را روى زمین قرار داد و سر به آسمان بلند نمود و مدتى طولانى به فکر فرو رفت. امام رضا علیه السلام فرمود: جانم فدایت! چرا این چنین در اندیشه‏اى؟ پاسخ داد: به جهت‏ستم‏هایى که نسبت‏به مادرم فاطمه علیها السلام انجام دادند.»
فاطمه علیها السلام از نگاه امام هادى علیه السلام آن حضرت در مورد علت نامگذارى حضرت صدیقه طاهره علیها السلام به «فاطمه‏» ، از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مى‏کند: «دخترم فاطمه را بدان جهت فاطمه نامیدند که خداوند عزوجل او و دوستانش را از آتش جهنم به دور نگه مى‏دارد.»
فاطمه علیها السلام از نگاه امام حسن عسکرى علیه السلام امام حسن عسکرى علیه السلام از امام على علیه السلام، از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مى‏کند که: «آن هنگام که خداوند آدم و حوا را آفرید، آنان در بهشت‏به خود مباهات مى‏کردند. آدم به حوا گفت: خداوند هیچ مخلوقى بهتر از ما نیافریده است. خداوند به جبرئیل فرمود: این دو بنده‏ام را به فردوس برین ببر! زمانى که وارد فردوس شدند، چشمانشان به بانویى افتاد که جامه‏اى زیبا از جامه‏هاى بهشتى در برداشت و تاجى نورانى بر سرگذاشته و دو گوشواره درخشان به گوشش آویخته بود و بهشت از پرتو نور چهره‏اش درخشان بود. حضرت آدم به جبرئیل گفت: حبیبم جبرئیل! این بانو که از زیبایى چهره‏اش بهشت نورانى گشته، کیست؟ گفت: او فاطمه دختر محمد صلى الله علیه و آله پیامبرى از نسل تو است که در آخرالزمان خواهد آمد. گفت: این تاجى که برسردارد، چیست؟ پاسخ داد: شوهرش على‏بن ابیطالب علیه السلام است. گفت: این دو گشواره که بر دو گوش او است چیست؟ پاسخ داد: دو فرزندش حسن و حسین مى‏باشند. آدم گفت: حبیبم! آیا اینان پیش از من آفریده شده‏اند؟ گفت: بلى، اینان در علم مکنون خداوند چهارهزار سال پیش از آن که تو آفریده شوى، وجود داشتند.»

فاطمه علیها السلام از نگاه امام مهدى (عج)
حضرت بقیة‏الله (عج) فرمودند: «دختر رسول خدا فاطمه علیها السلام براى من سرمشق و الگوى نیکویى است.» امام مهدى علیه السلام که با ظهور خویش عالم را متحول مى‏سازد، حضرت فاطمه علیها السلام را الگوى عملى و حکومتى خویش مى‏شمرد و این، حکایت از مقام عظماى بانوى عالم، حضرت زهرا علیها السلام دارد. آنچه مطرح شد، قطره‏اى از دریاى وجود فاطمه علیها السلام بود. به این امید که در قیامت ما را مشمول عنایت و شفاعت‏خود قرار دهد.
جایگاه حضرت در روایات سنت در منابع تفسیری روایی رجالی و تاریخی اهل سنت صدها روایت درشان و منزلت حضرت فاطمه (س ) دیده می شود. در اینجا به نمونه ای بسیار کوتاه از آنها اشاره می کنیم .
.1 وجود حضرت فاطمه (س ) قبل از تولد آدم و حوا
دانشمندان اهل سنت ابن حجر عسقلانی (م 852 ق ) از امام حسن عسگری (ع ) و او از پدران خود (س ) و آنه از جابر بن عبدالله و او از پیامبر(ص ) نقل می کند که آدم و حوا وقتی در بهشت بودند نور وجود حضرت زهرا را دیدند و خداوند به آن دو فرمود : نور ایشان دو هزار سال قبل از خلقت شما آفریده شده بود.
.2 ازدواج حضرت فاطمه (س ) به امر خداوند
در منابع اهل سنت روایات زیادی از بزرگانی همچون امام علی (ع ) عبدالله بن مسعود عمر بن خطاب بلال بن حمامه سنان شفعله وانس در این خصوص نقل شده است .
.3 اولاد حضرت فاطمه (س ) ذریه پیامبر
او در عالم بشریت تنها کسی است که اولادش ذریه پیامبر هستند. در روایت عاصم به بهدله آمده است : در مجلسی حجاج ذریه بودن امام حسین (ع ) را برای پیامبر انکار کرد. اما یحیی بن یعمر او را ذریه حضرت دانست و پس از تهدید حجاج برای اثبات آن به آیات 84 و 85 سوره انعام استشهاد کرد که خداوند حضرت عیسی را از ذریه آدم معرفی کرده در حالی که حضرت عیسی پدر نداشت و از طرف مادر خود حضرت مریم به آدم می رسد.
.4 حضرت فاطمه (س ) پاره تن پیامبر است .
.5 حضرت فاطمه (س ) سرور زنان دو جهان (سیده نسا العالمین )
.6 غضب فاطمه (س ) غضب خدا و رضای او رضای خدا
پیامبر خدا(ص ) فرمود :
یا فاطمه ان الله یعضب لغضبک و یرضی لرضاک : ای فاطمه بی شک خداوند از غضب تو غضبناک و از رضای تو راضی میشود.
.7 حضرت فاطمه (س ) مدافع رسالت
در این زمینه روایات مختلفی به ویژه در دفاع از پیامبر(ص ) در مقابل ابوجهل وجود دارد.
.8 حضرت فاطمه (س ) در محشر
در منابع اهل سنت روایات مختلفی از بزرگان همچون امام علی (ع ) عایشه ابوسعید ابوهریره ابوایوب سوید بن عمیر بریده ابن عمر و دیگران نقل شده که پیامبر گرامی اسلام فرمود : « اهل محشر به دستور خداوند چشمان خود را می بندند تا حضرت فاطمه (س ) از صحرای محشر عبور کند. »
جایگاه حضرت فاطمه (س ) نزد عالمان اهل سنت
در اینجا به ذکر چند مورد در این باره بسنده می کنیم :
.1 سیوطی میگوید : « ما عقیده داریم برترین زنان عالم مریم و فاطمه (س )اند »
.2 آلوسی میگوید : در حدیث آمده است : « ان الفاطمه ابتول افضل نسا المتقدمات و المتاخرات . » با این حدیث افضل بودن فاطمه (س ) بر تمام زنان ثابت میشود. زیرا او روح و روان رسول خدا بود. از این رو بر عایشه نیز برتری داشت .
.3 سهیلی بعد از نقل حدیث معروف « فاطمه بضعه منی » می گوید : « من کسی را مساوی با بضعه رسول الله نمی دانم . »
.4 ابن الجکنی میگوید : « بنابر قول صحیح تر فاطمه از همه زنان افضل است . »
ج . جایگاه حضرت فاطمه (س ) در آیات
براساس منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت تقریبا صد و سی و پنج آیه در چهل و نه سوره به نوعی درباره حضرت فاطمه (س ) است . البته این تعداد غیر از آیاتی است که در منابع شیعه ذکر شده است . دو سوره یعنی دهر و کوثر هم به طور کامل در شان فاطمه (س ) نازل شده است .
همه آیات و سوره های نازل شده در این باره در چهار دسته جای می گیرد :
.1 اسباب نزول : یعنی آیاتی که حرت فاطمه (س ) سبب نزول آن بوده است .
.2 شان نزول : یعنی آیاتی که در شان آن حضرت نازل شده است .
.3 جری و تطبیق : یعنی آیاتی که حضرت فاطمه (س ) به عنوان مصداقی از آن اراده شده است .
.4 بطن : یعنی آیاتی که حضرت فاطمه (س ) به عنوان باطن آن مورد نظر است .
سوره ها و آیاتی که حضرت فاطمه (س ) سبب نزول آنهاست
از مجموع چهار آیه ای که در این باره در روایات اهل سنت آمده است یعنی آیات تطهیر اعطا ایثار و تجاره بحث را پیرامون سه آیه اول متمرکز می کنیم . البته باید یادآوری کنم که سوره دهر هم سبب نزولش فاطمه (س ) است چون این بحث قبلا چاپ شده لذا از نقل آن خودداری می کنم .
.1 آیه تطهیر
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
جز این نیست که خداوند می خواهد پلیدی را از شما اهل بیت (س ) دور کند و شما را به راستی پاک سازد.
براساس روایات بسیار از فریقین که از صحابه و تابعین به حد تواتر رسیده است آیه تطهیر در شان اصحاب کسا نازل شده است . بررسی روایات فریقین نشان میدهد که فاطمه (س ) سبب نزول این آیه است . این آیه بر طهارت و عصمت اصحاب کسا دلالت تام دارد.
ابوسعید خدری از ام سلمه چنین روایت کرده است :
آیه تطهیر در خانه من نازل شد. من بر در خانه نشسته بودم . گفتم : ای رسول خدا من از اهل بیت (س ) نیستم ! فرمود : تو بر خیر و نیکی هستی تو از همسران پیامبر هستی . گفت : و در منزل رسول خدا علی فاطمه حسن و حسین بودند.
سبب نزول
عبدالله بن جعفر میگوید : رسول خدا به رحمت الهی که از آسمان می آمد نظر کرد و سپس دستور داد اهل بیت (س ) یعنی علی فاطمه حسن و حسین را جمع کردند. سپس کسای خویش را بر آنان افکند و دعا کرد و سپس آیه تطهیر نازل شد. حاکم نیشابوری سپس می گوید : « هذا حدیث صحیح الاسناد این حدیث صحیح السند است . »
روایات دیگر نیز از صحابه همچون عمر بن ابی سلمه ابوسعید خدری و دیگران نقل شده که آیه تطهیر در خانه ام سلمه در شان پنج تن آل عبا(س ) نازل شده است .
رفتار پیامبر پس از نزول آیه
ابن عباس نقل می کند :
شهدنا رسول الله تسعه اشهر یاتی کل یوم باب علی بن ابی طالب عند وقت کل صلاه فیقول : السلام علیکم و رحمه الله » . انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا » الصلاه یرحکم الله . کل یوم خمس مرات .
ما دیدیم که رسول خدا نه ماه تمام هر روز وقت هر نمازی در خانه علی بن ابی طالب می آمد و می فرمود : درود و رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت (س ) باد. نماز! خداوند شما را مشمول رحمت خویش قرار دهد. این عمل را پیامبر هر روز پنج بار تکرار می کرد.
همین مضمون با اندکی تفاوت توسط انس بن مالک ابی برزه ابی الحمرا و ابوسعید خدری نقل شده است .
برخی از بزرگان که این حدیث را نقل کرده اند عبارت اند از : ابن عباس انس بن مالک ابو سعید خدری ابودردا ابو هریره ابی الحمرا ابی برزه ابی لیلی برابن عازب ثوبان (غلام پیامبر) جابربن عبدالله انصاری زیدبن ارقم سعدبن ابی وقاص سلمان فارسی صبیح (غلام ام سلمه ) صفیه بنت شیبه عبدالله بن جعفر طیار عمربن ابی سلمه عطیه معقل بن سیار واثله بن اسقع ام المومنین ام سلمه عطیه معقل بن سیار واثله بن اسقع ام المومنین ام سلمه ام المومنین ام سلیم ام المومنین زینب ام المومنین عائشه و ام المومنین صفیه .
احتجاج کنندگان به آیه تطهیر در حق اصحاب کسا
.1 امام علی علیه السلام در شورا برای خود به آیه تطهیر احتجاج کرد .
.2 امام حسن علیه السلام دو مرتبه به آیه تطهیر احتجاج نمود . روز ضربت خوردن خودش بالای منبر رفت و به آین آیه احتجاج نمود. بعد از شهادت امام علی علیه السلام نیز بالای منبر رفت و به آیه احتجاج نمود.
.3 امام حسن علیه السلام .
.4 امام زین العابدین علیه السلام با مرد شامی .
.5 امام رضا علیه السلام .
.6 ابن عباس برابر گروهی به این آیه احتجاج نمود .
.7 سعدبن ابی وقاص بر معاویه احتجاج نمود .
.8 واثله بن اسقع در برابر گروهی که امام علی علیه السلام را دشنام می دادند به این آیه احتجاج کرد .
.9 ام سلمه در حق اصحاب کسا به آیه تطهیر احتجاج نمود .
دیدگاه برخی از دانشمندان اهل سنت
این افراد فقط اهل بیت علیه السلام را اصحاب کسا می دانند :
جمهور اهل سنت امام شافعی احمدبن حنبل محمدبن سوره امام طحاوی شوکانی شبلنجی حاکم نیشابوری سخاوی محب الدین طبری حافظ گنجی قسطلانی حاکم حسکانی توفیق ابوعلم امام ثعلبی احمدبن محمد الشامی ابن صباغ ابومنصور ابن عساکر شافعی حمزاوی سمهودی ملاعلی قاری امام مجدالدین فیروزآبادی ابن حجر هیثمی ابوبکر الحضرمی محمد جسوس ابوبکر النقاش ابن مردویه ابن بلبلان حکمت یاسین دکتر بیومی مهران شیخ سندی و رفاعی .
همچنین بسیاری از مفسران محدثان رجالیان و بزرگان اهل سنت به صحت حدیث کسا اعتراف نموده اند. ابن جریر طبری شانزده روایت طحاوی شانزده روایت احمد طبری شانزده روایت سیوطی پانزده روایت ابن مردویه نوزده روایت و ابی حاتم هشت روایت آورده اند که همه دلالت بر شان نزول آیه تطهیر درباره اهل کسا دارند.
حدیث کسا از بیش از چهل نفر از اهل بیت علیه السلام و صحابه کرام با مضامین مختلفی نقل شده است . حاکم حسکانی در شواهد التنزیل تقریبا 138 حدیث به طرق مختلف از چهارده نفر از صحابه نقل کرده و تنها از ام سلمه همسر پیامبر به 69 طریق مختلف این حدیث نقل نموده است . همین طور ابن مردویه می گوید : در بیش از صد طریق آمده است که آیه تطهیر درباره علی فاطمه علیه السلام حسن علیه السلام و حسین نازل شده است .
امام فخر رازی (م 604 ق ) و نیشابوری (م 728 ق ) و ابوبکر حضرمی ادعای اجماع اهل تفسیر و حدیث بر صحت حدیث کسا نموده اند. دیدگاههای دیگری نیز از بزرگان اهل سنت در این باره وجود دارد که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می کنیم .
البته عمل کسا و پوشاندن اهل بیت علیه السلام با کسا و تلاوت آیه تطهیر و منحصر نمودن اهل بیت علیه السلام به این افراد چند بار تکرار شده است : در خانه ام سلمه فاطمه عائشه ام سلیم زینب صفیه و در وقت مباهله .
مراد از اهل بیت علیه السلام اصحاب کسا و ازواج
در مقابل دیدگاه مشهور که گذشت دیدگاه دیگری وجود دارد که مصداق اهل بیت علیه السلام در آیه را اصحاب کسا و همسران پیامبر هر دو می داند. این عده اصحاب کسا را به خاطر روایات معتبر بسیار و همسران پیامبر را نیز به خاطر سیاق آیات و دو روایت از ام سلمه و واثله از اهل بیت علیه السلام می دانند. این گروه معتقدند چون آیات قبل و بعد از آیه تطهیر در مورد زنان پیامبر است از این سیاق بدست می آید که آیه تطهیر زنان پیامبر را نیز در برمی گیرد.
.1 سیاق آیات در مورد همسران پیامبر با عتاب و تهدید همراه است ; همچون « ان کنتم تردن الحیاه الدنیا و زینتها فتعالین امتعکن و اسرحکن » « یا نسا النبی من یات منکن بفاحشه مبینه یضاعف لها العذاب ضعفین » همچنین « و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی . » اما سیاق آیه تطهیر همراه با تمجید و مدح است . با این سیاقهای متفاوت نمی توان هر دو را از یک ردیف دانست .
.2 ضمائر به کار رفته در آیات مربوط به همسران پیامبر همه مونث هستند همچون « کنتن تردن فتعالین امتعکن اسرحکن کنتن تردن منکن لها یقنت لستن اتقیتن تخضعن قلن بیوتکن تبرجن اقمن اتین اطعن اذکرن بیوتکن » . اما ضمائر به کار رفته در آیه تطهیر همه مذکر هستند همچون « عنکم یطهرکم . »
.3 آیات مربوط به همسران شان نزول مستقلی دارد و آیه تطهیر هم شان نزول مستقل خود را دارد . لذا به خاطر شان نزول و روایات فراوانی که اهل بیت علیه السلام را از همسران جدا می کند. رفتار پیامبر با همسران مجالی برای دلالت سیاق نمی گذارد. جمهور اهل سنت نیز به ضمائر « عنکم » و « یطهرکم » استدلال کرده و گفته اند اگر آیه شریفه درباره همسران پیامبر بود تعبیر « عنکن » و « یطهرکن » می آمد.
.4 از گفته های برخی از همسران پس از نزول آیه تطهیر که از پیامبر پرسیدند آیا ما هم از اهل بیت علیه السلام هستیم و جواب منفی پیامبر که شما از همسران پیامبرید نه از اهل بیت علیه السلام و شما بر نیکی هستید به دست می آید که همسران مشمول این آیه شریفه نیستند. این سوال و برخورد با ام سلمه عایشه ام سلیم و زینب صورت گرفته و پیامبر آنان را از اهل بیت علیه السلام خود بیرون و خارج دانسته است .
.2 آیه اعطا
خداوند در قرآن مجید می فرماید « و لسوف یعطیک ربک فترضی ; و پروردگارت به زودی عطایی می کند که راضی شوی . » در روایات زیادی آمده است که خداوند به فاطمه علیه السلام این اختیار را داد که در فردای قیامت از گنهکاران امت پدرش شفاعت کند و این روایات از طریق فریقین نقل شده است .
مفسران اهل سنت در ذیل این آیه روایاتی آورده اند. از جمله این که جابربن عبدالله روایت کرده است که رسول خدا روزی فاطمه علیه السلام را در منزل مشغول آرد کردن گندم دید که حله شتر بر خود افکنده بود. فرمود : یا فاطمه ! بشتاب و تلخی دنیا را به خاطر نعمتهای بهشتی بچش . به دنبال این جریان بود که آیه « و لسوف یعطیک ربک فترضی » نازل شد.
.3 آیه ایثار
« و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه ; دیگران را بر خود مقدم می دارند هر چند خود سخت به آن نیازمندند. »
حسکانی ذیل آیه شریفه از ابو هریره روایت آورده که گفت :
مردی خدمت پیامبر آمد و از گرسنگی خود شکایت کرد. وقتی پیامبر دید چیزی برای او در خانه همسرانش نیست فرمود : کیست امشب او را میهمان کند علی گفت : من ای رسول خدا! سپس به سوی فاطمه علیه السلام رفت و جریان را با او در میان گذاشت و فاطمه علیه السلام فرمود : چیزی جز خوراک بچه ها نزد ما نیست ولی ما میهمان را بر خود مقدم می داریم .
پس علی گفت : بچه ها را بخوابان و من چراغ را برای میهمان روشن می نمایم . پس چنین کرد و میهمان خوراک خورد. پس از آنکه از میهمان پذیرایی فرمودند در بامداد خداوند این آیه را درباره آنان نازل فرمود : « و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه »
وی روایت دیگری را از ابن عباس نقل می کند که می گفت : « این آیه درباره علی علیه السلام فاطمه علیه السلام حسن علیه السلام و حسین علیه السلام نازل شده است . »
سوره ها و آیاتی که در شان نزول حضرت فاطمه علیه السلام نازل شده است
سوره کوثر
طبق نقل بسیاری از دانشمندان اسلامی این سوره در جواب شماتت دشمنان اسلام همچون عاص بن وائل و همراهانش نازل شده است چون پسران رسول خدا قاسم و عبدالله از دنیا رفتند عاص بن وائل سهمی گفت : نسل او قطع شد و او ابتر و بی عقب است . خداوند متعال در پاسخش این آیه را (ان شانئک هو الابتر) نازل کرد که خود عاص بن وائل ابتر و بدون عقب است .
عاص بن وائل این شماتت را چندین بار تکرار نمود. افراد دیگری چون ولیدبن مغیره ابوجهل عقبه بن ابی محیط کعب بن اشرف و ابولهب نیز این شماتت را تکرار می کردند.
از شان نزول این سوره که در جواب شماتت کنندگان کفار به رسول خدا به خاطر نداشتن فرزند ذکور نازل شده نیز اینکه به خاطر دادن کوثر شکر مخصوص به صورت نماز ویژه و قربانی مخصوص را خواستار شده و با توجه به تقابل « لکوثر » با « الابتر » که اصلش دم بریدگی و قطع نسل و ریشه را افاده می کند معلوم می شود که ادامه آثار نبوت از طریق نسل پیامبر محقق می شود که دشمن را در مقابلش « ابتر » معرفی کرده است .
در منابع تفسیری روایی رجالی و تاریخی اهل سنت صدها روایت در شان و منزلت حضرت فاطمه سلام الله علیها وجود دارد
دانشمندان اهل سنت نقل کرده اند هنگامی که آدم و حوا در بهشت بودند نور وجود حضرت زهرا(س ) را دیدند و خداوند به آن فرمود : این نور وجود دوهزار سال قبل از خلقت آدم و حوا آفریده شده است
براساس منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت تقریبا صدوسی و پنج آیه در چهل و نه سوره به نوعی درباره حضرت فاطمه (س ) است

مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان

فاطمه زهرا (علیها السلام) در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او درنزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم‌تر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) می‌باشد.

فاطمه زهرا سلام الله علیها نیز مانند همه ائمه معصومین به سرچشمه علم و مخزن معارف الهی راه یافته و علم اولین و آخرین در اختیارش بود. منتهی به دلیل این که از حضور در جامعه پرهیز می‌کرد، این علم بی انتها چندان ظهور و بروزی نداشت؛ دلیل دیگر نیز این است که سخنانی که با زن‏های همراه و همراز خود داشت در جایی ثبت نشده است. در عین حال مواردی در زندگی آن بانو به چشم می‏خورد که گویای این حقیقت بلند است که او به علم الهی متصل بوده است. برای نمونه خطبه فدک سراسر علم است و حکمت و فهم و درایت و مطالب توحیدی. نمونه بارز دیگر مصحف فاطمه است که آن نیز گنجی است قیمتی و دریایی پرگوهر، تا جایی که مورد استفاده ائمه اطهار که خود خازن علم خداوندند، قرار می‌گرفت.

مقام علمی فاطمه علیها السلام

محبت اولیای خداوند نسبت به افراد، یک محبت ساده نیست، حتما از عواملی سرچشمه می گیرد که مهمترین آنها علم و ایمان و تقواست، علاقه ی فوق العاده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دخترش فاطمه زهرا دلیلی است بر وجود این امتیازات بزرگ در این بانوی نمونه ی جهان.از این گذشته وقتی او می فرماید :« فاطمه برترین زنان جهان» یا « برترین زنان بهشت» است، که مدارک آن در بحثهای گذشته بیان شد، این خود دلیل بر این است که او از نظر علمی نیز سرآمد همه ی زنان جهان بود.وانگهی آیا ممکن است فردی که به مقامات والای علم و دانش نرسیده؛ رضای او رضای خدا، غضب او غضب پروردگارو پیغمبر باشد؟ که در روایات پیشین به آن اشاره شده بود.

علاوه بر همه ی اینها روایات مهمی در منابع معروف اسلامی وارد شده، که از مقام ارجمند علمی این بانوی بزرگ پرده می دارد مانند احادیث زیر: ابونعیم در حدیث از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند که روزی رو به یارانش کرد و فرمود:« ماخَیرُ ِللِنساءِ»چه چیزی برای زنان از همه بهتر است؟یاران ندانستند در جواب چه بگویند. علی (ع) به سوی فاطمه علیها السلام آمد و این مطلب را به اطلاغ او رسانید . بانوی اسلام گفت:« چرا نگفتی:« خَیرلَهُنَ اَن لا یَرَینَ الرِجالَ و لا یَرَونَهُنَ» ازهمه بهتر است که نه آنها مردان بیگانه را ببینند و نه مردان بیگانه آنها را » ( با آنها جلسات خصوصی نداشته باشند).علی (ع) بازگشت و این پاسخ را به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد.پیامبر فرمود:« مَن عَلَمَکَ هذا؛ چه کسی این پاسخ را به تو آموخت؟» .عرض کرد: فاطمه علیها السلام.فرمود:« اِنَها بَضعَه مِنِی ؛ او پاره ی وجود من است». این حدیث نشان می دهد که امیر مومنان علی (ع) با آن مقام عظیمی که در علوم و دانش داشت که دوست و دشمن همه به آن معترفند و باب مدینه علم پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم بود گاهی از محضر همسرش فاطمه علیها السلام استفاده علمی می کرد. این سخن از پیغمبر صلی الله علیه و اله وسلم که بعد از بیان احاطه ی علمی فاطمه علیها السلام می گوید: او پاره ای از وجود من است بیانگر این واقعیت است که منظوراز« بَضعَهٌ» تنها پاره ی تن و جسم نیست ، که بسیاری در تفسیر حدیث گفته اند، بلکه فاطمه پاره ای از روح پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و علم و دانش و اخلاق و ایمان و فضیلت او نیز بود، و پرتوی از آن خورشید و شعله ای از آن مشکات محسوب می شد[مکارم شیرازی،1384ص87].

فضائل علمی حضرت زهرا(س)

فاطمه(س) پس از رسول الله (ص) بسیار ناراحت بود و گریه می کرد. جبرئیل خدمت حضرت زهرا(س) می آمد و او را تسلیت می گفت و وقایع آینده این جهان را برای آن حضرت می گفت. حضرت علی(ع) هم آن مطالب را ار لسان حضرت زهرا (س) می نوشت تا کتاب بزرگی در آمد. بنابراین مصحف فاطمه(س) مطالبی است که حداوند به وسیله جبرئیل به آن حضرت اعلام نموده است. در مصحف فاطمه(س) اخبار آنچه واقع شده و حواهد شد وجود دارد. این مصحف اینک در دست حضرت بقیه الله مهدی آل محمد حجه ابن الحسن(عج) است. تمام ائمه به این صحفیه مادرشان افتخار می کنند. امام باقر(ع) که شکافنده علوم است می فرماید« ما آنچه داریم از صحیفه مادرمان زهرا سلام الله علیها داریم». آسایش فکر و روح انسان در زندگی ساده است، علاوه بر این وسیله ای برای تقرب به خداست هر چه ما در زندگی ساده تر باشیم به خدا نزدیکتریم و از بسیاری از گرفتاریهای اجتماعی نیز نجات پیدا می کنیم[کمیته امور بانوان،1386،ص2].

وسعت علم و قدرت ایشان

اهل‏بیت پیامبر گرامى (علیهم‏ السلام) که حضرت فاطمه (س) یکى از آنان است دائره علم و قدرتشان به اذن خداوند تمام کائنات را در بر مى‏گیرد و در زیارت رجبیّه آنچه که دلیل براین مطلب باشد آمده است، همانطورى که در پاره‏اى از احادیث وارد شده (یعلمون ما کان و ما یکون و ما هو کائنٌ) مى‏دانند هرچه را که قبلا و فعلا و بعدا وجود دارد، و این عقلا محال نیست و شبیه این عمومیت و وسعت را در هوا و حرارت و قوه جاذبه و غیر اینها مشاهده مى‏کنیم، همانطورى که حضرت عزرائیل از جهت میراندن علم و قدرت او به همه انسانها بلکه ملائکه احاطه دارد چنانچه در روایات آمده است. خداوند در حق ابراهیم (ع) مى‏فرماید: (و کذالک نرى إبراهیم ملکوت السّموات والأرض)(6) همچنین ما ملکوت و باطن آسمان و زمین را به ابراهیم نشان دادیم. و در حق یعقوب مى‏فرماید: (ولمّا فصلت العیر قال أبوهم إنّى لأجد ریح یوسف)(7) همین که قافله از مصر جدا شد، پدرشان (یعقوب علیه‏ السلام) گفت: من بوى یوسف را مى‏شنوم. و معصومین (علیهم‏ السلام) از ملائکه و انبیاء برتر مى‏باشند همانطور که نصوص و اجماع، دال براین مطلب است و قبلا گذشت. خداوند در حق رسول خاتم (ص) مى‏فرماید: (إنّا ارسلناک شاهدا و مبشرّا و نذیرا و داعیا الى الله بأذنه و سراجا منیرا)(8). خداوند، بودن هیچ قیدى(9) را بر پیامبر خود اطلاق (شاهد) ننموده است، و این اطلاق نشان دهنده‏? عمومیّت است همانطورى که بقیّه صفات حضرت هم عمومى است و بدیهى است که شاهد بودن ممکن نیست مگر براى کسى که حاضر باشد و علم داشته باشد.

و باز خداوند مى‏فرماید: (و جئنا بک على هؤلاء شهیدا)(10) تو اى پیامبر روز قیامت به عنوان شاهد بر پیامبران گذشته آورده مى‏شوى. این مطلب را، قول خداوند متعال تأیید مى‏کند که بعد از آن مى‏فرماید: (یومئذ یودّ الّذین کفروا و عصوا الرّسول لو تسوّى بهم الأرض ولا یکتمون الله حدیثا)(11) روز قیامت کفار و کسانى که معصیت پیامبر (ص) را نموده‏اند آرزو مى‏کنند که با خاک یکسان باشند... (معلوم مى‏شود پیامبر با خبر بوده که آنها شرمنده مى‏شوند) و باز در روایات آمده است: (اگر شیاطین اطراف دلهاى بنى آدم طواف نمى‏کردند هر آینه ملکوت آسمانها را مى‏دیدند)(12) وقتى بنى آدم اگر موانع برطرف گردد چنین توان و قدرتى داشته باشند پس اهل‏بیت (علیهم‏ السلام) سزاوارترند. و در تشهد نماز مى‏گوئیم: ( السلام علیک أیّها النّبىّ و رحمة الله و برکاته) تا پیامبر حاضر و ناظر نباشد خطاب نمودن به او چه معنا دارد.

در حدیث آمده (نزّهونا عن‏الرّبوبیّة و قولوا فینا ما شئتم)(13) یعنى ما را از مرتبه خدائى منزه نمائید و هرچه خواستید در حق ما بگوئید. این بدان جهت است که گروهى آنها را خدا دانستند پس مورد نهى قرار گرفتند، امّا بعد از مرتبه خدائى هرگونه کمالى در آنها وجود دارد و نمونه‏اى از آن علم و قدرت فراگیر است که بعضى از قسمت‏هاى زیارات امام حسین (ع) و جامعه بر این مطلب دلالت دارد.امّا اینکه در روایت وارد شده فرشته‏اى سلام‏ها را به پیامبر اکرم (ص) مى‏رساند، این منافات با مطالب گذشته ندارد، زیرا این، نظیر رساندن صحیفه اعمال توسط فرشتگان به سوى خداوند است، (با اینکه خداوند خودش علم کامل دارد) و امّا اینکه گاهى حضرت از چیزهائى سؤال مى‏کردند این مانند سؤال خداوند است که پرسید (و ما تلک بیمینک یا موسى...)(14) اى موسى در دست راست خود چه دارى، و نمونه‏هاى دیگر ازاین قبیل که بر شخص مطلع از روایات متواتره پوشیده نیست. از نظر روایات، کتابهایى نزد ائمه طاهرین است که از جمله آن کتابها مصحف فاطمه سلام الله علیها است.این کتاب را ائمه به آن افتخار مى‏کرده‏اند و مى‏گفتند: علم ما کان و یکون و ما هو کائن در آن است; و به خط امیرالمؤمنین و املاى حضرت زهرا سلام الله علیهما مى‏باشد[کلینی جلد1].

و اما از نظر فضایل انسانیت، چه مى‏توان گفت در حق کسى که پیامبر گرامى (ص) کرارا درباره‏اش فرموده است: ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک على نساء العالمین. (15)همانا خداوند تو را برگزیده و پاکیزه و معصوم گردانیده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.اگر براى فضیلت زهرا چیزى جز سوره کوثر نبود، زهرا را بس بود که بگوید نزد خداوند افضل و برتر از عالمیانم.

انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر. (16)همانا کوثر را بر تو ارزانى داشتیم، پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن، به درستى که بدخواه تو دنباله بریده است

علم فاطمه زهرا علیها السلام

رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان الله جعل علیا و زوجته وابناءه حجج علی خلقه وهم ابواب العلم فی امتی من اهتدی بهم هدی الی صراط مستقیم خداوند متعال علی، همسر و فرزندانش را حجت‏بر مخلوقاتش قرار داده و آنان درهای علم در میان امت من هستند . هر کس به وسیله آنان هدایت جوید; به راه راست هدایت‏یافته استدر این حدیث، فاطمه زهرا علیها السلام مانند امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر حضرات معصومین باب علم و عامل هدایت مردم شمرده شده است[بحرانی اصفهانی، ‏ص 1411].

در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام چنین رسیده است:ان فاطمة علیها السلام مکثت‏بعد رسول الله صلی الله علیه و آله خمسة وسبعین یوما، وکان دخلها حزن شدید علی ابیها وکان یاتیها جبرئیل فیحسن عزاءها علی ابیها و یطیب نفسها ویخبرها عن ابیها ومکانه ویخبرها بما یکون بعدها فی ذریتهاوکان علی یکتب ذلک;فاطمه علیها السلام پس از رحلت رسول خدا، هفتاد و پنج روز زندگی کرد و [در این ایام] بسیار محزون بود . درطول این مدت جبرئیل به حضورش می‏رسید، او را در عزای پدر تسلیت می‏گفت و دلش را از غصه‏ها پاک می‏ساخت و اوراازپدرش وجایگاه عظیم او آگاه می‏کرد، حتی اخبار آینده را در مورد فرزندانش به اطلاع او می‏رساند و امیرالمؤمنین علیه السلام آنها را می‏نوشتچنانچه از این حدیث‏بر می‏آید; حضرت فاطمه علیها السلام با جبرئیل ارتباط مستقیم و مداوم داشت و اخباری از دنیا و آینده و عالم برزخ را از او دریافت می‏کرد . بدین وسیله میزان علم، اطلاع و آگاهیش، محدود به زمان و مکان خود نبوده است; بلکه علم او بسیار گسترده بود و از علم الهی سرچشمه می‏گرفت[کلینی،ص458].

فاطمه زهرا علیها السلام بر اموری اشراف داشتند که نزد دیگران پوشیده و پنهان بود . از جمله این موارد; علم حضرت به زمان مرگ خویش بود! چنانچه در روایتی اسماء بنت عمیس - همسر جعفر طیار - چنین می‏گوید: حضرت زهرا علیها السلام هنگام وفات به من فرمودند: هنگام وفات پیامبر صلی الله علیه و آله، جبرئیل مقداری کافور بهشتی برای رسول خدا صلی الله علیه و آله آورد . پیامبر آن را سه قسم کرد; یک قسم آن را برای خود برداشت; قسم دیگر را برای علی علیه السلام و قسم آخر را برای من گذاشت . ای اسماء! آن مقدار کافور را بیاور و کنار سرم بگذار، اندکی صبر کن و در انتظار من باش، پس مرا صدا بزن، اگر جوابت را ندادم; بدان که به پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله ملحق شده‏ام .اسماء می‏گوید: اندکی صبر کردم و آنگاه فاطمه علیها السلام را صدا زدم، جوابی نشنیدم، دانستم که فاطمه علیها السلام به ملکوت اعلی پیوسته است[دشتی،1373ص236].

همچنین سلمی‏ام بنی رافع نقل می‏کند: در واپسین لحظه‏های عمر حضرت زهرا علیها السلام که من در محضر آن بزرگوار بودم، ایشان از من آبی برای غسل و شستشوی بدنش خواست . آب را آماده کردم، سپس فرمود: لباسهای نو را نیز بیاور . چنین کردم . آن بزرگوار پس از غسل، آن لباسها را بر تن کرد و در بستر رو به قبله خوابید . آنگاه خطاب به من فرمود: ای سلمی! من در همین لحظه قبض روح می‏شوم و به سوی پروردگارم خواهم رفت، بعد از مرگ من هیچ کس لباس مرا از تن برنگیرد[همان، ص‏228].

سرعت درک فاطمه (س)

فاطمه (س) استعدادی فوق طبیعی دارد .طوری که با اشاره ای مساله را درک می کند .حساسیت وروح او به گونه ای است که تنها با یک نگاه پدر ،می فهمد چه خبر است .روزی پیامبر بردر خانه ی حضرت زهرا (س) پردهای آویخته دید واحوالپرسی نکرده بر گشت. فاطمه (س) دریافت وپرده را به مسجد نزد پیامبر فرستاد که جامه ای برای درماندگان شود.این سرعت درک فاطمه (س)است که کار معلم را آسان وپیشرفت یادگیری ودر نتیجه ترقی راتسریع میکند . اواز کلمه ای عبارتها می فهمد واز جمله ای کتابها استنباط می کند وان است افتخارمعلم اویعنی پیامبر[قائمی 1374،ص112 ].

خصوصیات مصحف فاطمه

زهرا از نظر علم داراى مصحف است.از نظر روایات، کتابهایى نزد ائمه طاهرین است که از جمله آن کتابها مصحف فاطمه سلام الله علیها است.این کتاب را ائمه به آن افتخار مى‏کرده‏اند و مى‏گفتند: علم ما کان و یکون و ما هو کائن در آن است; و به خط امیرالمؤمنین و املاى حضرت زهرا سلام الله علیهما مى‏باشد[اصول کافى ج 1بصائرالدرجات]. .مصحف فاطمه علیهاالسلام شامل: اخبار و اطلاعاتى در آینده‏ى جهان تا روز قیامت، سرنوشت فرزندان و ذرارى آن حضرت، ستمگرى و انواع جنایات خلفاى جور و پادشاهان بى‏داد و از این قبیل علوم و اخبار مى ‏باشد، این کتاب که از نظر حجم سه برابر قرآن است، ولى چیزى درباره‏ى قرآن و یا احکام و حلال و حرام ندارد، بلکه آینده‏ى تاریخ را تا روز رستاخیز ترسیم کرده است، که اینک چند حدیث در این زمینه نقل مى‏کنیم: ابوبصیر از امام صادق علیه‏السلام در مورد مصحف فاطمه علیهاالسلام سوال نمود،آن حضرت در جواب او فرمودند: مصحف فیه مثل قرآنکم هذا ثلاث مرات واللَّه ما فیه من قرآنکم حرف واحد [کافى، ص 239، بصائر، ص 152، ح 3].

مصحف فاطمه علیهاالسلام سه برابر این قرآن موجود است، ولکن در یک حرف نیز مشابهت ندارند.شبیه این حدیث را از امام کاظم علیه‏السلام داریم که مى‏فرمایند: مصحف فاطمه در نزد من است، ولى چیزى از احکام قرآن در آن نیست. عندى مصحف فاطمه لیس فیه شى من القرآن[بصائر، ص 154، ح8].
و از حماد بن عثمان آمده است که روزى امام صادق علیه‏السلام فرمودند: در سنه‏ى یکصد و بیست و هشت زنادقه، خروج مى‏کنند و این جریان را از مصحف فاطمه علیهاالسلام نقل مى‏کنم. حماد پرسید: مصحف فاطمه علیهاالسلام چیست؟ حضرت فرمودند: ... لیس فیه شى من الحلال و الحرام ولکن فیه علم مایکون؛ [کافى، ج 1، ص 240، ح 2،بحارالانوار، ج 26، ص 44، ح بصائر، ص 157، ح 18].
در مصحف فاطمه علیهاالسلام چیزى از حلال و حرام نیست، ولى حوادث و اتفاقات روزگار در آن آمده است.ودر

حدیث دیگرى همین امام بزرگوار از علوم غیبى و آنچه خداوند در اختیارشان گذاشته خبر مى‏کند و از کتابهاى آسمانى که مخصوص ائمه است ذکرى به میان مى‏آورد، آنگاه در مورد مصحف فاطمه چنین مى ‏گویند:و اما مصحف فاطمه علیهاالسلام ففیه ما یکون من حادث و اسماء من یملک الى ان تقوم الساعه[بحارالانوار، ج 26، ص 18، ح 1].
مصحف فاطمه علیهاالسلام کتابى است که تمام حوادث و اخبار غیبى و جریاناتى را که پادشاهان تا روز قیامت انجام مى‏دهند آمده است. و بالاخره ابوعبیده مى ‏گوید: برخى از اصحاب شیعه از امام صادق علیه‏السلام در مورد کتابهاى: جامعه، جفر و مصحف فاطمه پرسیدند، حضرت فرمودند: مصحف فاطمه علیهاالسلام این است که ملکى پیوسته در حضور فاطمه علیهاالسلام بود و او را در عزاى پدر تسلى مى‏داد. و از آینده‏ى جهان و سرنوشت فرزندانش خبر مى‏کرد، این کتاب را مصحف فاطمه گویند و یخبرها عن ابیها و مکانه و یخبرها بما یکون بعدها فى ذریتها و کان على یکتب ذلک فهذا مصحف فاطمه[کافى، ج 1، ص 241، - بصائر، ص 154، ح 6].
از مجموع این احادیث نتیجه مى ‏گیریم که مصحف فاطمه علیهاالسلام کتابى است که از جانب خدا به وسیله‏ى ملک و پیک وحى به فاطمه علیهاالسلام القاء شده و امیرالمؤمنین علیه‏السلام آن را نوشته و محتوایش در مورد اخبار غیبى و سرنوشت فرزندان فاطمه و اتفاقاتى است که پادشاهان و امرا در دنیا انجام مى‏دهند و در این کتاب مسائل احکامى و حرام و حلال نیامده و این کتاب چنان پرحجم است که سه برابر قرآن مجید مى ‏باشد.

مناظره علمی با مخالفان اسلام در سیره و روش فاطمه زهرا(س)

حضرت فاطمه زهرا(س) به دلیل اتصال به اقیانوس ژرف و بی کران علوم و دانش هایی که منبع و سرچشمه اصلی آنها «وحی الهی» بود و به صورت نهرهای زلال وپاک توسط پیامبر اعظم (ص) به سرزمین جان و روح اهل بیت عصمت و طهارت جاری می گردید از درجات و مراتب بسیار بالا و والایی از علم و دانش برخوردار بود و تسلطی خیره کننده بر ابعاد و جلوه های گوناگون فرهنگ و معارف اسلامی داشت. زهرای بتول (س) متفکری همه سونگر دانشمندی ژرف اندیش پژوهنده ای دقیق خطیبی توانمند فاضلی جامع و شاعری کامل بود. این بانوی مقدس و مطهر در همه صحنه ها و عرصه های علم و دانش به مقتضای زمان و بر اساس نیازهای روز حاضر و ناظر و کوشا و فعال بود که از آن جمله است دقت ها و مراقبت ها و تلاش های ویژه او برای انتقال بینش ها و آگاهی های اصیل دینی به افراد مراجعه کننده با مواجهات و مباحثات دقیق علمی و معرفتی .

در میان مراجعاتی که به حضرت فاطمه (س) برای رفع مشکلات علمی می شد و نیز از میان فعالیت های آن بانوی بزرگ به منظور آماده کردن زمینه ها برای تحقق مواجهه و مناظره علمی با مخالفان اسلام نمونه ای را به مداقه می گذاریم و از آن پیام های آگاهی و درس های بیداری ذخیره می نمائیم . حضرت زهرای بتول (س) متفکری همه سونگر دانشمندی ژرف اندیش پژوهنده ای دقیق خطیبی توانمند فاضلی جامع و شاعری کامل بود. این بانوی مقدس و مطهر در همه صحنه ها و عرصه های علم و دانش به مقتضای زمان و براساس نیازهای روز حاضر و ناظر و کوشا و فعال بود که از آن جمله است دقت ها و مراقبت ها و تلاش های ویژه او برای انتقال بینش ها و آگاهی های اصیل دینی به افراد جامعه با مواجهات و مباحثات دقیق علمی و معرفتی.

هدف از بیان منزلت و فضایل فاطمه زهرا علیها السلام، بیان مطالب شگفت‏آور و غیرقابل وصول نیست; بلکه هدف از آن آگاهی بیشتر و درک عظمت وجود فاطمه زهرا علیها السلام و درس آموختن از مکتب پربار اوست .

حضرت زهرا علیها السلام از نظر زندگی مادی; بشری چون دیگران است، اما از جنبه معنوی; بدانجا رسید که شناخت تمامی ابعاد شخصیتی آن حضرت بسی دشوار و دست‏یابی به همه جوانب آن مشکل می‏نماید . مقامی که آن بزرگوار در اثر بندگی خدا و شناخت و معرفت‏حضرت حق بدست آورد; مقامی بس عظیم و فضایل او بی‏شمار است . در این نوشته سعی خواهیم کرد برخی از فضایل و مناقب آن حضرت را بازگو نمائیم . باشد که زندگی آن حضرت را الگو و سرمشق خویش قرار دهیم .

فاطمه (علیها السلام) و فدک

اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشه‌ای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می‌کند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می‌سازد ویادر مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری می‌دهد.جای جای این خطبه واحتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بی‌کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است از دیگر شواهدی که به آن وسیله می‌توان گوشه‌ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می‌باشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (علیها السلام) در جریان فدک ، به روشنی بر احاطه فاطمه (علیها السلام) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می‌نمایدفدک قریه‌ای است که تا مدینه حدود 165 کیلومتر فاصله دارد و دارای چشمه جوشان و نخلهای فراوان خرماست و خطه‌ای حاصلخیز می‌باشد. این قریه متعلق به یهودیان بود و آن را بدون هیچ جنگی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بخشیدند؛ لذا مشمول اصطلاح انفال می‌گردد و بر طبق صریح قرآن، تنها اختصاص به خداوند و پیامبر اسلام دارد. پس از این جریان و با نزول آیه «و ات ذا القربی حقه»، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر طبق دستور الهی آن را به فاطمه(علیها السلام)بخشید. فاطمه (علیها السلام) و امیر مومنان (علیه السلام) در فدک عاملانی داشتند که در آبادانی آن می‌کوشیدند و پس از برداشت محصول، درآمد آن را برای فاطمه (علیها السلام) می‌فرستادند. فاطمه (علیها السلام) نیز ابتدا حقوق عاملان خویش را می‌پرداخت و سپس مابقی را در میان فقرا تقسیم می‌نمود؛ و این در حالی بود که وضع معیشت آن حضرت و امام علی (علیه السلام) در ساده‌ترین وضع به سر می‌برد. گاه آنان قوت روز خویش را هم در راه خدا انفاق می‌نمودند و در نتیجه گرسنه سر به بالین می‌نهادند. اما در عین حال فقرا را بر خویش مقدم می‌داشتند و در این عمل خویش، تنها خدا را منظور نظر قرار می‌دادند. (چنانچه در آیات آغازین سوره دهر آمده است). پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ابابکر با منتسب نمودن حدیثی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با این مضمون که ما انبیا از خویش ارثی باقی نمی‌گذاریم، ادعا نمود آنچه از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باقی مانده، متعلق به تمامی مسلمین است.فاطمه در مقام دفاع از حق مسلم خویش دو گونه عمل نمود. ابتدا افرادی را به عنوان شاهد معرفی نمود که گواهی دهند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیات خویش فدک را به او بخشیده است و در نتیجه فدک چیزی نبوده که به صورت ارث به او رسیده باشد. در مرحله بعد حضرت خطبه‌ای را در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد نمود که همانگونه که قبلاً نیز ذکر شد، حاوی مطالب عمیق در توحید و رسالت و امامت است. در این خطبه که در نهایت فصاحت و بلاغت ایراد گردیده است، بطلان ادعای ابابکر را ثابت نمود. فاطمه به ابوبکر خطاب نمود که چگونه خلاف کتاب خدا سخن می‌گویی؟! سپس حضرت به شواهدی از آیات قرآن اشاره نمود که در آنها سلیمان، وارث داود ذکر گردیده و یا زکریا از خداوند تقاضای فرزندی را می‌نماید که وارث او و وارث آل یعقوب باشد. از استدلال فاطمه (علیها السلام) به نیکی اثبات می‌گردد بر فرض که فدک در زمان حیات پیامبر به فاطمه (علیها السلام) بخشیده نشده باشد، پس از پیامبر به او به ارث می‌رسد و در این صورت باز هم مالک آن فاطمه است و ادعای اینکه پیامبران از خویش ارث باقی نمی‌گذارند، ادعایی است خلاف حقیقت، و نسبت دادن این کلام به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) امری است دروغ؛ چرا که محال است آن حضرت برخلاف کلام الهی سخن بگوید و خداوند نیز بارها در قرآن کریم این امر را تایید نموده و بر آن تاکید کرده است. اما با تمام این وجود همچنان غصب فدک ادامه یافت و به مالک حقیقی‌اش بازگردانده نشد.باید توجه داشت صحت ادعای فاطمه (علیها السلام) چنان واضح و روشن بود و استدلالهای او آنچنان متین و استوار بیان گردید که دیگر برای کسی جای شک باقی نمی‌ماند و بسیاری از منکرین در درون خود به وضوح آن را پذیرفته بودند. دلیل این معنا، آنست که عمر خلیفه دوم هنگامی که فتوحات اسلامی گسترش یافت و نیاز دستگاه خلافت به در آمد حاصل از آن برطرف گردید،فدک را به امیر مؤمنان (علیه السلام) و اولاد فاطمه (علیها السلام) باز گرداند. اما بار دیگر در زمان عثمان فدک غصب گردید.www.roshd.org

نتیجه گیری

فاطمه (س) را باید به تنهایی ومطلق ومجزا از وابستگی های ارزشمندش ، تنها به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد وبی هیچ اغراق افسانه ای ، ارزش های آسمانی اش را درعین آنکه بر زمین خدا ودر میان خلق خدا راه می رفت وزندگی می کرد،به بررسی نشست . دختر رسول گرامی اسلام بودن ویا افتخار همسری ابر مردی چون علی را داشتن ویا مادر سلسله نورانی امامت بودن و...، اینها همه به تنهایی هر کدامشان فضیلتی گرانسنگ وبی همتاست ، اما باز در حق فاطمه ، ره انصاف ننموده ایم اگر تنها به اعتبار همین گونه فضایل قومی ونسبی اش به او بپردازیم وشخصیت وی را با همین نگاه به قضاوت در آییم . نه ، فاطمه زهرا (س) خود به تنهای ،باید نگریسته شود تا به گفته زیبای دکتر شریعتی _ «دانسته شود که فاطمه ، فاطمه است »

با نگرش عمیق در این سیره و روش علمی حضرت فاطمه زهرا(س) برای زمینه سازی مساعد به منظور تحقق مواجهه ومناظره علمی با مخالفان اسلام نتایج ذیل حاصل می گردد:

الف ـ مواجهه و مناظره علمی با معاندان ومخالفان اسلام یک اصل ضروری و یک مسئولیت مهم در عرصه فعالیت های فکری و فرهنگی و تبلیغی محسوب می شود و نمی توان آن را کوچک پنداشت و در انجام آن قصور و غفلت ورزید. این وظیفه ومسئولیت اگر چه بر دوش همه افرادی که عضو جامعه اسلامی می باشند و از توانائی های لازم برای مباحثه و مواجهه علمی با مخالفان برخوردار هستند سنگینی می کند لکن از مهم ترین وظایف و مسئولیت های حوزه های علمیه مراکز دانشگاهی سازمان های فرهنگی و رسانه های جمعی به شمار می رود و هم آنان هستند که باید با برنامه ریزی های مقطعی و فصلی از یکسو و برنامه ریزی های درازمدت و زمان دار از دیگر سو به این مهم اهتمام ورزند.

ب ـ یکی از آثار مهم مواجهات و مناظرات صحیح با مخالفان ومعاندان جلوگیری از رشد روزافزون جریان های فکری و اعتقادی ناسالم در جامعه می باشد. این جریان ها که قارچ گونه سر از زمین بیرون می آورند و رشد می کنند و آسیب و آفت می آفرینند نباید به حال خود رها شوند که تلاش و فعالیت برای مهار و جلوگیری از آثار و پی آمدهای مخربشان یک ضرورت حیاتی و انکارناپذیر می باشد. چه کسی است که منکر آثار مسموم و ویرانگر تحرکات و فعالیت های خطرناک جریان هایی باشد که کفر و الحاد را در شکل و قالب های جدید به جوانان عرضه می دارند و آنان را به مرور و باشعارهای فریبنده و شگردهای شیطانی به بی دینی وبی اعتقادی سوق می دهند.

یا می توان نوجوانان وجوانان را در برزخ شک و تردید و ابهام و تاریکی هایی که جریان های فکری ناسالم به وجود می آورند رها نمود وبه یاری شان نشتافت و آئینه ذهن و فکرشان را از زنگارهای سیاه پریشانی ها و سرگردانی های فکری نزدود؟

ج ـ ترویج و گسترش تعالیم وقوانین اسلام در جامعه و ایجاد معرفت و شناخت های اصیل دینی برای نسل جوان دارای ابعاد و جلوه های گوناگون است که یکی از آنها مواجهات و مباحثات علمی با مخالفان اسلام می باشد. این مناظرات چه به صورت «زنده» در معرض دید و نگرش و استماع نسل جوان واقع شود و چه به صورت «مکتوب» و با چاپ و نشر «مقاله» و «کتاب» در دسترس افراد جامعه قرار گیرد بسیار تاثیرگذار وآگاهی بخش و شناخت آفرین می باشد. این تلاش های فکری و تبلیغی باعث می شود که افراد جامعه به ویژه جوانان ازیکسو باشبهات وابهاماتی که معاندان و مخالفان ایجاد می کنند آشنا شوند و ازسوی دیگربه پاسخ هاواستدلالها و براهین ارائه شده به آنان واقف گردند و در نهایت به مراتب قابل توجهی از «بینش دینی» نائل آیند و به آمادگی های لازم برای مقابله منطقی و صحیح با ابهامات و شبهاتی که در زندگی روزمره و در گوشه و کنار مدرسه و دانشگاه و محیطاجتماع با آن روبرو می شوند دست یابند.

د ـ امروز معاندان ومخالفان فکری را نمی توان فقط در مکتب های فلسفی و فکری دنیای غرب و شرق محدود نمود و مواجهات و مناظرات علمی را تنها در این محدوده به حیطه عمل در آورد. بلکه در درون جامعه اسلامی و در میان افراد و گروهها و جریان های فکری و احزاب و جمعیت ها و جناح های مختلف سیاسی نیز رگه های انحراف از اصل تعالیم و قوانین اسلام مشاهده می شود و گرایشاتی از جانب آنان به ظهور و عینیت در می آید که بخش های گوناگون معارف دینی به ویژه آموزه ها و قوانین سیاسی اسلام را نفی می نماید و از این طریق به اصل ضروری و حیاتی تشکیل حکومت اسلامی در همه اعصار یورش می برد.

فاطمه، یک “زن” بود، آن‌چنان که اسلام می‌خواهد که زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر خود رسم کرده بود و او را در کوره‌های سختی و فقر و مبارزه و آموزش‌های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.
وی در همه‌ی ابعاد گوناگون “زن بودن” نمونه شده بود. مظهر یک “دختر”، در برابر پدرش. مظهر یک “همسر” در برابر شویش.

مظهر یک “مادر” در برابر فرزندانش. مظهر یک “زن مبارز و مسؤول” در برابر زمانش و سرنوشت جامعه‌اش.

زهرای عزیز عشق واردت قلبی عاشقانه ما به تو تنها نه از آن روست که تو دخت رسول اکرمی کفو علی مرتضی وام ائمه ! ونه بدان روی که حبیبه وبرگزیده پروردگاری ومظهر ولایت حضرت حق . ونه بدان جهت که در سیر به سوی معبود ومحبوب به والاترین مرحله قرب ره یافتی . ونه بدان دلیل که رب العالمین بزرگترین فرشته مقرب را وسفیر وحی را که جبرئیل امین بود برای تسلی ودلداریت بر تو نازل فرمود . ونه برای دیگر مقامات معنوی ومراتب بندگی تو . گرچه هر یک از اینها کافی است تا هر کس را که از منزلت انسانی بهره ای دارد ودر راه نیل به مقصد بزرگ آفرینش گام برمی دارد مجذوب تو سازد ومرغ جانش به هوای کوی تو پرواز کند . اما ارادت ومحبت ما به تو علاوه بر این از آن روست که روز سپید کرامت وحیات طیبه جامعه - خانواده خویش را مدیون توایم . دلهای دختران ما قلبهای زنان ما ودر یک کلام زندگی ما از تو نور گرفته وبا نام تو وعشق تو معنا یافته است . وخود را درپرتو شخصیت تو یافته ایم . ما اذعان داریم که همه چیزمان از تو وبیت تو ومکتب توست . همان بیت محقر وگلی . لکن معطر ومنور واز تمامی جهان خلقت والاتر وبرتر ! وتمام ارزش آن خانه کوچک ومحقر وگلی همین است که خانه دل ووجود انسانها را نور وفضیلت بخشیده وبسوی مبدا آفرینش راه نموده است . آری زهرای مظلوم وبال وپر شکسته ! زنان ودختران ما سپیده انسانیت وفجر فضیلت خویش را مدیون تواند. توئی الگو واسوه ووالا. تو با مبارزه قهرمانانه خویش راه ظلم ستیزی را به آنان آموختی ! وبا عبادت ، عفاف ، عصمت وحجاب خویش مسیر تکامل واوج عظمت یک زن را به جهان نشان دادی ! وبا زهد وبی اعتنائی به مظاهر فریبنده مادی دنیا ارزش والائی انسان را تبلور بخشیدی ، وبا حمایت از دین خدا وانقلاب پیامبر وامام خویش وتحمل سختی ها وناملایمات به مبارزه برخاستی وبا علم ومعرفت خود بلندای منزلت انسانی را بخصوص برای زنان تبیین کردی وبا ارجمندترین شیوه خانه داری ، شوهرداری ، تربیت وپرورش فرزندان شیوه جهاد زن در اسلام را به نمایش گذاشتی ودر یک کلام در تمام ابعاد وشئون زندگی ، بهترین وارزشمندترین روش زندگی وحیات زیبای انسانی را برای همیشه به انسانها آموختی !

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.